• جمعه 6 مهر 1403
  • الْجُمْعَة 23 ربیع الاول 1446
  • 2024 Sep 27
دو شنبه 13 بهمن 1399
کد مطلب : 123495
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pY6M1
+
-

یاد/ احمد بورقانی، چنان زیست که می‌اندیشید

یاد/ احمد بورقانی، چنان زیست که می‌اندیشید

بهروز گرانپایه-  روزنامه نگار

برخی آدم‌ها همیشه رنگ و بوی شادابی و تازگی دارند. مهم نیست در کنارشان باشی یا فقط از آنها یاد کنی. با آنها زیسته باشی یا تنها خاطره‌ای را از آنها در ذهن مرور کنی. خبرنگاری بوده باشد در جبهه یا مأموریتی داشته باشد در نیویورک، معاون وزیری باشد در عرصه رسانه و مطبوعات یا نماینده حقوق مردم باشد در مجلس. راز و رمز این همیشه زنده‌بودن یک انسان چیست؟ حتی اگر از خاک به افلاک پر گشوده باشد؟ مرحوم احمد بورقانی در زمره چنین آدم‌هایی بود و هست. مصداق انسان‌هایی صدیق و درستکار، که با ساده‌زیستی، منزلت می‌یابند و با فروتنی عظمت پیدا می‌کنند. بورقانی با منش و مشرب و سبک زندگی‌اش از خود انسانی خردمند، مردم‌دار و نوآور ساخته بود. وی به‌رغم فاصله ذهنی- مدیریتی، با همه بی‌ریا و بی‌تکلف بود و در دفاع از آزادی و حقوق مردم با صراحت و شجاعت سخن می‌گفت. چنان زیست که می‌اندیشید و چنان بود که می‌خواست. ارزش‌های انسانی همیشه زنده‌اند، همیشه رنگ و بوی شادابی و تازگی دارند.

جوانمردی که غبطه ما بود و حسرت دیگران
برای احمد بورقانی
درخت گردویی هزار‌ساله
در کمرکش کوه‌های بورقان
تنومند و سربلند
آب از ریشه خود می‌نوشید
و سایه بر همسایه‌ها ایثار می‌کرد.
برآمده بود از خاک
برنشسته بود بر شانه‌های خویش
و در افق واژه‌ها آدمی را می‌جست
سنگ بود و سخت نبود
باد بود و توفان نبود
 قصه بود و دروغ نبود
پاک بود و فرشته نبود
سهل بود و ساده نبود
خنده بود و فریب نبود
به شیدایی شهره بود و عیاری می‌کرد.
سروی بود تهیدست
گلی بود هفت‌رنگ
باغی بود هزار‌تو
سفره‌ای بود درویشی
و چشم‌هایی که هزار تشنه را سیراب می‌کرد.
خاری بود در چشم جهل
استخوانی در گلوی ستم
و پرونده آزادی را بر گُرده می‌کشید.
آی مرگ
تو باز بی‌محابا آمدی
و من باز
طبل زندگی را به صدا می‌آورم.

احمد بورقانی فراهانی
 (دی ۱۳۳۸ تهران
 ۱۳ بهمن ۱۳۸۶ تهران)
روزنامه‌نگار و سیاستمدار ایرانی بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید