بازداشت قاتل در مراسم ختم دایی
عامل جنایت در شاهرود بعد از گذشت 2سال فرار در مراسم ختم دایی‌اش در پایتخت دستگیر شد. به گزارش همشهری، یکی از روزهای شهریور سال ٩٧ گزارش یک درگیری مرگبار در شهرستان شاهرود به پلیس اعلام شد و مأموران برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند. بررسی‌ها حکایت از این داشت که مردی در جریان دعوای دسته‌جمعی با ضربات چاقو زخمی شده و پس‌از انتقال به بیمارستان به‌دلیل شدت جراحات جان باخته است. در این شرایط مأموران پلیس شاهرود تحقیقات خود را در این پرونده جنایی آغاز کردند و از شاهدان شنیدند که ٤نفر با مقتول درگیر شده و یکی از آنها با چاقو ضرباتی به وی زده است. کارآگاهان با اطلاعاتی که شاهدان دادند موفق شدند ٣نفر از افرادی که در درگیری حضور داشتند را دستگیر کنند.
فرار قاتل
٣متهم دستگیر شده اعتراف کردند که چاقو را نفر چهارم که مهدی نام داشته زده است. آنها گفتند که مهدی با مقتول اختلاف داشته و روز حادثه با او درگیر شده و دست به جنایت زده است. آنها در ادامه اعتراف کردند که به هواخواهی از دوستشان مهدی در محل درگیری حاضر شدند و فقط با مشت و لگد مقتول را زخمی کرده‌اند و نقشی در جنایت ندارند. مأموران پس از تحقیق از ٣متهم دستگیر شده به سراغ مهدی متهم اصلی پرونده رفتند اما او فراری شده و ردی از خودش بر جای نگذاشته بود.
پایان زندگی مخفیانه
اگرچه متهم به قتل فراری شده بود اما کارآگاهان تحقیقات خود را روی شناسایی مخفیگاه قاتل فراری متمرکز کرده بودند و مشخصات او در اختیار پلیس شهرهای مختلف قرار گرفته بود تا ردپایی از او به‌دست آید. درحالی‌که جست‌وجوها ادامه داشت بعداز گذشت 2سال مشخص شد که دایی متهم تحت تعقیب به تازگی در تهران فوت شده است. این یعنی احتمال اینکه متهم در مراسم ختم دایی‌اش شرکت کند وجود داشت. حدس پلیس درست بود و متهم تحت تعقیب درحالی‌که شامگاه یکشنبه در مراسم ختم دایی‌اش شرکت کرده بود در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر شد.
گفت‌وگو
تنبیه مرگبار مزاحم
متهم به قتل که ٤٥ساله است، دیروز برای تحقیق به شعبه دهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و وقتی پیش روی قاضی رحیم دشتبان قرار گرفت مدعی شد که قصد کشتن مقتول را نداشته است. پرونده این جنایت بعد از تحقیق از متهم به قتل به دادسرای شاهرود فرستاده شد.
انگیزه‌ات از جنایت چه بود؟
مقتول مزاحم همسر صیغه‌ای‌ام که 10سالی از ازدواج موقتمان می‌گذرد، می‌شد. می‌خواستم او را تنبیه کنم و گوشمالی بدهم اما نمی‌دانم چه شد که او به قتل رسید.
مزاحم اینترنتی؟
نه سر راهش قرار می‌گرفت و متلک می‌پراند. همسرم بارها به او تذکر داده بود تا دست از سرش بردارد. حتی گفته که شوهر دارد با این حال مقتول دست‌بردار نبود و مزاحمت‌هایش تمامی نداشت. به همسرم می‌گفت باید با او دوست شود و چون همسرم از دست مزاحمت‌های او به ستوه آمده بود موضوع را به من گفت و خواست تا با او صحبت کنم. من اما تصمیم گرفتم تنبیه‌اش کنم که ماجرا به جنایت ختم شد.
چه شد که ماجرا به جنایت ختم شد؟
روز حادثه به همراه دوستانم به کمین مرد مزاحم نشستیم. دوستانم به هواخواهی از من آمدند تا تنها نباشم، هرچند من خیلی به آنها اصرار کردم که نیایند و تنها بروم با این حال گفتند نه بهتراست تنها نباشی. می‌گفتند عصبانی هستی و ممکن است کار دست خودت بدهی. وقتی مقتول را دیدیم به سراغش رفتیم، خیلی از دستش عصبانی بودم و گفتم چرا مزاحم همسر من شدی که همین مسئله آغاز درگیری میان ما شد. در جریان دعوا نمی‌دانم چه شد که چاقویی افتاد روی زمین. من آن را برداشتم که در کشمکشی که با مقتول داشتم ناگهان او چاقو خورد. وقتی خون‌آلود روی زمین افتاد از ترسم فرار کردم. 2روز بعد هم شنیدم که مرد مزاحم فوت شده و از ترسم ناچار به زندگی مخفیانه شدم چون شنیدم که پلیس دنبالم است.
در این مدت کجا بودی؟
شهر به شهر می‌گشتم و منتظر بودم تا آب‌ها از آسیاب بیفتد و بعد به شاهرود برگردم.
خرج زندگی و خورد و خوراکت را چطور تامین می‌کردی؟
پیش از قتل، صاحب رستورانی در شاهرود بودم و وضع مالی بدی نداشتم. با سرمایه‌ای که داشتم خرج زندگی‌ام تامین می‌شد و البته گاهی هم ناچار می‌شدم کارگری کنم تا پول به‌دست بیاورم.
چه شد که دستگیر شدی؟
چند روز قبل بود که شنیدم دایی‌ام فوت شده است. او ساکن تهران بود و من خیلی به او علاقه داشتم. به خیال اینکه 2سال از قتل گذشته و پلیس دیگر دنبالم نیست در مراسم ختم شرکت کردم اما با حضور مأموران غافلگیر شدم. در این مدت هم به‌شدت عذاب وجدان داشتم و از سایه خودم هم می‌ترسیدم. واقعا آوارگی وحشتناک است و من در این 2سال به‌شدت عذاب کشیدم.
