پای صحبتهای عباس غزالی؛ بازیگری که اینروزها در سریال شاهرگ با نقشی متفاوت مهمان خانههای مردم شده است
دوست دارم خودم فیلم بسازم
الناز عباسیان
نام عباس غزالی با سریال «وضعیت سفید» بر سر زبانها افتاد و بازی متفاوت و جذاب او در این سریال توقع مخاطبان را از این جوان سیوششساله بالا برد. البته او بازی در سریالهای تلویزیونی را از سال ۷۷ با سریال «انتظار سرخ» آغاز و بعد از آن هم در ۴۱سریال و ۷فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است. او حتی برای بازی در فیلم سینمایی «اعترافات ذهن خطرناک من» نامزد دریافت سیمرغ نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر هم شده است. اما غزالی بعد از بازی در سریال وضعیت سفید تلاش کرده نقشهایش را گزیده انتخاب کند تا با بازی در هر اثر، مخاطب را غافلگیر کند؛ اتفاقی که کموبیش این روزها با نقش فرخ در سریال «شاهرگ» شاهد آن هستیم. او در این سریال که از شبکه۲ سیما در حال پخش است نقش جوان محافظهکاری را بازی میکند که با نقشهای قبلیاش متفاوت است و به گفته خودش اصلا همین تفاوت در نقشهاست که او را گزیدهکار کرده است. به بهانه این سریال جدید سراغ او رفتیم تا گپ و گفتی صمیمانه از فعالیتهای این روزها و دغدغههای اجتماعیاش داشته باشیم.
اجازه بدهید همین ابتدا از مرحوم سیروس گرجستانی یادی کنیم که با شما در سریال شاهرگ همکار بودند. خاطرهای از ایشان در این سریال یا همکاریهای گذشته دارید؟
خبر درگذشت آقای گرجستانی عزیز، همه ما، بهویژه جامعه هنری و علاقهمندان به این هنرمند را متاثر کرد و قلب ما را بهدرد آورد. دقیقا روز آخر فیلمبرداری سریال شاهرگ بود که من برای گریم آماده میشدم. خبرنگاری با من تماس گرفت و با لحن حزنآلودی ضمن عرض تسلیت، از من درباره این هنرمند پرسید. تا آن زمان هیچیک از عوامل سریال در جریان خبر درگذشت آقای گرجستانی نبودند. همگی شوکه شدیم. روز پایانی سریال خیلی تلخ گذشت. گرچه بازی ایشان پیشتر و در زمستان سال گذشته فیلمبرداری شده بود و من سعادت بازی در کنار ایشان را نداشتم، اما در روز تست گریم، با مرحوم گرجستانی خوش و بشی داشتم و هنوز هم خاطره آن روز در یادم مانده است. ایشان بسیار پرانرژی و شوخطبع بودند و در هر لحظه سعی میکردند که طنازی کنند و لبخندی بر لبان دیگران بنشانند. مجددا درگذشت ایشان را به خانوادهشان و جامعه هنری تسلیت عرض میکنم.
روحشان شاد. برسیم به سریال شاهرگ که سالهای ناآرام پس از انقلاب در اوایل دهه۶۰ و بمبگذاریهای منافقین را نشان میهد. از نقش فرخ در این سریال برای ما بگویید.
سریال شاهرگ قرار بود در ماه مبارک رمضان پخش شود، اما بهدلیل شیوع ویروس کرونا تولید آن متوقف شد و کار عقب افتاد. بعد از حدود ۲ماه وقفه، وقتی اعلام کردند که مشاغل میتوانند فعالیت خود را شروع کنند ما کار را با رعایت همه نکات ایمنی شروع کردیم. تولید این سریال که حال و هوای دهه ۶۰ را تداعی میکند کار سختی بود. بخشی از سختی کار هم به فصل تولید کار برمیگشت. قسمتهای اولیه سریال که پخش میشود زمان داستان فصل بهار است که ما این فصل را در سرمای زمستان فیلمبرداری کردیم و مجبور بودیم لباسهای مناسب فصل بهار را در زمستان سرد بپوشیم. وقتی پس از دو ماه وقفه به خاطر کرونا، ادامه تولید کار را در فصل گرما شروع کردیم ما باید با لباسهای زمستانی بازی میکردیم، چون این بخش سریال از نظر زمانی در زمستان میگذرد. پوشیدن لباس زمستانی در این فصل سال در مقابل دوربین هم سخت و هم برای بعضی از مردم سؤالبرانگیز و خندهدار شده بود؛ مثلا افراد ما را میدیدند و میگفتند که اینها با شال و کلاه وسط گرمای تیرماه چه میکنند. اینها سختیهایی بود که بازیگران این سریال کشیدند و امیدوارم که سریال مورد پسند مخاطبان قرار گیرد. خوشبختانه نتیجه کار با وجود محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا رضایتبخش بوده و امیدوارم در ادامه هم با همین جلب رضایت مردم به پایان برسد. برای من همیشه یک نقش با اتمام فیلمبرداری تمام نمیشود، بلکه تا زمانی که پخش تلویزیونی تمام شود نقش برای من ادامه دارد، زیرا برای من نظر مردم مهم است. تاکنون مردم به نقش فرخ رضایت نسبی داشتند. من خودم هم بسیار علاقهمند به شخصیت فرخ بودم و دوست داشتم که این کاراکتر را بازی کنم. علاوه بر نقش خوب فرخ که بهدرستی در این قصه ملتهب و پرهیجان قرار گرفته است نباید از حضور توانمند کارگردان این اثر، آقای سیدجلال اشکذری غافل شد. من قبلا در سریال «هانیه» و فیلم سینمایی «دلبری» تجربه همکاری با ایشان را داشتم. همچنین من با تهیهکننده این سریال، آقای محمدرضا شفیعی در سریالهای «رستگاران» ساخته سیروس مقدم، وضعیت سفید ساخته حمید نعمتالله، «مادرانه» ساخته جواد افشار و چند تلهفیلم سابقه همکاری داشتم. همه اینها در کنار مسائل فنی و ویژگیهای نقش و فیلمنامه خوب، خیال مرا برای انتخاب این نقش راحت کرد.
چطور شد که بعد از بازی در ژانرهای مختلف نقش فرخ محافظهکار و البته کمی مرموز در سریال شاهرگ را انتخاب کردید؟
من همیشه علاقه داشتم نقشهای متفاوت بازی کنم و در انتخاب کارهایم این تفاوت را لحاظ کنم. اما باید واقعبین باشم در مورد اینکه پیشنهادهایی که به من میشود چقدر این تنوع در آن دیده میشود. اگر این تفاوتها دیده نشود سعی میکنم کمی در بازیگری آرام وآهسته پیش بروم و بازی نکنم و در نهایت یک بازیگر گزیدهکار شوم. اما اگر قصه و نقشی که به من پیشنهاد میشود متفاوت از کارهایی که قبلا انجام دادهام باشد مطمئنا آن را انتخاب خواهم کرد. نقش فرخ از این مدل قصهها بود و خوشحالم از این بابت که نویسنده کار را کاملا میشناسم. آقای کریم لکزاده خودشان فیلمساز هستند و من افتخار همکاری با ایشان را در فیلم «قیچی» داشتم که نقش اصلی را در آن فیلم بازی کردم و کاملا با شکل کار ایشان آشنا بودم. خوشحالم که در این سریال همه شخصیتها سرجای خودشان به خوبی قرار گرفتند. اما فرخ برای من بهعنوان کسی که نقشهای مختلفی را در سریالها و فیلمهای مختلف بازی کردم جای کار بیشتری داشت. این نقش پیچیدگیهایی دارد که بیننده دوست دارد بیشتر او را بشناسد. من احساس میکنم چون سریال در حال پخش است بهتر است بیشتر درباره نقش صحبت نکنم. در همین حد بگویم که فرخ واقعا آدم باهوش و تکنیسین ماهری است و در عین حال شخصیت بسیار مرموزی دارد که خیلیها به او شک میکنند. همین ویژگیهای کاراکتر فرخ بود که مرا برای بازی ترغیب کرد.
در چندماه اخیر که شیوع ویروس کرونا محدودیتهای اجتماعی بیسابقهای ایجاد کرد و بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری تعطیل شدند، هنرمندان زیادی متضرر شدند. بهنظر شما راه برونرفت از این بحران حداقل برای هنرمندان چه میتواند باشد؟
من متخصص نیستم، اما بهعنوان کسی که در این حرفه در حال فعالیت است معتقدم در این شرایط بحرانی که همه دنیا درگیر کرونا شده و این بیماری همهچیز جهان را تحتتأثیر خود قرار داده است، چارهای جز مدارا با این ویروس تا زمانی که واکسن آن کشف شود نداریم. مثل بسیاری از بیماریهایی که ابتدا بسیار خطرناک بودند، اما بعدا با کشف واکسنشان، با آنها کنار آمدیم. این ویروس همه مشاغل و حرفهها و حتی زندگی عادی انسانها را تحتتأثیر قرار داده، ولی باید با رعایت همه نکات بهداشتی صبر کرد. متأسفانه در ایران و در بسیاری از کشورها بسیاری از افراد با وجود تلفات و شیوع سریع این بیماری، هنوز کرونا را جدی نگرفتهاند و فکر میکنند یک شوخی است. برای این افراد عرض میکنم که این مسئله بسیار جدی است؛ حتی خیلی جدیتر از آنچه فکرش را میکنیم. رعایت پروتکلهای بهداشتی یک مسئله شخصی نیست؛ اگر من ماسک میزنم به سلامت شما اهمیت میدهم و اگر شما ماسک میزنید به سلامت من اهمیت میدهید، پس باید نسبت به یکدیگر مسئول باشیم.
شما در کنار کار بازیگری مشغول فیلمسازی هم هستید. کمی درباره فیلم کوتاه «خواب عمیق» که چندی پیش در یک فستیوال بینالمللی شرکت داده شده بود توضیح دهید.
مدتی است که به فیلمسازی فکر میکنم. احساس من این است که ذوق فیلمسازی را دارم. تاکنون فقط و فقط به بازیگری فکر میکردم و دوست نداشتم به شاخه دیگری بروم، اما از الان فکر میکنم که هیچ ایرادی ندارد که گریزی به فیلمسازی بزنم. حتی این کار میتواند در بازیگری هم بیشتر کمکم کند. کمااینکه خیلیها در سراسر دنیا حتی کشورمان این کار را انجام داده و موفق بودهاند. فعلا ساخت فیلمهای کوتاه را شروع کردهام تا تجربهام در این زمینه بیشتر شود، بعد سراغ ساخت فیلم بلند بروم.
هماکنون مشغول چه کاری هستید؟
پیشنهادهایی دارم که بخشی از آنها به علت تداخل کاری کنسل شده و بخشی از آنها در حال مطالعه و بررسی است و باید ببینم جای کدام نقش و فیلم در کارهایم خالی بوده است. اما ترجیح من این است که هماکنون بهخاطر وضعیت کرونا و خستگی ناشی از کار قبلی که بهتازگی تمام شده، کمی استراحت کنم. واقعیت امر این است که کار کردن در این شرایط کرونایی با ماسک، دستکش و همراه داشتن اسپری ضدعفونی، کار سخت و پراسترسی است.
خودتان کدام ژانر بازیگری را بیشتر میپسندید؟
در بازیگری محدودیتی وجود ندارد و من دوست دارم به تنوع آدمهایی که در کره زمین هستند- در قالب قصه خوب- در نقش آنها قرار بگیرم. دوست دارم از جلد خودم خارج شوم و نقشهای مختلف با شناسنامههای مختلف را بازی کنم. آرزوی هر بازیگری است که بتواند نقشهای مختلف را بازی کند، اما ژانر قصههای اجتماعی معمولا بیشتر برای مخاطب در کشور ما جذابیت دارد، زیرا در این ژانر، مخاطبان بیشتر خودشان را در قصه میبینند و همذاتپنداری بیشتری میکنند؛ بهویژه اگر آن مبحث در جامعه نمود داشته باشد و مردم دغدغه آن را داشته باشند، ارتباط بیشتری با آن برقرار میکنند.
به نظرتان ماندگارترین و دوستداشتنیترین نقشی که بازی کردهاید کدام نقش بوده است؟
نقش بهروز در سریال وضعیت سفید بیشتر در ذهن مردم جا گرفته است و خود من هم با احترام به رأی مردم عزیز این نقش را بیشتر دوست دارم. برای من هم یک افتخار است که در کارنامه کاریام چنین نقشی را بازی کردهام که تا به امروز ماندگار است یا در ذهن مخاطب با یک خاطره شیرین ثبت شده است.
نظر مردم چرا این همه برای شما مهم است؟ فکر نمیکنید ممکن است شما را از کاری که مورد پسند خودتان است دور کند؟
برای من نگاه مخاطب مهم است. همیشه جزو ارزشهایم این بوده که کاری که انجام میدهم در شأن مخاطب باشد و آنها کارم را بپسندند. البته این باعث میشود من هم به لحاظ فنی یک قدم جلوتر بروم و نسبت به گذشته در بازیگری پیشرفت داشته باشم. اصولا بازیگری برای من مقدس است و سعی میکنم قدر موقعیتی که دارم را بدانم. دوست دارم با انتخابها و انرژیای که صرف کارها میکنم جواب اعتمادی که مخاطب به من داده است را بدهم.
میخواهیم کمی از فضاهای هنری فاصله بگیریم و گریزی به فعالیتهای اجتماعی شما داشته باشیم. شما در قالب پویشهای مختلف، مردم را به فعالیتهای خیرخواهانه دعوت کردهاید. از این فعالیتهایتان بگویید.
بهعنوان یک شهروند وظیفه ما این است که در قبال همنوع خود بیتفاوت نباشیم و مسئول باشیم و اگر کاری از دست ما ساخته است انجام دهیم. البته برای یک هنرمند این مسئولیت سنگینتر خواهد بود، زیرا ما بهواسطه شغلمان بیشتر از مشاغل دیگر در معرض دید هستیم و اگر کارهای بیشتری در توانمان هست باید انجام دهیم. حضور در پویشهای مردمی به نظرم اتفاق بدی نیست و کسر شأن برای خود نمیدانم. هنرمند بهواسطه این شغل و اعتباری که کسب کرده بیشتر میتواند مردم را برای انساندوستی و کارهای انساندوستانه دعوت کند. البته من خودم را در این حد و اندازهها نمیدانم اما درحد توانم مردم را دعوت میکنم.
شما عکاسی هم انجام میدهید؟
فعالیت عکاسی من در برابر دوستان هنرمند عکاس جایی برای صحبت ندارد، اما این هنر را خیلی دوست دارم و برای دل خودم این کار را انجام میدهم. عکاسی به من این اجازه را میدهد تا از اطراف و چیزهای مختلفی که میبینم بیتفاوت عبور نکنم و لحظات را ثبت کنم. من در مورد عکاسی دیدگاهی دارم که شاید جالب باشد. بهنظر من عکاسی و دوربین عکاسی یکی از بزرگترین اختراعات بشری است، زیرا هر آدمی با هر اعتقاد و جایگاهی که دارد مطمئنا ناتوان از این است که به یک ثانیه قبل خود بازگردد، اما عکاسی با ثبت تصاویر میتواند ما را به سالها قبل برگرداند. ما میتوانیم با گشودن آلبوم عکسها سیری در خاطره و گذشتهها کنیم. این خیلی برای من جذاب است و در بازیگری هم همین شگفتی وجود دارد و دوست دارم در مورد آن صحبت کنم. در موقعیت فعلی ما نمیتوانیم یک ثانیه به عقب برگردیم، اما در بازیگری میتوانیم به گذشته برگردیم. برای مثال عباس غزالی با بازی در سریال شاهرگ و همچنین سریال وضعیت سفید بود که توانست به گذشته و دهه60 برود و حال و هوای آن روزها را تجربه کند. بازیگری این اجازه را به بازیگر میدهد که در تاریخ سفر کند و به گذشته و حتی آینده برود. این شگفتیهای هنر بازیگری و عکاسی است که مرا شیفته خود کرده.
بزرگترین سرمایه زندگی عباس غزالی چه میتواند باشد؟
فکر میکنم وارد سؤالهای کمی سخت شدهاید. بزرگترین سرمایه من در زندگی خانوادهام هستند.
خانواده شما هنری هستند؟
همسرم در رشته هنری، اما غیر از هنرهای نمایشی، یعنی معماری تحصیل کرده و مشغول بهکار است.
شما در فضای مجازی بسیار فعال هستید. از استفاده هنرمندان از فضای مجازی برای فرهنگسازی برای ما بگویید.
تلاش من در این بود که همانگونه که از اسم صفحه اجتماعی مشخص است در آن فعالیت اجتماعی داشته باشم. به هر حال شاید برخی این عقیده را نداشته باشند و بهنظرم عقیده آنها هم قابل احترام است. اما من سعی کردم که در صفحه خودم از چیزهایی حرف بزنم و چیزهایی را نشان بدهم که قابل تأمل باشد و انسان را به فکر فرو ببرد. امیدوارم این حرفها بتواند حداقل نگرش برخی از مخاطبان صفحه مجازیام به دنیا را بهنوعی تغییر دهد و حرفهایم امید بخش باشد. اغلب، پستهای انگیزشی میگذارم تا ذهن مخاطب را درگیر این کند که ما بیهوده به این جهان نیامدهایم و اینکه ما میتوانیم با نوع نگاهمان خیلی چیزها را کشف کنیم، به خیلی چیزها برسیم و تأثیرگذار باشیم. در کنار پستهای انگیزشی، فعالیتهای هنری را هم اطلاعرسانی میکنم. اتفاقات روز و مسائل اجتماعی و قابل تامل را هم در صفحه اجتماعی خودم لحاظ میکنم و گاهی نظرات مردم را جویا میشوم. دوست دارم این تعامل با مردم را از این طریق داشته باشم و آنها را در جریان اتفاقاتی که در ذهنم میگذرد قرار دهم.
اهل خانهنشینی و قرنطینه در این روزهای اوجگیری دوباره کرونا هستید؟
قرنطینه آنقدر برای من مهم است که اگر از روزها قبل به شما قول نداده بودم حتما در خانه میماندم. رعایت این نکات را مرتب در فضای مجازی یادآوری میکنم و در مورد آن حرف میزنم. استفاده از دستکش و ماسک بسیار جدی و مهم است. با این کار از جان خود و جان اطرافیانمان مراقبت میکنیم. استفاده از ماسک و دستکش، خجالت ندارد. حتی حالا که برای مصاحبه به اینجا آمدهام سعی میکنم مسائل ایمنی و بهداشتی را درنظر بگیرم. دوست دارم که مردم بیشتر از آن چیزی که فکر میکنند کرونا را جدی بگیرند. موضوع بسیار جدی و مهم است. ماسک زدن و دستکش دست کردن اصلا کار مسخره و بیهودهای نیست. ممکن است برخی بگویند کار بیهوده و عبثی است. نه اینگونه نیست و احترام گذاشتن به توصیه پزشکان و پرستاران است که ماههاست شبانهروز وقتشان را صرف مداوای بیماران کرونایی کردهاند. این بیماری را جدی بگیریم. هر انسانی، هم در قبال خودش و هم در قبال اطرافیان مسئول است. امیدوارم که با همدلی و رعایت پروتکلهای بهداشتی از این شرایط سخت عبور کنیم.
راهاندازی کمپین کوچک داستان من
عباس غزالی در صفحه اجتماعی خود در ایام قرنطینه در فضای مجازی پویشی را با هدف فرهنگسازی مطالعه و نوشتن، راه انداخته است. خودش در اینباره میگوید: «در روزهای نخست سال جدید که بهخاطر شیوع ویروس کرونا همه در خانه بودیم کمپین «کوچک داستان من» را برای دنبالکنندههایم در صفحه اینستاگرام راهاندازی کردم. تلاشم این بود که در حد خودم، مردم و مخاطبان این صفحه را مشغول امور فرهنگی کنم. از آنها خواستم دلنوشته و متن داستانکهایشان را در یک صفحه برای من ارسال کنند تا آنها را در صفحه اجتماعیام منتشر کنم. در آن روزها با این کمپین افراد زیادی با من در تعامل بودند و آثار زیادی به دستم رسید. اما وقتی کارم در سریال شاهرگ از سرگرفته شد نتوانستم ادامه دهم. امیدوارم بهزودی این تعامل از سر گرفته شود».
پیشنهاد کتاب و فیلم غزالی
این هنرمند جوان پیشنهادهای فرهنگی و ادبیای برای روزهای ماندن در خانه دارد و میگوید: «به علاقهمندان نمایشنامهخوانی کتاب «مراسم قطع دست در اسپوکن» به نویسندگی «مارتین مک دونا» را که نمایش آن چندینبار در ایران اجرا شده است پیشنهاد میکنم. همچنین یک کتاب انگیزشی هست به نام «چهار اثر از فلورانس اسکاول شین» که بهنظر من ازجمله کتابهای جذابی است که باید در کتابخانه هر فردی باشد و چندینبار در دورههای مختلف بخواند. کتاب «کیمیاگر» و چند اثر دیگر از پائولو کوئیلو نیز به سبب جهانبینی جالب نویسنده، از آثاری هستند که خواندنشان را پیشنهاد میدهم. از نویسندههای ایرانی هم همه آثار بزرگ علوی ازجمله کتاب «چشمهایش» در ذهنم مانده است. من سعی کردم کتابهای مرجع را به علاقهمندان معرفی کنم.
برادران هنرمند
شاید بسیاری ندانند که برادر کوچکتر غزالی هم بازیگر سینما و تلویزیون است و با او در سریال وضعیت سفید همبازی بوده است. یونس غزالی، متولد سال ۱۳۷۰ است و از مهمترین فیلمهایش میتوان به ۲اثر در سینما با نامهای فیلم «درمیان ابرها» و فیلم «اخراجیها» و در ۲ اثر در تلویزیون با نامهای سریال وضعیت سفید و سریال «۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها» اشاره کرد. او خودش را مدیون برادر بزرگترش عباس و رهنمودهای او میداند. عباس غزالی درباره او میگوید: «یونس تهتغاری خانواده ماست و 7سال از من کوچکتر است. در سریال وضعیت سفید نقش امیر را بهخوبی ایفا کرد و همبازی من بود. بسیاری از دوستداران این سریال، بازی یونس در این نقش را پسندیدند. اما او بعد از این کار هیچ پیشنهادی را قبول نکرد. هیچ مصاحبهای هم تاکنون انجام نداده است. اما این را به طرفدارانش از همینجا اعلام میکنم که یونس تصمیم گرفته بازیگری را دوباره ادامه دهد».
همیشه جزو ارزشهایم این بوده که کاری که انجام میدهم در شأن مخاطب باشد و آنها کارم را بپسندند. البته این باعث میشود من هم به لحاظ فنی یک قدم جلوتر بروم و نسبت به گذشته در بازیگری پیشرفت داشته باشم