• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 15 اردیبهشت 1400
کد مطلب : 129918
+
-

زندگی پدیا/ مردگانِ این سال‌ها غریب‌ترند

مریم ساحلی

پدرم 2 شب پشت هم آمد به خوابم. هی حرف زدیم و هی از خواب پریدم. باز که به خواب می‌رفتم او همانجا بود با حرف‌هایی که هیچ از آن یادم نمانده است. خواهرم گفت باید خیرات بدهیم. من سر به تأیید تکان دادم و نشستم به‌حساب و کتابِ اینکه چند وقت است نرفته‌ام بنشینم کنار مزارش و یک دل سیر حرف بزنم. همان حرف‌ها که وسطش بغض می‌نشیند به حنجره‌ام و لال می‌شوم. همان حرف‌ها که زیر لب باید گفت و مدام چشم چرخاند که کسی نشنود و فکر کند که این بیچاره زده به سرش یا چقدر تنهاست که حرف دلش را باید با مرده خفته در قبرستان بزند.
 یک سال بیشتر است که قبرستان خلوت است و مرده‌ها غریب مانده‌اند و اما آنها که با کرونا از دنیا رفته‌اند غریب‌ترند. آنها بر بستری از آهک در اعماق ژرف‌تری نسبت به دیگر مردگان به خاک سپرده می‌شوند. آنها بی‌آن که در تابوت چوبی ترمه‌پوش بخوابند و بر شانه مردان فامیل رهسپار خانه آخرشان شوند، لابه لای غربتی وهمناک در خاک جاگیر می‌شوند. آنها در برهوتی از تنهایی با زوزه عجیب و غریب باد که در شنزار می‌پیچد، به خوابی ابدی فرو می‌روند و محفلی نیست که بازماندگان‌شان سربردوش هم اشک بریزند و نوحه بخوانند و ذکر خوبی‌هاشان می‌ماند برای حرف‌هایی که در خطوط تلفن بین فامیل جاری می‌شود.
ما یک وقت‌هایی گذرمان به قبرستان می‌افتد.‌ کنار قبرها می‌ایستیم، لب‌هامان پشت ماسک‌ها می‌جنبد و الحمد می‌خوانیم و زود برمی‌گردیم. وقت بازگشت نگاه‌مان را از آن سمتی که قربانیان ویروس تاج‌دار را به خاک سپرده‌اند، می‌دزدیم. چرا که غمش سنگین است و دهشتش بی‌پایان.‌ ابرهای خاکستری باریدن‌شان می‌گیرد و درد تاب می‌خورد در فضا. و ما باز می‌گردیم به تنهایی خویش و در این پیله خاموش به افروختن چراغ می‌اندیشیم. چراغی که به مهر فروغ می‌گیرد و یاد آنها که چشم انتظار مهربانی هستند در این جهان یا جهانی دیگر.

این خبر را به اشتراک بگذارید