• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
یکشنبه 7 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 99201
+
-

ضبط تئاتر؛ شمشیری دولبه

گفت‌و‌گو با رضا حامدی‌خواه درباره شرایط تولید فیلم - تئاتر

ضبط تئاتر؛ شمشیری دولبه


فهیمه پناه‌آذر ـ روزنامه‌نگار

با گسترده‌شدن سایه کرونا بر تمام فعالیت‌های جمعی و طبیعتا تعطیلی تمام سالن‌های تئاتر، بسیاری از نواقصی که در این رشته داریم، خودنمایی کرد؛ از نبود امنیت شغلی هنرمندان تا مسئله‌ای به نام «فیلم-تئاتر» که البته هیچ‌یک موضوعات تازه‌ای نیستند ولی این روزها، اهمیت آنها بیش از پیش مشخص شده است. ذات تئاتر فعالیتی جمعی است. بنابراین در وضعیت فعلی به هیچ عنوان چشم‌انداز مشخصی برای اجرای دوباره نمایش‌ها نیست. در این بین برخی از هنرمندان و رسانه‌ها کوشیدند با معرفی فیلم-تئاترهای موفق، این خلأ را جبران و برای مردمی که ناچار به خانه‌نشینی هستند، سرگرمی دیگری دست‌وپا کنند. همین موضوع بهانه‌ای شد تا در گفت‌وگویی با رضا حامدی‌خواه به بررسی مسئله 
فیلم-تئاتر بپردازیم. حامدی‌خواه از هنرمندانی است که همان اندازه که در تئاتر سابقه حضور دارد، در تلویزیون و فیلمسازی هم صاحب تجربه است و هردو رسانه را به‌خوبی می‌شناسد‌. این کارگردان و مدرس تئاتر که این روزها در حال نوشتن کتابی درباره نمایش تلویزیونی است، به تعریف انواع تئاترهای ضبط‌شده پرداخت و نواقصی را که در این زمینه داریم، تشریح کرد. در این مطلب کوتاه طبیعتا فرصتی برای پرداختن به تمام وجوه این ماجرا نیست، ولی تلاش کردیم نگاهی اجمالی به موضوع ضبط تئاتر داشته باشیم.


اندر حکایت تعریف فیلم-تئاتر
حامدی‌خواه یکی از مشکلات را درهم‌آمیختن معانی متفاوتی دانست که در این ماجرا وجود دارد. او در آغاز در تعریف فیلم-تئاتر گفت: «فیلم-تئاتر همانطور که از نامش پیداست، فیلمی است که بر اساس اجرای صحنه‌ای و یا نمایشنامه‌ای ساخته شود اما به موازین و اصول فیلمسازی پایبند باشد. از گذشته‌های دور چنین آثاری داشته‌ایم مثل آثار شکسپیر، تنسی ویلیامز یا خیلی از تئاترهایی که روی صحنه درخشیده‌اند و بعد به فیلم تبدیل شده‌اند. در ایران هم آثار بسیاری از هنرمندان همچون زنده‌یاد علی حاتمی، بهرام بیضایی، واروژ کریم‌مسیحی و اصغر فرهادی به تئاتر نزدیک است یا به تعبیری از ارزش‌های نمایشی بهره برده‌اند، اما برخی از کارهایشان فیلم-تئاتر است؛ مثل «حسن‌کچل» یا «مرگ یزدگرد» که اصول فیلمسازی در آنها رعایت شده و ما با یک فیلم مواجه هستیم که مبنای آن نمایش بوده است. تئاتر یک پروسه زنده است و بدون حضور تماشاگر شکل نمی‌گیرد. باید نفس و حس و حضور تماشاگر بر روند آن اجرا تأثیر بگذارد تا تئاتر شکل غایی خود را پیدا کند.»
تا اینجای کار بحثی نیست. تفاوت رسانه‌ها مشخص است ولی مسئله زمانی آغاز می‌شود که پای دوربین سر صحنه اجرای تئاتر به میان می‌آید. موضوعی که حامدی‌خواه در توضیح آن چنین گفت: «ساخت فیلم بر اساس تئاتر به‌معنای آن است که تمام ارزش‌ها و موازین فیلمسازی را رعایت کنیم و اثری واحد و مستقل در رسانه سینما یا تلویزیون بسازیم. حتی تلویزیون و سینما نیز تفاوت‌هایی دارند! اما اگر دوربین را به‌عنوان یک شاهد بگذاریم و از تئاتر، فیلم یا تصویر بگیریم. این دیگر فیلم نیست؛ بلکه به ضبط تئاتر تبدیل می‌شود و شاید عبارت «گزارش تئاتر» آن را بهتر تعریف کند. یعنی در آن دخل و تصرف و تأثیری نداریم و حتی اصول تلویزیون و سینما را رعایت نمی‌کنیم. در حقیقت فقط به‌عنوان یک ناظر آن را می‌بینیم؛ مثل عکاسی از یک رخداد، که دخل و تصرفی در معنای آن نداریم، ولی در یک نمایش تلویزیونی یا فیلم سینمایی دخل و تصرف صورت می‌گیرد. در اینجا دوربین فقط ناظر بر اعمال بازیگران نیست، بلکه از تمام تکنیک‌ها و بضاعت‌های سینمایی و تلویزیونی برای ایجاد معنا استفاده می‌کنیم. گاه دوربین دارای شخصیت و راوی‌گری است و... اینجاست که میزانسن‌های صحنه‌ای اعتبار معنایی و نشانه‌ای خود را از دست می‌دهد. به‌طور مثال برای درشت‌نمایی و تأکید بر کلام و یا عملی خاص ممکن است بازیگری را به آوانسن و نزدیک‌ترین فاصله با تماشاگر هدایت کنیم، اما در سینما و تلویزیون یک قاب کاملا بسته و یا اینسرت آن عمل، همان تأکید را منتقل می‌کند و آن حرکت صحنه‌ای ارزش خود را از دست می‌دهد‌؛ به این دلیل است که می‌گوییم آنچه را از روی صحنه ضبط می‌کنیم، فقط یک گزارش است. گزارشگر حق دخل و تصرف ندارد و اگر از خودش اظهارنظر کند، شاید کارش ارزش گزارشی خود را از دست بدهد.»

اما و اگرهای «گزارش تئاتر»
آیا «گزارش تئاتر» ارزشی هم دارد؟ تهیه‌کننده نمایش‌ تلویزیونی «زمستان۶۶» در پاسخ به این پرسش گفت: «چنین چیزی تئاتر نیست ولی ارزشمند است. زیرا کسانی که فرصت دیدن تئاتر را به هر دلیلی نداشته‌اند یا کسانی که دوست دارند به گذشته برگردند و آثار یک هنرمند را دوره کنند، می‌توانند اینها را به‌عنوان آرشیو استفاده کنند ولی ارزش گزارش تئاتر در حد همین است؛ نه اینکه فکر کنیم با این کار تئاتر را گسترش می‌دهیم. هرچند ضبط نمایش‌ها نیز فنون و مهارت‌هایی نیاز دارد.

ضبطی که گاه ما را از تئاتر دور می‌کند
در وضعیتی که تئاتر ما در تهران متمرکز شده و علاقه‌مندان در دیگر شهرها امکان دیدن نمایش‌های روی صحنه را ندارند، ضبط تئاتر، تنها فرصتی است برای آنان که از تماشای آثار نمایشی پایتخت برخوردار شوند.
کارگردان و تهیه‌کننده «سفر به گومسک» هرچند با ضبط تئاترهای روی صحنه کاملا موافق است، به نکاتی مهم در این زمینه پرداخت: «با ضبط تئاترها بسیار موافقم اما چند شرط دارد؛ عوامل ضبط، به لحاظ فنی و هنری باید مجرب و متخصص باشند. هم‌اکنون برخی کارها خیلی خوب ضبط شده‌اند ولی برخی دیگر در صدابرداری و نورپردازی و... اشکال دارند. چنین آثاری گاهی ما را از تئاتر دور و ایجاد دلزدگی می‌کنند.»
نکته دیگری که او یادآوری می‌کند، تفاوت بازیگری در اشکال گوناگون تئاتر، فیلم-تئاتر یا نمایش تلویزیونی است: «در شکل فیلم-تئاتر یا تله‌تئاتر، بازیگر برای دوربین بازی می‌کند و به همین دلیل هدایت او مقابل یک، 2 یا 3دوربین متفاوت است اما در گزارش صحنه‌ای اصلا بازیگر برای دوربین بازی نمی‌کند. وقتی اثری به رسانه‌ای دیگر تبدیل می‌شود، بازیگر باید برای آن رسانه بازی کند. متأسفانه در بسیاری از تصویربرداری تئاتر‌ها این موضوعات یا نادیده گرفته می‌شود یا عدم‌شناخت عوامل، محصول نابهنجاری را عرضه می‌کند. در برخی از این تولیدات همه‌‌چیز در نمای لانگ‌شات (نمای باز) ضبط می‌شود که بسیاری از جزئیات صحنه، حس بازیگران و رخدادهایی که در عرض اتفاق می‌افتد، از بین می‌رود.»

جای خالی تئاتر تلویزیونی
از اواخر دهه80 به این‌سو تئاتر تلویزیونی از رونق افتاد؛ هرچند لذت دیدن تله‌تئاتر یا تئاتر تلویزیونی هرگز با تئاتر زنده که نفس بازیگر و تماشاگر به هم می‌آمیزد، قابل قیاس نیست ولی تئاتر تلویزیونی یک گونه تلویزیونی بوده که کارکردها و جذابیت‌های خود را داراست و قیاس این‌دو درست نیست.
تهیه‌کننده مجموعه نمایشی «رازهای یک خانه» که قریب به 3دهه به‌عنوان تهیه‌کننده و کارگردان با تلویزیون همکاری دارد، یکی از مهم‌ترین وظایف این رسانه را گسترش هنرهای نمایشی دانست و افزود: «گزارش تئاتر نمی‌تواند به گسترش این هنر کمکی کند. فقط ارزش آرشیوی دارد. ضبط یک تئاتر بدون در نظر گرفتن اصول فیلمسازی و تلویزیونی، چه‌بسا به این هنر لطمه بزند اما تلویزیون وظیفه دارد با ساخت برنامه‌هایی درباره تئاتر و تولید تئاترهای تلویزیونی، عروسکی، مجموعه‌ها و سریال‌های نمایشی به گسترش این هنر کمک کند.»
او که در کارنامه هنری‌اش اجرای نمایش‌هایی چون «اعترافاتی درباره زنان» و «شهر شطرنجی» را دارد، از مزیت دیگر تئاتر تلویزیونی سخن گفت: «تولید انواع نمایش‌های تلویزیونی با حضور عوامل تئاتری انجام می‌شود. یعنی بخش‌های هنری و دراماتیکش به هنرمندان تئاتر سپرده می‌شود و از این نظر بازار کار گسترده‌ای برای هنرمندان تئاتر است اما آنچه ساخته می‌شود، تئاتر نیست بلکه نمایش تلویزیونی است.»

کوتاهی مرکز هنرهای نمایشی
اما فقط تلویزیون نبود که در زمینه تله‌تئاتر کم‌کاری کرد. این استاد دانشگاه در ادامه از کوتاهی‌ مرکز هنرهای نمایشی نیز انتقاد کرد: «ضبط و آرشیوکردن و حتی تکثیر تئاتر کار درستی است اما متأسفانه مرکز هنرهای نمایشی واحد تلویزیونی خود را به‌شدت تضعیف کرد و با برخی دوستان که در این‌باره چندان هم متخصص نبودند، قراردادهای کلانی بست و برای این کار با شعار «تئاتر را به خانه می‌بریم» هزینه هنگفتی صرف تولید آنها کرد؛ درحالی‌که این پول باید به گروه‌های تئاتری و اجرای صحنه‌ای اختصاص پیدا می‌کرد، چراکه تئاتر باید زنده باشد، نمی‌توان با یک ویدئو یا رسانه غیرزنده تئاتر را به خانه‌ها برد. حتی پخش آنلاین تئاتر به ‌معنای تئاتر در خانه نیست. امر مجازی جایگزین امر واقعی نمی‌شود. تولید محتوا برای دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز تابع قواعد و استانداردهایی است که با سینما و تلویزیون هم متفاوت است. به‌طور مثال دیدن یک نمای اکستریم لانگ‌شات -بسیار باز- روی پرده سینما، صفحه تلویزیون، صفحه تبلت و گوشی همراه تأثیرات متفاوتی دارد. به هر روی اگر تئاتر‌های ضبط‌شده را در یوتیوب بگذاریم و ببینیم در کنار سریال‌ها و فیلم‌های جذاب می‌توانیم قد علم کنیم؟ گروه‌های اندکی موفق خواهند بود و شاید انگیزه دیدن تئاتر زنده را نیز از بین ببرد! نمایش‌های تلویزیونی هم طرفداران کمتری دارد ولی تلویزیون برای پشتوانه تولیدات خود ازجمله سریال‌ها، فیلم‌ها و مجموعه‌ها نیازمند کشف، تربیت و استفاده از نیروی‌های متخصصی چون بازیگر، کارگردان، نویسنده و غیره است بخش بزرگی از این نیاز تا چند سال قبل از طریق هنرمندان تئاتر و نمایش‌ها و مجموعه‌های نمایشی تامین می‌شد، بنابراین تلویزیون باید یارانه تئاترهای تلویزیونی را بدهد تا در تولیدات بزرگ و فاخر از آنها بهره‌مند شود. داوود میرباقری، حسن فتحی، مهدی فخیم‌زاده، مرضیه برومند و طیف وسیعی از بازیگران که تولیدات تلویزیون بر توانایی‌های آنها استوار است از نمایش‌های تلویزیونی قد علم کرده‌اند.»
اگرچه برخی مدیران توجهی به نظرات علمی و آکادمیک و فنی ندارند، آنها موجی رسانه‌ای ایجاد می‌کنند و دست به عمل می‌زنند و پس از صرف مبالغ هنگفتی بدون ارزیابی و نقد و بررسی آن پروژه به‌ دست فراموشی سپرده می‌شود.
بهترین پیشنهاد برای این مدیران این می‌تواند باشد که با خرید نسخه ضبط‌شده همه نمایش‌های روی صحنه -چه خصوصی و چه دولتی- اقدام به آرشیوی تصویری و راه‌اندازی مرکز ملی هنرهای نمایشی کنند. این گامی بزرگ برای استفاده‌های بی‌شمار پژوهشی، آموزشی، آرشیوی، فضای مجازی و رسانه‌های نوظهور خواهد بود.


کارگردان و تهیه‌کننده «سفر به گومسک»: «با ضبط تئاترها بسیار موافقم اما چند شرط دارد؛ عوامل ضبط، به لحاظ فنی و هنری باید مجرب و متخصص باشند. هم‌اکنون برخی کارها خیلی خوب ضبط شده‌اند ولی برخی دیگر در صدابرداری و نورپردازی و... اشکال دارند. چنین آثاری گاهی ما را از تئاتر دور و ایجاد دلزدگی می‌کنند


بایدها و نبایدها
گزارش تئاتر نمی‌تواند به گسترش این هنر کمکی کند. فقط ارزش آرشیوی دارد. ضبط یک تئاتر بدون در نظر گرفتن اصول فیلمسازی و تلویزیونی، چه‌بسا به این هنر لطمه بزند اما تلویزیون وظیفه دارد با ساخت برنامه‌هایی درباره تئاتر و تولید تئاترهای تلویزیونی، عروسکی، مجموعه‌ها و سریال‌های نمایشی به گسترش این هنر کمک کند

این خبر را به اشتراک بگذارید