موسیقی کلمات
نوروز زِ راه میرسد...
نوروز ز راه میرسد، فرخروز؛
روزِ نُوَت آغاز شود، جان افروز.
«نو شو!» شنو این پند ز نوروز کهن؛
فرخنده کسی که شد به جان، پندآموز .
***
نوروز ز راه میرسد،شورانگیز؛
سامان زمستان سیه درهم ریز.
هنگام برانگیخت بهاران، در باغ؛
با شور بهار، خیز و خوش درآمیز.
***
نوروز ز راه میرسد، سرافراز؛
تا باز جهان را ببرد تا آغاز.
نوروزنماد نو شدن در گیتیست؛
از پرده، برون فتادمان اینک راز.
***
نوروز ز راه میرسد،فرخپی،
با ساز و سرود و بانگ نوشینهی نی.
در باغ بهار، گلرخا! آور می؛
تا جام فرازیم به یاد جم و کی.
***
نوروز ز راه میرسد،رخشان روی،
دلخواه و دلانگیز و دلارا، دلجوی.
روز نو و نوروز رسد،ای خوشخوی!
در گفته و رأی و کرده، نو باش و نکوی.
***
نوروز ز راه میرسد، ای زروان!
همواره بگاه میرسد، ای زروان!
هنگامهی مرغکان خوشخوان،از باغ
تا آن سوی ماه میرسد، ای زروان!
دکترمیرجلالالدین کزازی (زروان)