بازداشت یک مرد در مرگ دختر ناپدید شده

تحقیقات در پرونده مرگ مرموز دختری 25ساله در پایتخت، نشان می‌دهد که او پس از آشنایی با مردی در سایت همسریابی، به ویلای او پا گذاشته و چند روز در آنجا زندانی و شکنجه شده تا اینکه از پنجره فرار کرده است.
به گزارش همشهری، نوزدهم شهریور امسال گزارش مرگ مشکوک دختری جوان در یکی از بیمارستان‌های پایتخت به قاضی محمد تقی شعبانی، بازپرس جنایی تهران اعلام شد. روی بدن این دختر 25ساله آثار کبودی و ضرب و جرح دیده می‌شد اما علت مرگ به درستی مشخص نبود.
در ادامه تحقیقات مشخص شد که دختر جوان نسترن نام داشت و اهل یکی از شهرهای جنوبی کشور بود. به‌گفته خانواده‌اش، نسترن آخرین بار برای انجام کاری از خانه خارج شده و دیگر برنگشته بود. آنها در این مدت همه‌جا را به‌دنبال وی گشته بودند تا اینکه در نهایت یکی از دوستان وی در تهران با آنها تماس گرفته و گفته بود که نسترن حالش بد و در بیمارستان بستری است. پس از آن عموی نسترن به تهران آمد، اما وقتی به بیمارستان رسید که دختر جوان جان باخته بود.

آشنایی در سایت همسریابی
با این اطلاعات، تیم جنایی تحقیقات برای کشف راز مرگ دختر جوان را ادامه داد. مأموران به سراغ دوست نسترن رفتند و او گفت: من ونسترن مدت‌هاست که با هم دوست هستیم و او همیشه خصوصی‌ترین مسائل زندگی‌اش را با من در میان می‌گذاشت.
وی ادامه داد: او چند روز پیش از مرگش ‌درحالی‌که به‌شدت ناراحت بود و حال مساعدی نداشت به خانه‌ام آمد و گفت شکنجه شده است. بعد برایم تعریف کرد که در سایت همسریابی با مردی به نام ناصر آشنا شده و او وعده ازدواج داده است. نسترن می‌گفت ناصر از او خواستگاری کرده و خواسته تا با هم قرار ملاقات بگذارند. به همین دلیل از خانه‌شان در جنوب کشور راهی ویلای ناصر در شمال کشور شده بود. البته آنطور که نسترن می‌گفت ویلا متعلق به یکی از بستگان نزدیک ناصر بود.
دختر جوان گفت: ناصر خودش را عکاس جا زده و با چرب زبانی اعتماد نسترن را جلب کرده بود. اما به محض رسیدن وی به شمال کشور، او را در ویلا زندانی کرده بود. نسترن می‌گفت که ناصر در این مدت او را شکنجه می‌کرد. وقتی دیدم همه بدنش کبود است، حرف‌هایش را باور کردم. نسترن توضیح داد که در نهایت توانسته از غفلت ناصر که برای خرید از ویلا خارج شده بود استفاده و از پنجره ویلا فرار کند. اما هنگام فرار در یکی از خیابان‌های شمال کشور از هوش رفته بود و رهگذران او را به بیمارستان رسانده بودند. نسترن پس از آنکه از بیمارستان ترخیص شد به خانه من در تهران آمد و همه‌‌چیز را برایم تعریف کرد اما ساعتی بعد دوباره حالش بد شد و از هوش رفت. من هم فورا او را به بیمارستان رساندم اما دوام نیاورد.

بازداشت مرد عکاس
با اظهارات دوست نسترن، تحقیقات برای دستگیری ناصر شروع شد. او در یک مشاور املاک در تهران مشغول به‌کار بود و گاهی به‌صورت تفریحی عکاسی می‌‌کرد. این مرد در سایت همسریابی خودش را عکاس معرفی کرده بود و این در حالی بود که به‌گفته دوست نسترن متاهل بود.
با به‌دست‌آمدن این اطلاعات، ناصر بازداشت شد اما در بازجویی‌ها آزار و اذیت و شکنجه نسترن را انکار کرد. وی گفت: با دختران دم بخت در سایت همسریابی آشنا می‌شدم و برای خوش گذرانی آنها را به ویلا دعوت می‌کردم اما اتهام آزار و اذیت و شکنجه را قبول ندارم. وی ادامه داد: با نسترن هم در سایت همسریابی آشنا شدم و او دعوت مرا قبول کرد و به ویلا آمد. 2روز پیش من بود و بعد با خواسته خودش ویلا را ترک کرد.
درحالی‌که مرد جوان منکر گروگانگیری، ‌آزار و اذیت و شکنجه دخترجان باخته بود اما در بازرسی گوشی تلفن همراهش تصاویر و فیلم‌هایی به‌دست آمد که نشان می‌داد نه‌تنها نسترن بلکه دختران دیگری هم قربانی خشونت او قرار گرفته‌اند. متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته و تحقیقات در این‌باره ادامه دارد.