• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 3 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 98961
+
-

آینده نگری معماری

کیکاووس امینی_معمار


رابطه ما انسان‌ها با طبیعت، رابطه پیچیده‌ای نیست. طبیعت حال ما را خوب  و آرام‌مان می‌کند و الهام‌بخش است. طبیعت در رنگ، صدا، بو، نور، فرم و شکل متنوع و بسیار سرزنده است. صلح و معنویت را در ما بارور می‌کند. طبیعت با زایندگی خلاقیت انسان‌ها، مرتبط است. ما برای حفظ خودمان از جنبه‌های مخاطره‌آفرین در طبیعت، نظیر تامین آسایش گرمایی و سرمایی، به احداث و توسعه سرپناه روی آوردیم و در عین حال ارتباط و پیوستگی‌مان با طبیعت را حفظ کردیم؛ در سکونتگاه‌ها و در شهرهایمان. تا مدت‌ها، جذابیت‌ها، کیفیت‌های روح‌بخش و الفت‌های ما با عناصر طبیعت حفظ شده بود و در ساخت و احداث محیط‌های زندگی و سرپناه‌هایمان از این منبع خلاقیت، آرامش و الهام‌هایمان غافل نبودیم.
 ما ایرانیان نیز از دیرباز الگوهای بسیار عالی از پیوند عناصر طبیعت و انگاشته‌های ذهنی‌مان در معماری و شهرهایمان ایجاد کردیم. مکتب معماری و شهرسازی صفوی، آخرین الگوی درجه یک و عالی چنین پیوستگی‌ای بود که تا همین اواخر الگوی اصلی شهرهایمان در جای جای ایران بود. ما تا همین اواخر، ستاره‌ها را در آسمان می‌شمردیم. صدای شرشر آب روان را می‌شنیدیم و با درخت‌های انار و مو زندگی می‌کردیم. ما تا همین اواخر، خانه‌هایمان را با حیاط می‌شناختیم و ساختمان‌هایمان‌، ادارات‌مان، هتل‌ها و مدارس‌مان را در میان باغ‌ها و باغچه‌ها می‌ساختیم و نهرها و رودها، کوه‌ها و درختان، آواز پرندگان و بوی گل‌ها همنشین ما و شهرهایمان بود. و شهرهایمان پیوستگی الهام‌بخش طبیعت و انسان را منعکس می‌کرد.

 اما چه شد ؟
 در چند دهه اخیر اشتباهات و ندانم‌کاری‌های مهلک تصمیم‌گیران حوزه شهری، با تصمیمات و ضابطه‌گذاری‌های غلط و به‌اجرا گذاشتن طرح‌های ضد‌سرزندگی، همه عناصر دوست‌داشتنی و جذابیت‌های طبیعت را از شهرهای ما زدوده‌اند. دیگر ما و شهرهایمان،نه با زمین نه با آسمان، نه با آب و نه با گل و گیاه، نه با مناظر و چشم‌اندازها و نه با‌ ماه و ستارگان ارتباطی نداریم. ما ایرانیان به‌خاطر همین گسست‌ها، ناآرامیم. اکنون البته دیگر می‌دانیم از سرپناه‌هایمان و در شهرهایمان چه می‌خواهیم. می‌دانیم اشتباهات مهلکی اتفاق افتاده که بایستی اصلاح شود.

دوم معماری و انسان
در مورد رابطه انسان و معماری، موضوع اصلی نقش معماری به‌عنوان «سازماندهی فضا» به قصد پاسخگویی به نیازها و اهداف گروه‌های مختلف انسان‌هاست. انسان‌ها، در گروه‌ها و اقشار متنوع هستند و نیازها و اهداف متنوعی دارند. از نیاز‌های عملکردی گرفته تا گرایش‌های متنوع سلایق و زیبایی‌شناسی، بنابراین مفهوم معماری به گرایش یا سلیقه خاصی که برتر از دیگر سلیقه‌ها باشد مربوط نمی‌شود بلکه به مجموعه‌های خوب سازماندهی شده از گرایش‌ها و سلیقه‌ها و نیازهای متنوع انسان‌ها در محیط اطلاق می‌شود. بنابراین آنچه فعالیت در حوزه معماری را برای معماران لذت‌بخش و برای کاربران و مردم به‌عنوان مصرف‌کنندگان نهایی محصول معماری، کارا و رضایت بخش می‌کند، سازماندهی کارآمد روابط بین تخصص‌های چندگانه معماری است. نقش اصلی معماری نه مانند گرایش‌های چند‌دهه اخیر صرفا زیبایی‌شناختی و تزئینی نخواهد بود بلکه به مسائل اساسی نیازهای انسان‌ها در ارتباط با محیط خواهد پرداخت. اما سوم: در مورد طبیعت و معماری... باید گفت که همه منابع به اجرا درآمدن معماری یعنی ساختن محیط از طبیعت اخذ می‌شود و نه از جای دیگر... اینجا باید به مسائل مربوط  به مصرف در فرایند معماری توجه شود... به لزوم بهبود تکنیک‌های ساخت و مهارت در پرداخت و دقت در اجرا که جملگی به‌معنای هدر ندادن و استفاده بهینه از تنها منبع تولید معماری و شهر یعنی طبیعت است. برای دستیابی به منعطف‌ترین و بهترین نحوه پاسخگویی به روابط  انسان،  معماری و طبیعت؛ (سه‌بخش پیش‌گفته) استقرار نهادی و تخصصی‌شدن چهار رکن علم، حرفه، نقد و ترویج و خروج از وضعیت پیشه‌ورانه فعلی باید تحقق یابد، آینده معماری و البته شهرسازی را در مسیر بهینه کردن روابط انسان‌ها با محیط از طریق معماری و شهرسازی، می‌توان چنان تصویر کرد که در نتیجه بیشینه کردن مطلوبیت‌های جامعه و با کمترین لطمه و اسراف در طبیعت و منابع باارزش در دسترس‌مان فراهم شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید