• جمعه 9 آذر 1403
  • الْجُمْعَة 27 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 29
چهار شنبه 7 آذر 1403
کد مطلب : 241681
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/48NN7
+
-

2 اهدای عضو در یک خانواده

اهدای عضو
2 اهدای عضو در یک خانواده

زنی که 3سال پیش به‌دنبال مرگ مغزی خواهرش، با اهدای اعضای بدن او موافقت کرده بود، این بار پای رضایتنامه‌ای را امضا کرد که به پزشکان اجازه می‌داد اعضای بدن پسرش را به بیماران نیازمند پیوند بزنند.
به گزارش همشهری، چند روز پیش بود که پسر 21ساله‌ای که دچار نارسایی تنفسی شده بود به بیمارستانی در کرج منتقل شد. او علی فاطمی نام داشت و پزشکان همه تلاش‌شان را برای نجات او کردند اما وی دچار مرگ مغزی شد و این در شرایطی بود که با اهدای اعضای بدنش می‌شد به چند بیمار نیازمند، فرصت زندگی دوباره داد.
رضا فاطمی، برادر علی به همشهری می‌گوید: 3سال پیش علی به‌خاطر یک تصادف، قطع نخاع و ویلچرنشین شد. برای درمانش خیلی تلاش کردیم اما علاجی برایش پیدا نشد. در این چند سال او از لحاظ روحی خیلی حالش بد بود. با اینکه در کنار من به شغل آزاد مشغول بود اما تحمل نشستن روی ویلچر را نداشت. تا اینکه این اتفاق تلخ برایش افتاد و او برای همیشه ما را ترک کرد.
او درباره روز حادثه توضیح می‌دهد: آن روز علی را به آرایشگاه بردم و به او گفتم که بعد از تمام شدن کارش با من تماس بگیرد تا او را به خانه ببرم. اما او به من زنگ نزد و حتی در موعد مقرر نیز به خانه نیامد. به همین دلیل نگران شدم و با او تماس گرفتم. وقتی جواب تلفن را داد، خیالم راحت شد. به او گفتم: کجایی؟ و جواب داد که «حالم خوب نبود و آمدم پارک.»
او ادامه می‌دهد: بلافاصله به پارک محله‌مان رفتم تا او را به خانه ببرم. متوجه شدم که حالش خوب نیست، اما چون با این حالش آشنا بودم، پیگیرش نشدم. به خانه رفتیم و با مادر و خواهرم شام خوردیم و علی به اتاقش رفت. فاطمی می‌گوید: یک ساعت بعد برای سرکشی به علی به اتاقش رفتم، دیدم خواب است اما متوجه شدم به طرز عجیبی نفس می‎کشد و اوضاع عادی نیست. خواستم او را بیدار کنم اما دیدم بیدار نمی‌شود و بیهوش شده است. برادر علی ادامه می‌دهد: بلافاصله او را به بیمارستان امام حسین در محمدشهر کرج بردیم. پزشکان بالای سرش آمدند و معالجه‌اش را آغاز کردند. او 3روز در بیمارستان بود و هوشیاری پایینی داشت. تا اینکه پزشکان گفتند‌ او به کما رفته است. علی 10روز در کما بود و بعد از آن پزشکان به ما اعلام کردند که او به‌دلیل نارسایی تنفسی دچار مرگ مغزی شده و فقط قلبش ضربان دارد.‌

مکث
اهدای عضو

مـرگ مـغزی عـلی شوک بزرگی به خانواده او وارد کرد. پزشکان به آنها گفتند که انتظار فایده‌ای ندارد و علی را برنمی‌گرداند، اما اهدای اعضای بدن او می‌تواند چند نفر را به زندگی برگرداند. با ‌ اینکه مرگ علی ضربه سختی به آنها زده بود، با رضایت قلبی تصمیم گرفتند که این کار را
انجام دهند.
برادر علی می‌گوید: من با مادر و خواهرم صحبت کردم. البته مادرم با این اتفاق آشنا بود. 3سال پیش خاله‌ام نیز به‌دلیل سکته، دچار مرگ مغزی شد که با موافقت اعضای خانواده‌اش اعضای بدنش را اهدا کردند. به این دلیل مادرم با این ماجرا موافق بود و اهدای اعضای پسرش را پذیرفت.
او می‌گوید: ما برای رضای خدا و اینکه افراد دیگری فرصت زندگی داشته باشند، این کار را کردیم. الان می‌دانیم که تکه‌ای از وجود علی هنوز در این دنیا در حال نفس کشیدن و فعالیت است و همین مسئله ما را خوشحال می‌کند. رضا ادامه می‌دهد: ما با اینکه بعد از تصادف علی، برای تامین مخارج بیمارستان، مشکلات مالی زیادی پیدا کردیم اما برای شادی روح علی، اعضای بدنش را اهدا کردیم. با موافقت این خانواده، پیکر پسر جوان به بیمارستان سینا منتقل و اعضای بدنش به بیماران نیازمند اهدا شد.



 

این خبر را به اشتراک بگذارید