• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 4 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 99019
+
-

درآمدی بر گزاره‌های شعر امروزی

نقد و نظر
درآمدی بر گزاره‌های شعر امروزی


محمود معتقدی ـ شاعر و منتقد ادبی

در تحولات سال‌های اخیر در حوزه ادبیات امروز، به‌ویژه دنیای شعر هم از وسوسه‌های نوآوری به پسانوآوری دور نبوده است و ما در این سال‌ها با صداها به باورهای فراوانی از این دست روبه‌رو بودیم و هستیم. البته در این میدان همه سعی دارند در پیوند با معاصر بودن، حس و توان شاعرانگی‌شان را در معرض داوری اهل نظر قرار بدهند. اما در این میان هستند کسانی که در بهره‌گیری از ابزار‌های شاعرانگی در رسیدن به نگرش خاص در اینجا و آنجا از قواعد و حادثه‌های شعری از شیوه و سازوکارهای بیانی هنرمندانه به درستی پیروی نمی‌کنند. امروزه بسیاری از بحران مخاطب و بحران گزاره‌های شعری سخن می‌گویندکه بی‌گمان تا حدودی این نگرانی محل تأمل است. چراکه نحله‌های شعری امروز یا از فضای یافته‌های شاعران دیروز دستمایه می‌گیرند یا به نوعی از گذشته‌های شعری دور می‌افتند که بدون بهره‌گیری از آفریده‌های آنان، خود مدعی راهی تازه‌اند. درحالی‌که افراط و تفریط از دو سو، خود باعث درجا زدن به دور ماندن از فضاهای بی‌پشتوانه یا غفلت از نواندیشی‌های شاعرانه در آغاز هزاره سوم هستند. گفتنی است که در شعر امروز، به‌ویژه در فضای شعر غیر‌کلاسیک اغلب حرکت‌ها به سمت نوعی معناگریزی و‌گاه حتی به روایتی معنا ستیزی است. این قضیه در میان شاعران جوان که همواره در معرض آزمون‌های نواندیشی و نوعی آشنازدایی هستند بیش از دیگران دیده می‌شود. در این سال‌ها، مقوله زبان و توجه به به‌کارگیری«حس زبان گفتار» در شعر به نزدیک شدن شاعر به نوعی شناخت روزمرگی از زندگی و دریافت باورهای زیبایی‌شناسانه به دور از نورم‌های رایج یک چشم‌انداز کاملاً تماشایی است که جز مواردی چند اغلب به چیزهای غیراز دنیای شاعری می‌انجامد. بالاخره یک شاعر امروزی، برای اینکه بتواند با ابزاری که در اختیار دارد پیام و باور شاعرانگی‌اش را به مخاطب خود برساند بی‌شک باید دست به حرکت‌هایی بزند که هم تازه باشند و هم از جوهر شاعرانگی بهره‌هایی نیز در پی داشته باشد. بنابراین شعری که چاپ می‌شود به نوعی خود به حوزه داوری نیز کشانده می‌شود، لذا اثر خلق شده دیگر به صاحبش تعلق ندارد بلکه به چشم‌انداز فضایی می‌رسد که در آن چشم‌ها و دهان‌های بی‌شماری به انتظار ایستاده‌اند، تا هنر گفتن و سرنوشت واژه‌ها را به شیوه‌های مختلف دریابند. انگار مخاطب با نوعی پارادوکس در چنین فضاهایی با بازبینی دشواری روبه‌رو است. بنابراین شعر امروز نه‌تنها در پی مخاطبان تازه‌نفس است، بلکه درپی کشف شاعرانی نیز هست تا با ظرفیت‌های ذهنی و زبانی تازه‌تر در فضای حرکت‌های شاعرانه امروز دست به خلاقیت‌های زیبایی‌شناسانه‌ای بزند و به طریق اولی به سمت کشف واژه‌ها و ترکیب‌هایی بروند که هستی‌شان در میان گذشته تا آینده در موقعیت امروز قابل دستیابی باشند اما درخصوص ویژگی‌های شعر امروز، آن هم پس از اوج و حضیض‌های فراوانی که در این سال‌ها داشتیم شاید بتوان گفت از حرکت‌ها و ویژگی‌های مثبتی از این دست برخوردار بوده و هستند که کم یا بیش آن از این قرار است: نزدیک شدن به لحن شعر گفتار و یافتن حس موسیقیایی یکنواخت‌تر، رعایت ایجاز و کوتاه‌نویسی، بهره‌گیری از فضاهای اسطوره‌ای و حرکت‌های اجتماعی و تاریخی، دور شدن از صناعت مالوف و کلاسیک، بهره‌گیری از دیگر فضاهای هنری و ادبی همچون چشم‌انداز‌های موسیقیایی و نگاه‌های شکلی سینمایی و هنرهای تجسمی، تعامل بیشتر میان مخاطب و شاعر، به‌خصوص در بخش سطرهای سفیدخوانی، تأثیرپذیری از فضاهای ترجمه در ادبیات و گرته‌برداری از نحو واژگانی زبان‌های دیگر، توجه شاعران میانسال و کهنسال به‌ساز و کارهای زبانی شاعران جوان، تجربه فضاهای پسامدرن و دور شدن شاعر از قطعیت فضاهای مدرنیستی، فاصله گرفتن شاعر از فضاهای شعار‌زدگی و رسیدن به نوعی تفرد و دست‌مایه هویت‌های فردی به دور از تنش‌های ایدئولوژیکی و معاصر بودن.
با این همه در این سال‌ها، مخاطبان شعر امروز در پیوند با حرکت‌های تازه شعری، به‌ویژه در قلمرو شعر پسامدرن در چند دهه اخیر شاهد ظهور طیف‌های گوناگونی در فضای شعر امروز بوده که‌گاه با حرکت‌های منفرد و همراه با نوعی شورش‌گری در حوزه زبان و دور شدن از معناهای شعری بوده که از ویژگی‌های مهم آن به شمار می‌روند. به‌نظرم شعر امروز چه در قالب سفید و چه در قالب کلاسیک با همه اوج و حضیض‌هایش نیازمند خانه‌تکانی ذهنی و زبانی است. بی‌شک شعر جوان امروز برای حیات خود ناگزیر از پذیرفتن گزاره‌ها و بازاندیشی‌های تازه‌تری در ذهن و زبان خویش است.

این خبر را به اشتراک بگذارید