• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
شنبه 30 دی 1396
کد مطلب : 4692
+
-

داوری را کنار بگذاریم

یادداشت
داوری را کنار بگذاریم

مهین صدری| نویسنده و کارگردان:

 امسال من هم یکی از 70نفر گروه انتخابگران نمایش‌ها بودم و ملاک انتخاب این 70 نفر آن بود که بیش از 7 نمایش را در طول سال دیده باشند. ما به کارها براساس دفترچه‌ای که اسم و عکس کارها در آن بود ستاره دادیم و البته سؤال‌هایی هم در این دفترچه بود؛ مثل اینکه این چه تئاتری است که دارید به آن ستاره می‌دهید و معیارهایتان چیست و ... .

اول اینکه معتقدم تعداد داورها حتی از 70نفر هم باید بیشتر باشد. سال بعد باید 300نفر داور شوند، این روند به افزایش اعتبار جایزه جشنواره هم می‌انجامد. حتی در مرحله پایانی داوری و بخش برگزیدن آثار هم باید تعداد داوران بیشتر باشد و دوباره سلیقه 5یا 6 نفر حاکم نشود. فهرست‌های 5‌نفره عموما به‌گونه‌ای انتخاب می‌شوند که حتی کار برخی افراد مانند من را قبول هم ندارند؛ چون آن 5نفر افراد آکادمیک و دانشگاهی هستند.

بخشی از معیار خود من برای ستاره‌دادن به آثار قطعا شخصی بوده است. البته این نکته مهمی است که عموما من و بسیاری دیگر از اعضای این فهرست، کارهای سطح بالاتر را در طول سال می‌بینیم. برای شخص من مهم بود که بازی، صحنه، لباس و متن تا چه میزان در خدمت یکدیگرند و نگاه کارگردان در اثر، منعکس‌کننده چه چیزی است.

یکی دیگر از اعتقادات شخص من به‌عنوان یک تئاتری، این است که واقعا دیگر وقت آن رسیده که نمایش‌های جدید به جشنواره، نیاید و جشنواره از بخش مرور و برگزیده‌های جشنواره‌های طول سال، آثار را انتخاب کند. در این صورت در مرحله پایانی هم می‌توان تعداد داوران را افزایش داد.

از سوی دیگر جای سؤال است که هدف جشنواره امسال از تقسیم‌بندی بخش مسابقه و جداگانه‌داوری‌شدن آثار چیست و چه ایده‌ای پشت این تصمیم بوده است؟ چرا تا این اندازه باید جایزه را جدی گرفت که خود بخش مسابقه به 3 گروه تقسیم شود؟ تفاوت ارزشی این گروه‌ها چه مبنایی دارد؟

ما تعداد بخش‌های مسابقه را زیاد می‌کنیم اما در همه دنیا جشنواره‌ها غیررقابتی هستند و شاید تنها یک بخش کشف استعدادهای تازه داشته باشند؛ شاید در هر جشنواره، شرکت یا نهاد برگزارکننده دست به معرفی 4اثر جدید هم بزند اما عموما آثارش را از جشنواره‌های دیگر و کشورهای دیگر انتخاب می‌کند.

بخشی از دشواری داوری در تئاتر، به این برمی‌گردد که چگونه می‌توان کار من و کاری از برشت یا اکبر رادی و یا بهرام بیضایی را با هم قیاس کرد؟ آن‌هم این‌قدر جزئی که کدام متن بهتر است؟ مگر می‌شود متن مهین صدری را با متن شکسپیر و بیضایی قیاس کرد؟ شاید تنها بتوان تمهیدی اندیشید که کارهای جوانان داوری شود؛ آن هم براساس مدلی مشخص.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید