• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 27 خرداد 1398
کد مطلب : 60000
+
-

پدر فداکار جانش را از دست داد اما اجازه نداد فرزندانش در رودخانه خروشان غرق شوند

مهر پدری

داخلی
مهر پدری


مرد جوان وقتی دید دختر و پسر خردسالش داخل رودخانه افتاده‌اند و با مرگ دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند برای نجات آنها از جانش مایه‌گذاشت. این پدر فداکار توانست فرزندانش را از رودخانه بیرون بکشد اما خودش غرق شد.
به گزارش همشهری، این مرد جوان که محمد خضری نام داشت و اهل شهرستان سردشت بود روز جمعه همراه خانواده‌اش برای تفریح از سردشت به مهاباد رفتند. آنها از صبح به پارک ملت مهاباد  رفته بودند و بچه‌ها مشغول بازی بودند. حدود ساعت14 وقتی اعضای خانواده ناهار خوردند بچه‌ها باز هم مشغول بازی شدند. پسر 3ساله خانواده همراه خواهر 9ساله‌اش سرگرم بازی در اطراف رودخانه‌ای بودند که از وسط پارک می‌گذرد. کنار رودخانه هیچ نرده و حفاظی وجود نداشت با وجود این محمد خوب مراقب بچه‌ها بود. او راننده کامیون بود و اغلب وقتش در جاده‌ها می‌گذشت اما آن روز فرصت خوبی بود که با خانواده‌اش باشد. همه‌‌چیز آرام بود اما ناگهان کفش پسربچه از پایش درآمد و داخل رودخانه افتاد. او جلو رفت تا کفش‌اش را بردارد و خواهر 9ساله‌اش هم به کمک او رفت اما هر دو داخل رودخانه افتادند. بچه‌ها در آب دست و پا می‌زدند و از پدر و مادرشان کمک می‌خواستند و وقتی پدر خانواده بچه‌هایش را در یک‌قدمی مرگ دید، دوان‌دوان خودش را به آنها رساند. محمد هر طور که بود خودش را به بچه‌ها رساند و به‌سختی توانست آنها را از آب بیرون بکشد اما خودش که تاب و توانش را از دست داده بود در رودخانه گرفتار شد. او هرچه تلاش می‌کرد نمی‌توانست خودش را نجات دهد و بعد از چند دقیقه دست و پا زدن در عمق دریاچه فرو رفت. سایر اعضای خانواده این صحنه هولناک را به چشم می‌دیدند اما از هیچ کدام کاری ساخته نبود. هیچ نیروی امدادی نیز در آن اطراف نبود که به کمک محمد برود. چند دقیقه از حادثه گذشته بود که صدای شیون همسر محمد توجه مرد جوانی را جلب کرد. او وقتی از ماجرا باخبر شد وارد رودخانه شد و توانست محمد را از آب بیرون بکشد. همزمان امدادگران اورژانس و آتش‌نشانی هم خود را به محل حادثه رساندند. رحمان احمدی، مدیرعامل آتش‌نشانی مهاباد در این‌باره به همشهری می‌گوید: «زمانی که همکارانم به محل حادثه رسیدند یکی از شهروندان این پدر فداکار را از آب بیرون کشیده بود. با وجود این اقدامات اولیه برای نجات وی انجام شد.»  پدر فداکار چند دقیقه در آب مانده و ریه‌اش پر از آب شده بود. خانواده‌اش که فداکاری او در نجات فرزندان خردسالش را دیده بودند دیگر امیدی به زنده ماندن او نداشتند اما با انجام عمل احیا قلب او دوباره به تپش افتاد و وی به بیمارستان مهاباد منتقل شد. باغچه‌ای، مسئول روابط عمومی شبکه بهداشت و درمان مهاباد در این‌باره به همشهری می‌گوید:«با انتقال این مرد به بیمارستان، او در بخش مراقبت‌های ویژه بستری شد و پزشکان تلاش زیادی برای نجات جان وی انجام دادند اما ساعت 9شب پدر فداکار به‌علت نرسیدن اکسیژن به اعضای بدن دچار مرگ مغزی شد و جانش را از دست داد.»

فدایی فرزندان
حالا با گذشت 2روز از این حادثه هولناک، اعضای خانواده خضری از دست دادن محمد را باور ندارند. 2 فرزند خردسال او به درستی نمی‌دانند چه اتفاقی برای پدرشان افتاده و منتظر دیدن او هستند. منصور محمدنژاد، عموزاده محمد که پیگیر تحویل گرفتن پیکر او از پزشکی قانونی است در این‌باره به همشهری می‌گوید: «محمد 37سال داشت و عاشق فرزندانش بود. او با اینکه به خاطر شغلش کمتر می‌توانست در کنار خانواده باشد اما در همان لحظات هم که بود تلاش می‌کرد همسر و فرزندانش در آرامش باشند.» وی درباره این حادثه می‌گوید: «آنطور که متوجه شدیم ابتدا کفش پسر 3ساله محمد از پایش درآمد و داخل رودخانه افتاد. با اینکه آنجا پارک است و در شهر قرار دارد اما کنار رودخانه هیچ حفاظی نبود و زمانی که پسربچه می‌خواست کفش‌اش را بردارد داخل رودخانه افتاد و خواهر 9ساله‌اش به کمک او رفت اما او هم داخل آب افتاد تا اینکه محمد با دیدن فرزندانش که در آب دست‌و‌پا می‌زدند برای نجات آنها وارد رودخانه شد و توانست آنها را نجات دهد اما خودش غرق شد.» او می‌گوید:« هنگام وقوع حادثه آنجا خلوت بود و هیچ‌کس نبود که به محمد کمک کند. از طرفی وقتی با آتش‌نشانی و اورژانس تماس گرفته شد زمان زیادی طول کشید تا آنها برسند و در این بین یکی از شهروندانی که در پارک بود محمد را از آب بیرون کشید.» او درباره حال و هوای این روزهای خانواده خضری می‌گوید: «بچه‌های محمد هم در این حادثه صدمه دیده و در بیمارستان بستری شده بودند اما حالا مرخص شده‌اند و پیش مادرشان هستند. آنها هنوز به درستی نمی‌دانند که چه اتفاقی برای پدرشان افتاده اما می‌دانند که پدرشان آنها را از رودخانه نجات داده و حالا مدام سراغ بابا را می‌گیرند. ما هم پیگیر تحویل گرفتن پیکر محمد از پزشکی قانونی ارومیه هستیم و نمی‌دانیم چطور باید برای فرزندان محمد بگوییم که یتیم شده‌اند.»

این خبر را به اشتراک بگذارید