• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 3 اردیبهشت 1399
کد مطلب : 98858
+
-

روز معمار در سال کرونایی

نگاه
روز معمار در سال کرونایی


محمد سالاری‌؛رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران 

آمارها می‌گویند بیش از یک‌سوم جمعیت جهان بر اثر همه‌گیری کرونا خانه‌نشین شده‌اند. فضای مجازی پر شده از فیلم و عکس‌هایی که مردم از کارهای خود در خانه در شرایط قرنطینه انجام می‌دهند. اکثر شهرهای دنیا در درجات مختلف قرنطینه به‌سرمی‌برند. خیابان‌ها و فضاهای عمومی تعطیل یا خلوت شده‌اند. عجیب است که وقتی می‌خواهیم درخصوص بحران کنونی حرف بزنیم جملاتمان از این کلمات پر می‌شود: خانه، شهر، فضای عمومی. این یعنی معماری به طرز غیرمنتظره‌ای با بحران کرونا مرتبط است. بنابراین روز معمار امسال را درحالی گرامی می‌داریم که پرسش‌های زیادی ناشی از وضعیت بحرانی‌ فعلی ذهنمان را مشغول کرده؛ اینکه کرونا چرا و چطور می‌تواند بر معماری اثر بگذارد؟
خانه‌نشینی اجباری مردم و تجارب زیستی نامطلوب آن بار دیگر ضعف‌های سبک غالب سکونت شهری یعنی آپارتمان‌نشینی را به پرسش کشیده است. وقتی دیگر نتوان از فضاهای بیرون خانه مانند پارک، باشگاه ورزشی، کافه، سینما، تئاتر، سالن موسیقی، کتابخانه و... استفاده کرد، به وضوح متوجه می‌شویم که آپارتمان‌های ما بیش از آنکه یک فضای چندکاربری به‌نام «خانه» باشند، بیشتر شبیه خوابگاه طراحی شده‌اند. خانه‌های کوچک، محله‌های فشرده (با سرانه‌های ناکافی) و عرصه‌های عمومی محدود و بی‌کیفیت حالا در پرتو یک بیماری همه‌گیر مجددا مسئله‌ساز شده‌اند.
خانه اکنون جایی است که ما در آن خرید، کار، معاشرت، ورزش و مطالعه می‌کنیم. این چندگانگی که در کاربری خانه‌ها رخ داده باید معماران را به سمت درک نیازها رهنمون کند تا با تعامل با سایر عواملی که بر شیوه زیست انسان اثر می‌گذارند (اقتصاد، فرهنگ و...)، به خانه به‌عنوان فضای زیست تمرکز دوباره‌ای کنند. البته همه اینها باید بر بستری از زندگی جمعی و اشتراکی بنا شود وگرنه حاصل کار (اگر اصلا ممکن باشد) ساخت خانه‌هایی است که ساکنانش را از جامعه منزوی خواهد کرد. پس پرسش اصلی امروز ما این است که چگونه می‌توانیم خانه‌هایمان را ارتقا دهیم بدون اینکه تعاملات اجتماعی و صمیمیت همسایگی را از دست بدهیم؟
نکته قابل ذکر دیگر نقش و ارزش فضاهای عمومی است، وقتی مکان‌های جمعی و فضاهای عمومی شهر به اجبار تعطیل شدند و دست ما از آنها کوتاه شد، قدر آنها را بیشتر دانستیم. شهر بدون این فضاها همان چیزی است که این روزها در رسانه‌ها به کرات از آن استفاده می‌کنند: شهر ارواح! اما با وجود تعطیلی این فضاها، نیاز به تعامل اجتماعی در انسان‌ها تعطیلی‌بردار نیست؛ از همین روست که می‌بینیم مردم از طریق پنجره‌ها، بالکن‌ها و پشت‌بام‌های خود با یکدیگر تعامل می‌کنند، گاه احوال یکدیگر را می‌پرسند و درباره عوارض قرنطینه درددل می‌کنند و گاهی آوازی مشترک می‌خوانند. نیاز به همدلی و تعامل به ابتکارات زیبایی مانند خرید برای سالمندان آپارتمان و مراقبت اشتراکی از یکدیگر منجر شده است. همه اینها به معماران و برنامه‌ریزان شهری این پیام را می‌دهد که آنچه امروز به‌عنوان فضای زیست در اختیار داریم به‌شدت از منظر فضاهای عمومی و اشتراکی (چه در سطح مجتمع مسکونی چه محله و چه شهر) فقیر است، بنابراین تأمین این فضاها باید محوریت اصلی را در طراحی‌های آنها داشته باشد.
فرم و الگوی غالب کنونی مسکن در شهرهای ما، یادگار تحولی است که بعد از جنگ جهانی اول در شهرهای صنعتی و در پاسخ به نیازهای آن زمان و براساس امکانات آن دوره رخ داده است. یعنی آپارتمان با راه‌پله مرکزی و با واحدهایی که دور راه‌پله مرکزی سازمان یافته. تمام تحولات بعدی در ساختمان‌های مسکونی مانند افزودن آسانسور، تغییر در نورگیری، روش‌های ساخت بناهای بسیار بلند و... تغییراتی جزئی در ایده کلی آپارتمان بودند. ایده معماران آن زمان (مدرنیست‌ها) که بعدها افراد دیگری آن را به کمال رساندند این بود که با استفاده از کمترین زمین، فضاهای باز و بسته شهری را باهم ترکیب کنند. 
این ایده در ایران از ابتدا به شکلی ناقص تقلید شد و بعدها در خود غرب هم به‌خاطر انگیزه‌های مالی دچار کژی و انحراف شد. یعنی آن قسمت فضاهای اشتراکی مجتمع‌های مسکونی ساخت لوکوربوزیه که شامل فضای بازی کودکان، سالن ورزشی و فضای سبز مشترک و ... می‌شد، نه به‌عنوان یک ضرورت که به‌عنوان یک تجمل درنظر گرفته شد و تنها در مجتمع‌هایی ساخته می‌شوند که به ثروتمندان اختصاص دارند. کرونا اما نشان داد که این انحراف و کژی در ساخت خانه تا چه حد بحران‌زاست. مسئله معماران در کنار برنامه‌ریزان شهری امروز باید این باشد که چگونه می‌توان مجتمع‌های زیستی را طراحی کرد که نیازهای اجتماعی و فردی را همزمان برآورده کنند. طبعا این پرسش باید در سایه پیشرفت‌های فناوری و دغدغه‌های زیست‌محیطی جدید مطرح شود. ایده‌هایی مانند منابع انرژی مشترک مانند پانل‌های خورشیدی، فضاهای مشترکی چون پارکینگ دوچرخه، اتاق‌های مهمانی، اتاق‌های ورزشی‌، حیاط، بالکن و حتی کارگاه‌، اتاق‌ مطالعه، سالن اجتماعات و اتاق مهمان همگی باید درنظر گرفته شوند.کرونا به انسان‌ها اهمیت و ارزش پیوندها را یادآوری کرد و نشان داد سبک زندگی و معماری امروزین ما به این پیوندها بی‌تفاوت بوده است. اگر قرار باشد معماری یک درس از کرونا یاد بگیرد آن توجه بیش از پیش به پیوندهای انسانی و اجتماعی است، پیوندهایی که امروز به‌وضوح اهمیتشان را درک کرده‌ایم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید