• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
شنبه 24 اسفند 1398
کد مطلب : 97074
+
-

22تیر 1398

خاطره‌هایی از زیر پل‌گیشا

خاطره‌هایی از زیر پل‌گیشا

پل‌گیشا، پل‌گیشا، پل‌گیشا... خیلی از خاطره‌ها به زیر پل‌گیشا برمی‌گردند. البته نه به تراکم آزادی و انقلاب، با آن همه اتفاق و جمعیت؛ همیشه و در هر زمان، ولی پل گیشا هم جایگاهی ویژه در کتاب فرضی خاطرات تهران دارد. به فرض اگر یک جعفر شهری امروزی پیدا می‌شد و تهران را می‌نوشت، پل گیشا حتما یکی از جذاب‌ترین فصل‌های این کتاب را به‌خود اختصاص می‌داد. پس شروع عملیات جمع‌آوری این پل در تیر‌ماه سال98 برای تهران کمتر از جراحی قلب باز نبود. یا به هرحال، هر جراحی دیگری که قرار باشد سختی‌اش را تحمل کنی تا بیشتر و بهتر زندگی کنی. قرار است فضایی انسان‌محور -  سازه‌ای شبیه به پل طبیعت ولی کوچک‌تر- جانشین پل 45ساله‌ای شود که بخشی از خاطرات مردم شهر بود. زیرِ این پل از پاتوق‌های معروف تهران در اواخر دهه60 و تمام دهه 70به شمار می‌رفت؛ جایی که می‌توانستید بچه معروف‌های غرب تهران را ببینید. زیرِ این پل شهرتی سینمایی داشت. می‌توانستی در «نفس بریده»، وقتی نبی از حمله صرع روی زمین به‌خودش می‌پیچید، پل گیشا را تماشا کنی که 45سال پیش چه خلوت بود. زیر پل گیشا، از زیر پل‌گیشا می‌شود قد یک داستان کلمه پشت هم نوشت. در خبرهای مربوط به آغاز عملیات جمع‌آوری پل گیشا، از گفته‌های مسئولان شهر اینطور برمی‌آمد که خودشان هم دلشان نمی‌آمد بساط این پل را از تهران جمع کنند ولی انگار خطر ریزش پل جدی‌تر از توجه به احساسات پرمایه بود. خیلی خیلی جدی‌تر. روز 22تیر‌ماه 98آخرین قطعه از پل گیشا برداشته شد. تمام.

این خبر را به اشتراک بگذارید