بهروز رسایلی| حالا دقیقا 9ماه از تعطیلی برنامه نود میگذرد و البته که مردم ایران برای مسئولان حتی آنقدر محرم و محترم نبودند که یک نفر دلیل این تعطیلی را توضیح بدهد. در این مورد زیاد گفته و نوشته شده، هرچند یکسره بیفایده بوده است. از این بحث که بگذریم، تعطیلی نود هر روز ابعاد و تبعات جدیدترش را به رخ میکشد؛ از بلبشوی اواخر بهار که باعث شد مسابقات فصل جدید به دلایل امنیتی عقب بیفتد تا حوادث و بینظمیهای باورنکردنی این روزها که گریبان فوتبال ایران را گرفته است. فقط همین چند مورد را تیتروار بخوانید تا بدانید دقیقا در مورد چه چیزی سخن میگوییم.
ویلموتس؛ در تاریکی آمد و رفت
نود نبود و هیچکس نوع انتخاب سرمربی تیم ملی را زیر ذرهبین نبرد. عادل خاموش بود و هیچ رسانهای که زورش به فدراسیون برسد، از آقایان نپرسید چرا بین هروه رنارد و ویلموتس، به دومی رضایت دادند. مربی بلژیکی در تاریکی محض آمد و در فضایی تاریکتر رفت؛ با رفتاری که بیشتر به تلکهگیری شبیه بود. باز کسی نفهمید قرارداد او چطور تنظیم شده بود که استاد هرگز در ایران تشریف نداشت. هیچکس نفهمید چقدر پول از اموال عمومی صرف این آزمون و خطا شد و حالا هم کسی نمیداند پروسه تعیین جانشین او به چه شکل در جریان است. الان فضایی درست کردهاند که در آن شانس انتخاب سرمربی ایرانی برای تیم ملی هر لحظه بیشتر میشود؛ به این ترتیب بلندتر از همیشه باید پرسید کجایی عادل؟ کجایی با نظرسنجیهای جریانسازت؟
استراماچونی؛ اسکایپ بر باد رفته
غائله اخیر در باشگاه استقلال و اقدام ناگهانی آندرهآاستراماچونی برای فسخ قرارداد هم خوراک خود عادل بود؛ کسی که زیر و بم قصه را بیرون بکشد، تناقضها را رو کند و لااقل بخشی از حقیقت را به مردم نشان بدهد. اگر فردوسیپور را ساکت و خانهنشین نکرده بودند، بعید بود نخستین نود بعد از استراماچونی صرفا به پخش درددلهای چند پیشکسوت خلاصه شود. با توجه به تجارب گذشته، میتوانیم با اطمینان بگوییم عادل در برنامهاش زمین و زمان را به هم میدوخت تا یک ارتباط اینترنتی زنده با ایتالیا برقرار کند و خود استراماچونی را پای میز سؤال و جواب بکشاند. بالاخره بین دوغ و دوشاب، خیلی فرق هست!
لیگ؛ یک هرجومرج واقعی
احتمالا فصل جاری مسابقات لیگ برتر، در بینظمی و هرجومرج حتی دست فصول ابتدایی و لیگهای اول و دوم را هم از پشت بسته است! آن از تأخیر مجهول و بیدلیل در آغاز کار و بعدش هم جنجالهای بیپایان بلیتفروشی الکترونیکی،ماجراهای عجیب نیمهنهایی و فینال جام حذفی فصل قبل، آن از استعفاهای مشکوک و سریالی در فدراسیون و این هم از انواع و اقسام تغییرات حیرتانگیزی که هر هفته در زمان و مکان برگزاری مسابقات رخ میدهد. تصور کنید قرار است پیکان در شهر قدس میزبان استقلال باشد، بعد ناگهان به هر دو تیم ابلاغ میشود بروند استادیوم آزادی؛ به این ترتیب همه سهم پیکان از میزبانی، یک لباس فیروزهای و سفیدپوش شدن استقلال است! لغو بازی پرسپولیس و نساجی در پاکترین هوای 2ماه گذشته تهران را به یاد بیاورید و البته تغییر تاریخ همین دیدار استقلال و شاهین بوشهر را. الان انگار طوری است که در غیاب نود، همه با خیال راحت هر کاری که دلشان میخواهد انجام میدهند و خیالشان هم جمع است که به احدالناسی پاسخگو نخواهند بود. 9ماه است در بوق آزادباش به آنارشیسم دمیدهاند؛ بیآنکه ما حتی بدانیم پشت این شیپور کذایی چهکسی ایستاده است!
آزادباش به آنارشیسم
9ماه بعد از تعطیلی 90؛ با ما چه کردید؟
در همینه زمینه :