• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 28 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 100874
+
-

تماشاخانه‌های خصوصی در برزخ

بسیاری از مدیران تماشاخانه‌های خصوصی معتقدند تا دولت بخواهد قدم موثری بردارد، نابود شده‌ایم

تماشاخانه‌های خصوصی در برزخ

یلدا آذری_روزنامه نگار

معضلات تماشاخانه‌های خصوصی مسئله تازه‌ای نیست. شکل عجیب راه‌اندازی تئاتر خصوصی در ایران از همان آغاز، این تماشاخانه‌ها و البته هنرمندان را دچار مشکلات گوناگونی کرد. سال 98اما به‌دلیل اتفاقات بی‌شمار و غیرقابل پیش‌بینی‌اش سالی دشوار برای تئاتر بود. سیل، آلودگی هوا، درگیری‌های آبان، قطع اینترنت، ترور سردار سلیمانی و حادثه هواپیمای اوکراینی تهدیدی جدی برای تماشاخانه‌های خصوصی به‌شمار می‌رفت ولی آنچه شمارش معکوس برای تعطیلی این تماشاخانه‌ها را رقم زده، ویروس ذره‌بینی کروناست که تمام جهان را تحت‌الشعاع خود قرار داده و در این میان سالن‌های خصوصی تئاتر ایران که جای خود دارد.
این مهمان ناخوانده بیش از هر چیز دیگری نشان داد تئاتر خصوصی در کشور ما چقدر آسیب‌پذیر است. وضعیت مبهم و نابسامان این تماشاخانه‌ها، انگیزه اصلی نگارش گزارشی است که پیش‌رو دارید.

به مرحله فریاد رسیده‌ام
اسفند سال گذشته که نخستین اطلاعیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره تعطیلی تمام فعالیت‌های جمعی هنری منتشر شد، تماشاخانه‌های خصوصی خیلی زود احساس خطر کردند و نخستین پیگیری‌های خود را با بخش دولتی انجام دادند و جلسات گوناگونی با مدیران 
برگزار کردند؛ جلساتی که ظاهرا هنوز به نتیجه مشخصی نرسیده است.

شاهین چگینی، رئیس صنف تماشاخانه‌های خصوصی پیگیری‌های انجام شده را اینگونه توضیح می‌دهد: «از همان آغاز کرونا از طرف انجمن صنفی تماشاخانه‌های خصوصی مسائل را پیگیری کردیم چون مشخص بود این وضعیت ادامه‌دار خواهد شد. پیش از عید جلسه‌ای با آقای کرمی - مدیر پیشین مرکز هنرهای نمایشی- داشتیم و بعد از عید هم 2جلسه با آقای آشنا، مدیر فعلی مرکز. علاوه بر این نامه‌نگاری‌های بسیاری به کمیسیون فرهنگی مجلس، شورای شهر و... داشته‌ایم. کمیسیون فرهنگی مجلس هم عطف به نامه ما نامه‌ای به وزیر ارشاد نوشتند یعنی صدای ما از طریق مجلس به گوش وزیر رسید ولی متأسفانه هیچ اتفاقی نیفتاده است. شخصا همیشه سعی کرده‌ام برخورد تعاملی داشته باشم ولی دیگر به مرحله فریاد رسیده‌ام».

نابود شده‌ایم
او یادآوری می‌کند: «پیش از عید آقای کرمی گفتند تصویب شده هر سالن با توجه به میزان اجاره ماهانه‌اش کمک هزینه‌ای دریافت کند و من نیز با خوشحالی این موضوع را به دوستان خبر دادم که دست‌کم گوشه‌ای از زخم‌مان را مرهمی باشد ولی آقای آشنا اعلام کردند این پیشنهاد در مراحل بعدی تصویب نشده! و همان دل‌خوشی کوچک را هم از دست دادیم!».
چگینی با ابراز تأسف از بی‌توجهی دولت به این تماشاخانه‌ها ادامه می‌دهد: «مدیران مدام می‌گویند فکری می‌کنیم ولی تا بیایند و فکری کنند، ما نابود شده‌ایم! نه راه‌حلی دارند نه مسیری مشخص می‌کنند و فقط آمار می‌گیرند.‌ای کاش یک‌بار از این آمارها استفاده کنند. اگر دولت در چنین روزهایی نمی‌تواند کمکی کند پس کی می‌خواهد وارد عمل شود؟».

در برزخ هستیم

عماد عامری، موسس و سرمایه‌گذار تماشاخانه ملک هم نگرانی خود را از چشم‌انداز مبهم فعالیت تماشاخانه‌های خصوصی این چنین بیان می‌کند: «هم‌اکنون که در برزخ هستیم. اگر این وضعیت تا دو سه‌ماه دیگر ادامه پیدا کند، احتمال بسته شدن سالن وجود دارد. پلن اجراهای‌مان را چیده‌ایم ولی باید دید چقدر امکان عملی شدن آن وجود دارد. پیشنهاد خودمان این است که برای ادامه فعالیت، چند‌ماه کار کنیم تا ببینیم شرایط چگونه خواهد شد».
او ادامه می‌دهد: «فراخوان اجراهای امسال را منتشر کرده‌ایم ولی نمی‌توانیم با هیچ گروهی قرارداد ببندیم چون تاریخ بازگشایی تئاتر مشخص نیست. فراموش نکنیم تئاتر یک روزه آماده اجرا نمی‌شود. حتی بعد از عادی شدن شرایط و آغاز فعالیت‌ها، دست‌کم یکی دو‌ماه زمان می‌برد تا نمایشی بتواند به صحنه برود».
داوود نامور، مدیر تماشاخانه «نوفل‌لوشاتو» هم دیگر مدیری است که از شرایط دشوار این روزها سخن می‌گوید؛ «طبیعتا شرایط مناسبی نیست. همه همکاران ما به مرز ورشکستگی رسیده‌اند به‌ویژه که ملک اغلب تماشاخانه‌های خصوصی استیجاری است و صاحبان ملک برایشان تفاوتی ندارد ما درآمدی داریم یا نه. آنان اجاره خود را می‌خواهند چون حتما برایش برنامه‌ریزی کرده‌اند».
او سخن خود را با تشریح وضعیت غم‌انگیز اشتغال هنرمندان تئاتر و کارکنان تماشاخانه‌های خصوصی ادامه می‌دهد: «170کارمند و بیش از 3500هنرمند در تماشاخانه‌های خصوصی فعال بودند و حال بیکار شده‌اند. هم‌اکنون منتظر تصمیم‌گیری آقای اتابک نادری که مسئول پیگیری خسارت‌هاست، هستیم. ایشان خواسته‌اند اسامی کارمندان و لیست خسارت‌ها را اعلام کنیم که چنین کرده‌ایم ولی بلاتکلیفیم. باید دید تا پایان خرداد کدام سالن‌ها می‌مانند. وضعیت همه ما بحرانی است. ضررهای بسیار زیادی متحمل شده‌ایم به‌طوری که برخی از همکاران ناچار شده‌اند برای تامین هزینه‌ها، خانه و ماشین خود را بفروشند».

مدیران دولتی فقط عکس یادگاری نگیرند
مسئله‌ دیگری که انتقاد و تأسف مدیران تماشاخانه‌های خصوصی را در پی داشته، کم‌توجهی مدیران دولتی است.در همین زمینه چگینی می‌گوید: «50درصد بار تئاتر بر دوش بخش خصوصی است. حال که شانه‌های این بخش زیر فشار بدهی خم شده، به حرمت کمکی که به تئاتر کرده، ما را دریابند که اگر چنین نکنند، به‌زودی سه، چهار سالن خوب تئاتر خصوصی را از دست خواهیم داد».
او تأکید می‌کند: «متولیان فرهنگی که فقط نباید در جشنواره‌ها کنار هنرمندان بایستند و ردیف جلو بنشینند و عکس بگیرند و جایزه بدهند. چنین روزهایی کجا هستند؟ چرا ما را تنها گذاشته‌اند؟».
نامور نیز در تأیید سخن همکارش می‌گوید: «در جشنواره‌ها مسئولان در ردیف اول سالن می‌نشینند ولی امروز خبری از آنان نیست. تنها شهرداری منطقه 11 برای ضد‌عفونی سالن و کمک‌های اولیه اعلام آمادگی کرده است که جای تقدیر دارد ولی از دیگران هیچ خبری نیست».
او از یک مسئله دیگر هم سخن می‌گوید؛ «دولت هم بخش خصوصی را قبول دارد و هم نه. وقتی شرایط، عادی است قبول دارد چون بخش بزرگی از بار تئاتر بر دوش سالن‌های خصوصی است. البته در همان شرایط عادی هم دولت فقط در حد صدور مجوز با ما سر و کار دارد. حال آنکه 60درصد نمایش‌هایی که سال گذشته در جشنواره فجر به صحنه رفتند و جایزه گرفتند، در سالن‌های خصوصی اجرا شده بودند. وقتی در بزرگ‌ترین رویدادی که ویترین تئاتر ماست، از بخش خصوصی کمک می‌گیرید، در وضعیت بحران هم موظف به حمایت از آن هستید ولی در بحران کرونا، دولت، نه‌تنها کمکی نمی‌کند و بدتر از آن هیچ برنامه‌ای هم ندارد».
عماد عامری هم در ادامه این سخنان، ظرفیت محدود سالن‌های دولتی را در سال‌های گذشته یادآوری می‌کند:«تئاتر خصوصی بسیار شکننده و در عین حال تأثیرگذار است. پیش از پیدایش سالن‌های خصوصی مگر به‌راحتی می‌شد سالن گرفت؟! یکسری سالن محدود دولتی داشتیم که نوبت اجرا نمی‌دادند».

چه باید کرد؟
در وضعیتی که هیچ‌کسی نمی‌تواند از سرگیری دوباره فعالیت‌ها را پیش‌بینی کند، دولت چگونه می‌تواند به سالن‌های خصوصی کمک کند؟
عامری در این‌باره می‌گوید: «تماشاخانه‌های خصوصی برای بقای خود نیاز به کمک مالی دارند. کمترین خواسته ما این است که برای فعالیت یک‌سری جوان که با کارشان فضایی فرهنگی و پرنشاط ایجاد می‌کنند، حمایت شویم. دنبال سود نیستیم ولی باید بتوانیم خود را سرپا نگه‌داریم. در غیراین صورت، چاره‌ای جز تعطیلی نداریم. پیش از عید هم گفته‌ام برای پرداخت حقوق کارکنان‌مان عیدی، اجاره و... نیازمند بودجه هستیم. خوشبختانه مالک ما همراه است ولی دست‌کم باید بخشی از اجاره را با تأخیر پرداخت کنیم همچنان‌که باید حقوق کارکنان را بپردازیم چون تعدیل نیرو نکردیم زیرا توان مالی کارکنان‌مان از خود ما ضعیف‌تر است».
این سالن‌دار اضافه می‌کند: «آقای آشنا گفتند قولی نمی‌دهیم ولی مساعدت می‌کنیم. صورت خسارت‌ها را در سایت وزارت ارشاد اسلامی اعلام کرده‌ایم ولی تا وارد سیستم و مراحل اجرایی شود، زمان می‌برد. مثلا اگر بعد از 7-6ماه 10میلیون تومان بدهند که به‌کار ما نمی‌آید».
او برای کمک به تماشاخانه‌های خصوصی پیشنهاد می‌دهد؛ «همیشه کارهای خوبی روی صحنه می‌آید. می‌توان این آثار را از مجموعه تئاتر شهر و ایرانشهر به بخش خصوصی سوق داد تا این سالن‌ها رونق بگیرند. ما هم حاضریم با همان شرایط سالن‌های دولتی، به این نمایش‌ها سالن بدهیم چون همین که بتوانند سالن را پر کنند، برای ما آورده مالی دارد».
نامور نیز خواستار همدلی و همراهی مرکز هنرهای نمایشی می‌شود و می‌گوید: «تماشاخانه‌های خصوصی یک بنگاه اقتصادی هنری هستند که به شرط حمایت دولت، می‌توانند فعالیت کنند. قطعا شرایط سه‌ماه بعدی که در پیش داریم، سخت‌تر از سه‌ماه گذشته است چون نه کسی برای تماشای تئاتر می‌آید و نه گروهی تمایل به‌کار دارد. دولت اعلام کرده 40درصد صندلی‌های سالن پر شود و خوب است خودش نیمی از 60درصد باقی مانده را پرداخت کند تا گروه‌ها برای کار ترغیب شوند».
او می‌افزاید: «برخی پیش‌بینی می‌کنند تا آخر سال تئاتر اجرا نخواهد شد ولی باید تماشاگر را به دیدن تئاتر ترغیب کنیم. مهم‌ترین نکته اعتمادسازی است که بحث روانی دارد. این روزها حتی کسی برای تمرین به پلاتوها نمی‌آید. امیدوارم کرونا هر روز کمرنگ‌تر شود. همه باید انرژی مثبت بدهیم که این شرایط تغییر کند و تئاتر باز شود هرچند سه‌ماه پس از کرونا ماه‌های دشواری خواهد بود».

اصلا کسی ما را می‌بیند؟
زیان و ضرر مالی از یک سو و حس تنهایی و بی‌پناهی از سوی دیگر، مدیران تماشاخانه‌های خصوصی را دلزده کرده است. آنان معتقدند در این وضعیت بحرانی هیچ‌کس آنها را ندیده و برای هیچ مرجعی اهمیت نداشته‌اند.
چگینی که مدیریت تماشاخانه استاد مشایخی را برعهده دارد، در این زمینه می‌گوید:«به‌عنوان صاحب یک سالن و رئیس یک صنف می‌گویم این برخورد نه انسانی است نه شرعی و نه عرفی. با این بی‌توجهی ما را نابود می‌کنید! درحالی‌که اگر بخشی از بودجه دولتی را صرف حمایت از سالن‌ها کنید- بودجه‌ای که در مقیاس کلی بودجه‌های ما رقم بسیار ناچیز است- می‌توانیم باقی بمانیم. چندی پیش در جلسه‌ای با آقای آشنا درباره ضد‌عفونی کردن سالن گفت‌وگو کردند. اینها دغدغه ما نیست. مسئله این است که دیگر نه گروهی حاضر به اجراست و نه تماشاگری حاضر به تماشای نمایش. اینها مسائلی است که باید برایش کاری کرد». او البته بلافاصله ادامه می‌دهد: «گاهی فکر می‌کنم این شرایط برای بعضی مخالفان، بد هم نشد چراکه تئاتر خودبه‌خود تعطیل شده است. تقدیر چنین رقم زد و هیچ‌کس هم برایش مهم نبود که جلوی این تقدیر را بگیردیا برای تغییرش کاری انجام بدهد».
نامور هم خواستار جدی گرفتن مسائل تئاتر است؛ «در طول سال،‌14هزار هنرمند در مجموعه‌های خصوصی مشغول به‌کار هستند. کارکنان سالن‌ها را هم به این جمع اضافه کنید. هیچ‌کس متوجه نیست که همه اینها بیکار شده‌اند. چندی پیش مشاغلی که دچار زیان شده بودند، اعلام شدند ولی متأسفم که اهالی تئاتر و سینما را اصلا ندیدند! گاهی وزیر توییتی می‌کند و حرفی... ولی دوستانی که تا دیروز صف اول جشنواره‌ها یا رویدادها بودند، ما را تنها گذاشته‌اند. اگر ادعای روشنفکری و کار فرهنگی دارند، امروز کنار ما باشند. یعنی کار ما در حد دستفروش و کسبه کوچک نیست که بدون ضامن، تسهیلات 2میلیون تومانی برایشان تعریف شد اما به کارمندان و سالن‌داران هیچ کمکی نشد».
او که خواستار همدلی و همراهی مرکز هنرهای نمایشی است، اضافه می‌کند: «تئاتر جزء نخستین مشاغلی است که تعطیل شده و جزء آخرین مشاغلی است که بازگشایی خواهد شد. ممکن است تا یک سال تعطیل بماند. در این وضعیت کشاندن تماشاگر به تئاتر بسیار دشوار خواهد بود و تصور کنید چه جمعیتی بیکار می‌شوند. آیا اصلا تئاتر برای مردم مهم است؟! مردم این روزها سوار مترو می‌شوند چون کار روزمره‌شان به مترو وابسته است ولی اگر 6‌ماه تئاتر نروند، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. چون تئاتر برای مردم اولویت دوم و سوم هم نیست».
عامری هم در این‌باره می‌گوید: «از طرف صنف که خیلی پیگیری می‌شود ولی متأسفانه دولت اصلا تئاتر را نمی‌بیند البته درک می‌کنیم که بودجه مرکز هنرهای نمایشی اندک است و برای این وضعیت بودجه‌ای در این مرکز تعریف نشده است ولی متأسفیم که این بودجه‌ها به مشاغل دیگر تعلق می‌گیرد و گویا قرار نیست ما دیده شویم».

پشیمان نیستید؟
شرایط دشوار فعلی بسیاری از سالن‌داران را درباره ادامه فعالیت خود دچار تردیدهای جدی کرده است. در این میان هیچ بعید نیست برخی از آنان از این شغل پشیمان شده باشند و افسوس بخورند چرا کاری کم دردسرتر انتخاب نکردند؟
عامری در این‌باره می‌گوید: «قطعا پشیمانم. در دوران قرنطینه دلم می‌خواست سوپرمارکت می‌داشتم. الان هم هیچ معلوم نیست تئاتر چه زمانی باز شود و اگر هم بازگشایی شود، معلوم نیست دوباره از چه زمانی بتوان کار کرد. گروه‌ها حاضر به اجرا و تماشاگران هم حاضر به دیدن تئاتر باشند. این همه سرمایه خوابیده و این چنین است که اقتصاد کشور راه نمی‌افتد. گاهی فکر می‌کنم اگر پول‌مان را در بانک گذاشته بودیم خیلی بهتر بود هم اصل پول را داشتیم و هم سود می‌کردیم».
داوود نامور اما اصلا پشیمان نیست؛ «پشیمان نیستم چون رشته تخصصی‌ام است. شاگرد استاد ناظرزاده کرمانی هستم. وقتی ایشان تشویقم کرد مجموعه‌ای به فضای هنری کشور اضافه کنم، پشیمان نخواهم شد ولی ناراحتی‌ام از این است که چرا ما را نمی‌بینند. استاد ناظرزاده می‌گوید قطار تئاتر خصوصی راه افتاده حتی اگر به آن سنگ بزنند ولی به کندی حرکت خود را ادامه می‌دهد. البته شاید شرایط همکارانم متفاوت باشد و آنان این شناخت را از تئاتر نداشته باشند.»

شاهین چگینی:
از همان آغاز کرونا از طرف انجمن صنفی تماشاخانه‌های خصوصی مسائل را پیگیری کردیم چون مشخص بود این وضعیت ادامه‌دار خواهد شد. پیش از عید جلسه‌ای با آقای کرمی - مدیر پیشین مرکز هنرهای نمایشی- داشتیم و بعد از عید هم 2جلسه با آقای آشنا، مدیر فعلی مرکز. علاوه بر این نامه‌نگاری‌های بسیاری به کمیسیون فرهنگی مجلس، شورای شهر و... داشته‌ایم

عماد عامری:
هم‌اکنون که در برزخ هستیم. اگر این وضعیت تا دو سه‌ماه دیگر ادامه پیدا کند، احتمال بسته شدن سالن وجود دارد. پلن اجراهایمان را چیده‌ایم ولی باید دید چقدر امکان عملی‌شدن آن وجود دارد. پیشنهاد خودمان این است که برای ادامه فعالیت، چند‌ماه کار کنیم تا ببینیم شرایط چگونه خواهد شد

این خبر را به اشتراک بگذارید