سیدجواد رسولی _ کارشناس رسانه
هفته گذشته خبر درگذشت ژان لوک گدار، یکی از مشهورترین فیلمسازان فرانسوی قرن بیستم (و بخشی از قرن بیستویکم) و از قلههای جنبشی در سینما با عنوان «موج نوی فرانسه» که جنبشی تأثیرگذار بود، منتشر شد. گدار فیلمساز مهمی بود حتی اگر فیلمهای او را امروز نتوانیم تماشا کنیم و فکر کنیم که حوصله سربر یا زیادی بیرنگ و رو هستند. هرچه باشد ما امروز به ریتم سریع ویدئوها، شفافیت اغراقشده دوربینها و کیفیت غریب تصاویر که رنگها و ابعاد را با جزئیات بالا نشانمان میدهند، و حتی به توانایی ادیت سریع و گذاشتن فیلتر و کارهایی از این قبیل روی فیلمهایی که خودمان بهراحتی میگیریم آنچنان عادت کردهایم که حالا دیگر اهمیت فیلم کلاسیکی مثل «از نفس افتاده» را ممکن است هرگز متوجه نشویم. اما اهمیت گدار را مستقل از ترفندهای سینمایی و تکنیکی که در فیلمسازی استفاده کرد هم میشود توضیح داد. کافی است کمی از جنبه تاریخی به سینمای فرانسه نگاه کنیم. بعد از جنگ جهانی دوم و پایان اشغال فرانسه توسط نازیها، نخستوزیر این کشور در سفر به واشنگتن، با ایالات متحده توافقی را امضا کرد که آن را با نام توافق بلوم-برنز میشناسیم. این توافق در راستای مطالبات اقتصادیای بود که آمریکا برای بخشیدن بدهی 2میلیارددلاری فرانسه (بابت جنگ) پیش پای آنها گذاشت. یکی از بندهای مهم این توافق هم این بود که از این به بعد سینماهای فرانسه باید فیلمهای هالیوود که تولید آمریکا هستند را نمایش دهند. پیش از آن فرانسه در سیاستگذاریهای فرهنگی خود مانع از نمایش فیلمهای آمریکایی در سینماهای خود شده بود تا «هویت فرانسوی» جامعه حفظ شود و سینمای این کشور هم مجال رشد داشته باشد. این موضوع از سال1946 و پس از توافق بلوم-برنز منتفی شد.
به این ترتیب سیل فیلمهای هالیوودی از آن پس در سینماهای فرانسه به نمایش درآمدند و ستارههای آمریکایی مثل بسیاری دیگر از نقاط جهان پردههای سینما را از آن خود کردند. اما درست در پسزمینه همین تغییر و جریان پرقدرت فیلمهای آمریکایی در فرانسه بود که جمع کوچکی از عاشقان سینما دور هم جمع شدند. کلود شابرول، فرانسوا تروفو و ژان لوک گدار از مشهورترین آنها بودند. کسانی که موج نوی سینمای فرانسه را با آثار خود بنیاد گذاشتند. این موج نو اتفاقا فلسفه وجودیاش را در بازتعریف هویت فرانسوی و سینمای فرانسه در مواجهه با انبوه فیلمهای آمریکایی تعریف کرده بود. این فیلمسازان جوان و پرانگیزه، که گدار یکی از با استعدادترین و مهمترینشان بود، موفق شدند در جنبشی که به راه انداختند مسیرهای تازهای را در سینما باز کنند و از آن مهمتر مسئله هویت فرانسوی را (که بهنظر میرسد فرانسویها خیلی درگیرش هستند) در مقابل سینمای آمریکا به شکل تازهای حل کنند. نتیجه فیلمها و مقالات و نقدهای سینمایی آنها (که در مجله معروف کایهدو سینما منتشر میشد) راه تازهای در سینما باز کرد. نظریههای جدیدی را بنیاد گذاشت و بعدها حتی سینمای آمریکا را هم تحتتأثیر خودش قرار داد. کوئنیتن تارنتینو و استیون سودربرگ که هر دو از فیلمسازان موفق هالیوود در دهههای اخیر بودهاند بارها درباره اینکه چطور تماشای فیلمهای گدار به آنها ایدههای تازهای برای کار داده، سخن گفتهاند. اهمیت ژان لوک گدار در چنین چیزی است. در بناگذاشتن یک رویکرد تازه به سینما که خیلی چیزها را تغییر داد و بر فرم روایی و سینمایی فیلمها آنگونه که امروز میشناسیم تأثیر گذاشت. اگر در این پسزمینه تاریخی، اهمیت گدار و آثارش را بفهمیم، شاید تماشای فیلمهای او تجربهای یک سر متفاوت باشد. شاید بتوانیم عادت سرعت روزگار دیجیتال را برای ساعتی کنار بگذاریم و در خلاقیت و شوری غرق شویم که از لابهلای هر پلان فیلمهای گدار به بیرون تراوش میکند.
یکشنبه 27 شهریور 1401
کد مطلب :
171873
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/Vmp65
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved