پیوند ذوق و پژوهش
لبی اگر در کارنامه خانلری بگزیم بر پراکندهکاریهای اوست
علیاکبر شیروانی
پرویز ناتل خانلری پیوند ذوق و پژوهش بود؛ ذوق شاعرانه را با پژوهش و تحقیق و پرکاری در فرهنگ و زبان فارسی درآمیخته بود و خانلری شد. پژوهشگر، شاعر، نمایشنامهنویس و مترجم بود و در همه اینها زبان را گرامی میداشت. خانلری در نثر صاحب سبک بود و بارقههای نحو گفتار و تنوع موضوعی نثر در کارهای او دیده و به جد دنبال شد. با کارهای او بود که تمایز نثر دانشگاهی، روزنامهای، نمایشنامهای و پژوهشی از یک قلم واحد رسمیت یافت و بعدها کسانی دیگر دنبالهرو راهش شدند؛ گرچه کسانی که به مقصد رسیدند انگشتشمار بودند. لبی اگر در کارنامه خانلری بگزیم، بر پراکندهکاریهای اوست؛ چراکه تنوع کارهایش بسیاری از بداعتهایش را در خفا نگهداشت و بعدها دیگرانی با تمرکز بر یکی از نوآوریهای خانلری، آگاهانه یا ناآگاهانه، صاحبنام شدند. البته در این قضاوت نباید فراموش کنیم که میوه همین تنوعکاری، دادوستد نثر و موضوع بود.
«شاید بر من عیب بگیری که چرا دل از وطن برنداشته و ترا به دیاری دیگر نبردهام تا در آنجا با خاطری آسودهتر به سر ببری. شاید مرا به بیهمتی متصف کنی. راستی آنست که این عزیمت بارها از خاطرم گذشته است. اما من و تو از آن نهالها نیستیم که آسان بتوانیم ریشه از خاک خود برکنیم و در آب و هوایی دیگر نمو کنیم. پدران تو، تا آنجا که خبر دارم، همه با کتاب و قلم سروکار داشتهاند، یعنی از آن طایفه بودهاند که مأمورند میراث ذوق و اندیشه گذشتگان را به آیندگان بسپارند. جان و دل چنین مردمی با هزاران بند و پیوند به زمین و اهل زمین خود بسته است. از این همه تعلق گسستن کار آسانی نیست. اما شاید ماندن من سببی دیگر نیز داشته است. دشمن من که دیو فساد است در این خانه مسکن دارد. من با او بسیار کوشیدهام. همه خوشیهای زندگیام در سر این پیکار رفته است».