• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
دو شنبه 8 آذر 1400
کد مطلب : 146771
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/QWM9M
+
-

چاه بدون درپوش وروزگارمفاهیم وادراک

چاه بدون درپوش وروزگارمفاهیم وادراک

فریدون صدیقی - کارشناس رسانه
آن ده هزار و سیصد و سی و هشت نفرکه زندگی را با مرگی غیرطبیعی در بهار امسال جا گذاشتند، یعنی مثلا از عاشقی، مجنون و سرانجام قربانی محبوب بی‌وفا شدند یا آنقدر حواسشان غرق هزار درد بی‌درمان بود که از یغما رفتن سرپوش کانال آب و برق توسط گرسنگان نان و پنیر بی‌خبر بودند! پس سقوط کردند و زنده ماندن را جا گذاشتند!
نکته؛ تردید ندارم که شما بر این باور دیرین هستید هیچ‌گاه ودرهیچ شرایطی نباید احتیاط را نادیده گرفت؛ یعنی اگر چراغ‌های برق، کم‌نور و یا کورند با چراغ تلفن همراه طی طریق کنید، حتی می‌شود طوری در گذران کار و بیکاری تردد کرد که غروب به پایان برسد و کارتان به شب‌پیمایی نکشد  یا اصلا هزار و یک فکر و خیال را فقط موقع نشستن دنبال کرد!
پاسخ کلیشه‌ای: کار از احتیاط و ملاحظه به وسواس در مراقبت رسیده است؛ آن‌سان که از نفس کشیدن در ایوان و خیابان خود را محروم کرده‌ایم، مبادا در لیست سالانه چهل ویک هزار مردمان معصومی که به‌ علت آلودگی غلیظ و غم‌انگیز هوا، ما را جا گذاشتند و رفتند قرار بگیریم!
برآوردها حاکی‌است بیست وشش درصد از سکته‌های مغزی وبیست درصد از سکته‌های قلبی به‌خاطر هوای آلوده ومسمومی است که در کوچه و خیابان به ناچار و عاشقانه تنفس می‌کنیم تا از بی‌نفسی نمیریم اما دریغا و دردا می‌میریم‌!   ‌راست این است که ترک زندگی دراین روزگار به مرگ طبیعی کمی غیرطبیعی است، چون ما ناخواسته همیشه و همواره در مکاشفه و نبردی تکان‌دهنده برای یک زندگی ساده و کاملا طبیعی هستیم، اما اغلب می‌بازیم و یا ترک بر می‌داریم نه سار از درخت می‌پرد و نه درخت‌ جان سرپا ماندن دارد، چرا؟ خیلی ساده است وقتی محیط‌زیست را هر روز به آتش می‌کشیم؛ آب را سرنگون، درخت را خشک و خاک را خاکستر می‌کنیم. چون اساسا از کودکی و از مدرسه و تا پس از آن از آموزش‌های بنیادی و کاربردی حفظ محیط‌زیست بی‌بهره‌ایم بدیهی است با دانایی متعالی برای هستی‌بخشی به زندگی بیگانه‌ایم! به‌عبارت ساده‌تر ما در سرزمین مادری خویش بیگانه‌ایم حتی اگر بر این باور باشیم به ‌هرحال انسان در هر تنگنایی از موقعیت، راهی به رهایی می‌گشاید! کاملا درست است اگر از زنده بودن برای زندگی کردن مایوس نشویم همیشه راهی هست. اما و اگر درگیر کاریکاتوری از زندگی باشیم با نوشتاردرمانی و گفتار‌درمانی هیچ پلکان بدون پله‌ای ما را به لب هیچ بامی نمی‌رساند! جانبخشی ٤١٢٩ نفر در حوادث رانندگی در بهار امسال، مرگ ١٩٧تن با اسلحه سرد از قبیل کارد، چاقو و قمه و ٢٩٥ تن به‌خاطر غرق شدن، ١٨٨تن به‌خاطر برق‌گرفتگی و٥٦٠ تن به‌دلیل افتادن از بلندی مثل افتادن در چاه، تنها بخشی از مرگ و میر‌های غیرطبیعی در روزگار غیرطبیعی کروناست که اگر مرگ قربانیان کرونا در همین بهار ‌ رفته را به جمع غیرطبیعی‌های یادشده بیفزاییم آن‌وقت حالمان پژمرده تراز پاییز، تخم‌مرغ، مرغ، ماست وگوشت و پفک و نمک، دریاچه ارومیه و زاینده‌رود بی‌رود خواهد شد. یعنی دچار ترک‌خوردگی‌های فرهنگی خواهیم شد! چون فرهنگ نخستین شیوه زندگی و نیز شیوه تفکر، عمل و احساس است که ما این روزها در این باره کمی افسرده‌ایم!
 نکته؛ آیا مفاهیم، بدون ادراک تهی هستند و ادراک، بدون مفاهیم کور است !
نکته‌سنجی؛ آیا ما داریم از تولید مفاهیم برای انتقال پیام تهی می‌شویم ؟ وقتی می‌گوییم دزدی و اختلاس امری غیرمدنی و ضد‌منافع و امنیت ملی است و همزمان استاد تمام وقتِ چپاولِ اموال عمومی هستیم آیا مفاهیم تهی از اعتبار نمی‌شوند؟ و یا آن‌گاه که مسئول یا دوست و همسایه وعده من‌درآوردی می‌دهند ادراک ما، کور و مختل نمی‌شود؟
من پاسخ روشنی ندارم چون هوا درحال نوشتن این یادداشت به‌تدریج تاریک شد و باید برخیزم چراغی روشن کنم.
آرزویم این است و نیز امیدوارم که طبیعی زندگی کنیم و از روی چاله‌های بدون درپوش به سلامت بگذریم !

این خبر را به اشتراک بگذارید
در همینه زمینه :