• شنبه 22 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 3 ذی القعده 1445
  • 2024 May 11
یکشنبه 1 دی 1398
کد مطلب : 90856
+
-

سرمای هوا و برف، کسب و کار عده‌ای را سکه می‌کند و برای عده‌ای دردسر می‌سازد

نان ِ برفی

روایت‌های یک راهدار و یک فروشنده کاموا از مواجهه با برف و سرما

نان ِ برفی

مائده امینی_روزنامه نگار

فرق کارشان در یک نقطه است؛ برف که می‌بارد، برای بعضی‌ها رحمت و برای بعضی دیگر زحمت می‌آورد. زمستان برای همه یک فصل ساده نیست.‌ ماه مهر که تمام می‌شود، اگر قدم‌زنان میدان حسن‌آباد را پایین بروید، جمعیت، چشم‌تان را پر می‌کند. همه برای خرید کاموا آمده‌اند. صف خرید در مغازه‌های کوچک‌تر به بیرون خیابان رسیده و مغازه‌دارها می‌گویند هرچه درمی‌آورند، از همین سوز سرماست. بابازاده که سال‌هاست در میدان حسن‌آباد کاموا می‌فروشد به همشهری می‌گوید: زمستان نباشد ما نمی‌توانیم نان سر سفره خانه‌هایمان ببریم. کار و کاسبی ما تقریبا در تابستان تعطیل می‌شود. آن سوی ماجرا اما برف و باران، عده‌ای را اگر از نان‌ خوردن نیندازد، کم ِکم برای‌شان دردسرهای بزرگی درست می‌کند؛ از پیک‌های موتوری که در سرما و لغزندگی جان‌شان را کف دست‌شان می‌گیرند و به خیابان‌ها می‌روند گرفته، تا راهدارانی که برای بازکردن جاده‌ها گاهی تا هفته‌ها به خانه نمی‌روند، در کولاک گیر می‌کنند و به جای آنکه مثل خیلی از ما از بارش‌ برف لذت ببرند، استرس تمام جان‌شان را پر می‌کند. حمید زلالی راهداری که در اداره راهداری قزوین مشغول به‌کار است می‌گوید: « برف که می‌بارد، یک‌سوم پرسنل این اداره180نفره درگیر می‌شوند. واقعیت این است که همواره جان راهداران در خطر است. گاهی جاده‌ها آن‌قدر به واسطه بارش برف ناامن می‌شود که خود ما، با ماشین‌های برف‌روب هم در راه می‌مانیم».

زمستان، فرصت کاسبی است 
حالا دیگر زمستان در راه است؛ کاموافروشی بنفشه هم مثل بقیه کاموافروشی‌های میدان حسن‌آباد، روزانه بیش از هزار نفر را به‌خود می‌بیند. «این روزها کاسبی ما خدا را شکر روی رونق است؛ البته اگر دلار بگذارد.»؛ بابازاده، صاحب این کاموا فروشی می‌گوید: «در چند روز اخیر که دلار دوباره شروع به نوسان کرده، مشتری‌های ما هم ریزش کرده است. انگار تا قیمت دلار تغییر می‌کند مردم دست نگه می‌دارند.» این کاموافروش می‌افزاید: «البته به‌طور کلی ما در فصل رونق خود هستیم. تابستان که می‌شود ما اگر یک هفته هم در مغازه را ببندیم و برویم، آب از آب تکان نمی‌خورد. در فصل‌های گرم ما یک‌هشتم پاییز و زمستان هم فروش نداریم و تعداد مشتری‌هایی که به اینجا می‌آیند گاهی تا 90درصد کاهش پیدا می‌کند». او ادامه می‌دهد: «وقتی ماه‌رمضان در تابستان می‌افتد کاسبی ما به‌طور کلی تعطیل می‌شود. هرچه داریم از همین زمستان است. البته یک سال و نیمی می‌شود که مصنوعات کاموایی هم به کالاهای ما اضافه شده است. گلدان بافت، سبد بافت و... هم این روزها مشتری دارند».

یک روز برف می‌آید، یک هفته خانه نمی‌رویم 
«یک روز برفی گاهی یک هفته خستگی برای ما به بار می‌آورد.»؛ حمید زلالی راهداری است که درباره مشقت روزهای برفی کاری خود و همکارانش توضیح می‌دهد: «از یک هفته قبل از بارش برف ما مجهز می‌شویم. یکی دو روز مانده به بارش هم به حالت آماده‌باش درمی‌آییم و در راهدارخانه می‌مانیم. این ماندن‌های متوالی برای ما همیشه سخت است. راهدارخانه جای راحتی برای استراحت نیست؛‌ گاهی زمین یخ می‌زند. خیلی وقت‌ها گرمایش ساختمان‌ها ضعیف است و ما گاهی روزها از خانواده‌هایمان دور می‌مانیم».
او ادامه می‌دهد: «کار ما بعد از برف‌روبی تمام نمی‌شود بلکه تازه وارد مرحله دوم کار خود می‌شویم. مثلا گاهی بعد از انجام عملیات، ماشین‌آلات ما خراب می‌شوند و نیاز به تعمیر و رسیدگی دارند. همچنین عموما باید شیفت کاری پرسنل عوض شود؛ چرا که خستگی ناشی از عملیات برف‌روبی بسیار زیاد است». این راهدار می‌افزاید: «بسته به جاده‌ای که قرار است برف‌روبی شود و شرایط آب و هوایی‌ای که در آن واقع هستیم، مدت زمان در راه‌ماندن ما فرق می‌کند. مثلا برف‌روبی جاده‌ای مثل قزوین -تاکستان گاهی 5 روز زمان می‌برد. باد جاده تاکستان معروف است. گاهی کولاک‌های شدیدی در این راه ایجاد می‌شود و ما هر قدر هم که مجهز شده باشیم باز مجبوریم تا آرام شدن کولاک منتظر باشیم و بعد عملیات برف‌روبی را آغاز کنیم».

مردم می‌آیند اما دنبال کاموای ایرانی‌اند
  بیش از 80درصد مراجعه‌کنندگان ما این روزها دنبال کاموای ایرانی هستند. بابازاده با اشاره به این نکته می‌گوید: «امروز یک کلاف کاموای ترک پشمی به 25هزار تومان رسیده و کامواهای ایرانی بین کلافی 5تا 10هزار تومان هستند.» او درباره میزان مراجعه به مغازه‌اش می‌گوید: «این روزها (‌تا قبل از نوسان قیمت دلار)‌ بیش از هزار نفر در روز برای خرید به مغازه‌های میدان می‌آمدند اما جنس خرید کردن‌شان فرق کرده. قبلا همه دنبال کاموای ترک بودند اما امروز مردم قدرت خریدشان پایین آمده و بیش از 80درصد دنبال کامواهای ارزان و ایرانی هستند. می‌دانند کیفیت ندارد اما نمی‌توانند کاموای ترک تهیه کنند.»

مردم کولاک را از چشم ما می‌بینند
 یکی از مشکلات جدی که راهداران با آن مواجه هستند،‌ برخوردهای تند مردم با آنهاست. زلالی می‌گوید: «با وجود اینکه رسانه‌ها بارها نسبت به خطرات مسافرت در جاده‌های برفی هشدار می‌دهند اما مردم بدون توجه به این هشدارها به جاده می‌زنند، در برف گیر می‌کنند و ما هم وظیفه داریم به آنها خدمت‌رسانی کنیم اما حین کمک به آنها همواره مشمول گلایه‌های تند آنها می‌شویم.» او ادامه می‌دهد: «در شرایط اضطراری بارها و بارها به ما توهین می‌شود و خستگی در تن ما می‌ماند. درحالی‌که واقعیت این است که کولاک دست ما نیست. تا کولاک تمام نشود نمی‌توان برف‌روبی کرد یا به کمک افراد رفت».


 

این خبر را به اشتراک بگذارید