• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
چهار شنبه 30 بهمن 1398
کد مطلب : 95533
+
-

چالش پولانسکی برای جامعه سینمایی فرانسه

مخالفت با اهدای جایزه به «یک افسر و یک جاسوس» سینمای فرانسه را با چالش مواجه کرده است

چالش پولانسکی برای جامعه سینمایی فرانسه

 آرش نهاوندی -روزنامه نگار

رومن پولانسکی با فیلم «یک افسر و یک جاسوس» در روزهای اخیر مهم‌ترین اخبار خبرگزاری‌های فرهنگی در سراسر دنیا را به‌خود اختصاص داد. فیلم یک افسر و یک جاسوس به کارگردانی رومن پولانسکی و با اقتباس از رمانی به همین نام نوشته رابرت هریس و با استفاده از فیلمنامه وی در سال 2019ساخته شده است. ژان دوژاردن در نقش سرهنگ پیکارد و لوئیس گارل در نقش آلفرد دریفوس بازی کرده‌اند، علاوه بر این امانوئل سینگر، همسر پولانسکی نیز در این فیلم بازی کرده است. پس از جشنواره ونیز، همچنان جنجال‌ها پیرامون پولانسکی و فیلم یک افسر و یک جاسوس ادامه دارد. این فیلم اخیرا در 12رشته نامزد دریافت جوایز سزار شده که بیشترین تعداد نامزدی در این دوره برگزاری مراسم سزار محسوب می‌شود. این مراسم سینمایی از مهم‌ترین مراسم‌  سینمای فرانسه است تا جایی که آن را اسکار فرانسوی می‌نامند اما همزمان نمایش یک افسر و یک جاسوس در سینماهای فرانسه باعث بروز خشم گروه‌های فمینیست نیز شده است. گروه‌های فمینیستی خشم خود علیه آکادمی سزار و این کارگردان لهستانی را با تحریم این دوره از این جشنواره معتبر سینمایی ابراز کردند. حتی زمانی که فیلم یک افسر و یک جاسوس که به برهه‌ای حساس از تاریخ فرانسه می‌پردازد، 3هفته پس از اکران در سال2019 در رده سوم فهرست فیلم‌های پر‌فروش فرانسه قرار گرفت نیز فمینیست‌ها دست از سر پولانسکی و این فیلم برنداشتند. 

استعفای هیأت مدیره سزار
2هفته قبل از برگزاری مراسم جوایز سزار که قرار است 28فوریه 2020(9اسفند) برگزار شود نیز هیأت مدیره 21نفره آکادمی سزار تحت فشارهای فزاینده فمینیست‌ها و پس از انتشار نامه اعتراضی و سرگشاده200بازیگر، کارگردان و تهیه‌کننده از مقام خود استعفا دادند. در بخشی از این نامه که در روزنامه لوموند انتشار یافته، نویسندگان این نامه که از نامزدی فیلم اخیر پولانسکی در 12 رشته جوایز سزار خشمگین شده‌اند، آکادمی سزار را نشانه‌ و بقایای دوره‌ای دانسته بودند که باید به پایان برسد. نویسندگان این نامه در ادامه مدعی شده بودند که در سیستم بسته نخبگان فرانسه هیچ صدایی ندارند. نویسندگان این نامه در ادامه نوشته بودند که چرا 4700عضو آکادمی سزار اجازه انتخاب نامزدها با رأی خود آنگونه که در اسکار و بفتا معمول است را ندارند. آنها خواستار اصلاحات عمیق در شیوه انتخاب کاندیداهای مراسم جوایز سزار شده‌ بودند. 

 عقب‌نشینی آکادمی سزار
آکادمی سزار هم در بیانیه‌ای که همزمان با استعفای اعضای هیأت مدیره این آکادمی صادر شده با اشاره به این نامه نوشته است: با احترام به این مردان و زنانی که ادامه فعالیت سینما در 2019بر اثر تلاش‌های آنها میسر شد، برای برقراری آرامش و اطمینان از این مسئله که یک مراسم سینمایی همچنان فقط یک مراسم سینمایی باقی می‌ماند، هیأت مدیره آکادمی سزار به‌طور جمعی تصمیم به استعفا گرفت. این تصمیم جمعی راه را برای تغییر کامل در هیأت مدیره این آکادمی هموار می‌کند. آکادمی سزار اعلام کرده است که شیوه انتخاب نامزدهای این جوایز را به روز و تنوع جنسیتی و نژادی بیشتری در هیأت رای‌دهنده خود که 65درصد از اعضای کنونی آن را مردان تشکیل می‌دهند، ایجاد می‌کند.

 پولانسکی: من آلفرد دریفوس هستم
افزایش مخالفت‌های فمینیست‌ها باعث شده در ماه‌های اخیر گفت‌وگوهای بسیاری با ژان دوژاردن و لویی گارل، بازیگران اصلی فیلم یک افسر و یک جاسوس که قرار بود با نشریات و مجلات مختلف انجام گیرد، لغو شود. به‌رغم اوج‌گیری جنجال‌ها بر سر رومن پولانسکی و فیلم یک افسر و یک جاسوس این فیلم در روز 7سپتامبر 2019در جشنواره ونیز برنده جایزه بزرگ هیأت داوران شده بود و رومن پولانسکی در آن زمان وضعیت خود را با آلفرد دریفوس، شخصیت محوری فیلمش قیاس کرده بود. آلفرد دریفوس افسری فرانسوی-یهودی بود که در ارتش فرانسه به اشتباه متهم به جاسوسی و مجرم شناخته شده بود ودرجاتش در مراسمی کنده شده و به چند سال زندان محکوم شده بود اما پس از چند سال و دوباره به جریان افتادن پرونده‌اش مشخص شد که وی بی‌گناه بوده است، قضیه دریفوس در سال‌های پایانی قرن نوزدهم آنچنان سر و صدایی در فرانسه برپا کرد که حتی امیل زولا در نامه‌ای سرگشاده به نام «من متهم می‌کنم» به حمایت از دریفوس پرداخت و اسنادی که بی‌گناهی وی را اثبات می‌کرد، در این نامه انتشار داد. پولانسکی که خود نیز یک یهودی لهستانی‌تبار است، پس از ساخت فیلم یک افسر و یک جاسوس خود را مانند آلفرد دریفوس قربانی توطئه و بی‌گناه دانسته بود. شان بروکس از منتقدان روزنامه گاردین که به فیلم یک افسر و یک جاسوس از 5ستاره 3ستاره داده نیز بر این باور است که پولانسکی به‌احتمال زیاد مشابهت‌هایی میان سرنوشت خود و دریفوس یافته و همین امر او را در ساخت فیلم یک افسر و یک جاسوس راسخ‌تر ساخته است. 



 ادعاهای اثبات نشده
رومن پولانسکی همواره به‌خاطر اتهامات مربوط به رسوایی اخلاقی و به‌ویژه اتهام آزار به یک دختر نوجوان در سال 1977(که او امروز آن را به‌طور تلویحی و همراه ابراز پشیمانی پذیرفته) به‌شدت مورد انتقاد فمینیست‌ها بوده. اگر چه پرونده‌ای با این اتهام هنوز در دادگاه عالی لس‌آنجلس باز است اما تا به امروز پولانسکی در این رابطه مجرم شناخته نشده، البته او به‌دلیل مفتوح بودن این پرونده ناگزیر در سال 1979آمریکا را ترک کرد و به فرانسه رفت. البته در فرانسه هم ادعاهایی در زمینه رسوایی اخلاقی علیه وی مطرح شد؛ 3‌ماه قبل نیز زنی فرانسوی ادعا کرد که پولانسکی در سال 1975او را مورد آزار قرار داده بود. این زن در مصاحبه با نشریه له‌پاریزین این ادعا را مطرح کرده بود. در پی مطرح شدن این ادعای اخیر و 5مورد ادعای مشابه که طی سال‌های اخیر مطرح شده بودند، جو منفی در میان فمینیست‌ها و سینماگران حامی فمینیست‌ها و جریان موسوم به #Me_Too در فرانسه علیه این کارگردان لهستانی‌تبار و فیلم‌هایش شکل گرفت. 

پولانسکی: از من هیولا ساخته‌اند
رومن پولانسکی اما در ماه‌های اخیر به جای پرداختن به موضوع فیلمش و بحث گفت‌وگوهای جامع دراین باره، بیشتر وقت خود را به واکنش نشان دادن به ادعاهای مطرح شده علیه خود اختصاص داده است. او در نخستین گفت‌وگوی خود در پی مطرح شدن ادعای اخیر یک زن فرانسوی علیه وی در مصاحبه‌ای با نیوزوایرز اعلام کرد: رسانه‌ها تلاش دارند از من یک هیولا بسازند. رومن پولانسکی در این گفت‌وگو مدعی شده است که هاروی وینستین فرد پر نفوذ اما امروز بدنام سینما، در سال 2003تلاش کرده بود که با مطرح کردن اتهاماتی نادرست پیرامون رفتار غیراخلاقی علیه وی از برنده شدن فیلمش- پیانیست- جلوگیری کند. فیلم پیانیست در سال 2003در 7رشته نامزد دریافت جایزه اسکار شده بود اما در نهایت 3جایزه ازجمله اسکار بهترین کارگردانی به این فیلم اختصاص یافت. در آن زمان اما فیلم «شیکاگو» که هاروی وینستین تهیه کننده‌اش بود، 6جایزه اسکار را از آن خود کرده بود. پولانسکی همچنین در گفت‌وگو با پاری مچ افزود: من قربانی سلسله اتهاماتی درباره رسوایی اخلاقی شده‌ام. سال‌هاست عناصری در سینما تلاش دارند از من یک هیولا بسازند. پولانسکی که اخیرا رسوایی اخلاقی سال 1978را پذیرفته، سایر اتهاماتی که درباره رسوایی اخلاقی علیه وی از آن مقطع به بعد مطرح شده را رد کرد و گفت:  من کتک زدن و آزار والنتین مونیه را تکذیب می‌کنم. اخیرا والنتین مونیه، عکاس فرانسوی، با فرصتی که حرکت‌های اخیر فمینیستی برای وی فراهم آورده‌اند مدعی شده بود که در سال 1975در ویلای پولانسکی مورد سوءاستفاده وی قرار گرفته بود.پولانسکی در این‌باره به روزنامه پاری مچ گفته است که من چیزی درباره این حادثه یادم نمی‌آید چرا که اساسا اتفاقی نیفتاده و اتهامات مطرح شده در این‌باره دروغ است. من زنان را کتک نمی‌زنم. پولانسکی در ادامه ضمن بیان اینکه او به‌خاطر همسر و فرزندانش حاضر به مصاحبه شده گفت: من به این دروغ‌ها عادت کرده‌ام، پوست کلفت شده‌ام. اما این اتهامات دروغین جو ترسناکی را اطراف همسرم - امانوئل- و فرزندانم ایجاد کرده است. آنها از این شرایط ناخوشایند به‌شدت رنج می‌برند. آنها در شبکه‌های اجتماعی تهدید شده‌اند و مورد انواع و اقسام هجمه‌ها و توهین‌ها قرار گرفته‌اند. این کارگردان 86ساله در ادامه گفت: مشخص است که من مسئول ایجاد این وضعیت هستم. من در سال1977 اشتباه کردم و اکنون نیم قرن بعد خانواده‌ام در حال پرداخت تاوان اشتباه من هستند. پولانسکی در ادامه این گفت‌وگو به‌شدت رسانه‌ها را محکوم کرد و گفت: رسانه‌ها با من با خشونتی باور نکردنی رفتار می‌کنند. پولانسکی همچنین درباره اتهامات پیرامون رسوایی اخلاقی در خانه جک نیکلسون گفت: این هم کار رسانه‌ها بود، آنها در این جریان هم به من آسیب فراوان رساندند. 

 استقبال گسترده از یک افسر و یک جاسوس در فرانسه
به‌رغم مخالفت فمینیست‌ها و جریانات منتسب سینمایی وابسته به آنها با اکران فیلم رومن پولانسکی در فرانسه و با وجود اینکه پولانسکی اجازه ورود به هالیوود را ندارد و به‌دلیل ترس از بازداشت نمی‌تواند به آمریکا بازگردد و همچنین به‌رغم اخراج وی از آکادمی اسکار، خیلی‌ها در صنعت سینمای فرانسه همچنان مدافع وی هستند. در روزهای ابتدایی نمایش یک افسر و یک پلیس در فرانسه معترضان جلوی نمایش این فیلم در بسیاری از سالن‌های سینما را گرفتند. اما این فشارها تأثیری نداشت و این فیلم در زمان اکران یکی از موفق‌ترین فیلم‌های فرانسوی بود. براساس آمارها، بیش از 1.150.000نفر در 3هفته اول نمایش یک افسر و یک جاسوس برای دیدن این فیلم به سالن‌های سینما آمده بودند. آمار اولیه رجوع مردم برای دیدن این فیلم به سالن‌های سینما در هفته‌های بعد نیز افزایش یافت. آلن ترازیان- رئیس سابق هیأت مدیره سزار- نیز اخیرا در واکنشی به انتقادات فمینیست‌ها و با اشاره به آمار بالای استقبال از فیلم پولانسکی، گفته بود: 1.5میلیون فرانسوی فیلم پولانسکی را دیده‌اند، چرا نظرات آنان را نیز جویا نمی‌شوید؟

از ونیز تا پاریس
علاوه بر جنجال‌های کنونی که بر سر فیلم یک افسر و یک جاسوس و پولانسکی در گرفته، پیش‌تر نیز در زمان جشنواره ونیز 2019 بحث‌های زیادی پیرامون اکران این فیلم در گرفته بود. تنها 7روز پیش از مراسم اهدای جوایز هفتاد و ششمین جشنواره ونیز لوکرسیا مارتل -رئیس آرژانتینی هیأت داوران این دوره از جشنواره- بدون اشاره مستقیم به پرونده همچنان مفتوح پولانسکی در آمریکا در ارتباط با رسوایی اخلاقی، گفته بود: من نمی‌خواهم به کارگردان این فیلم (پولانسکی) تبریک بگویم و حضور او در این فستیوال اسباب ناراحتی من را فراهم خواهد کرد. شاید از همین جهت بود که خود پولانسکی از حضور در مراسم اهدای جوایز خودداری کرد و همسرش- امانوئل سینگر- را که اتفاقا در فیلم یک افسر و یک جاسوس ایفای نقش کرده برای دریافت جایزه به نمایندگی از خود به مراسم پایانی جشنواره ونیز فرستاد.

زندگی پولانسکی؛  الهام‌بخش ساخت یک افسر و یک جاسوس
پولانسکی در مصاحبه‌ای پیش از اکران فیلم «یک افسر و یک جاسوس»  در جشنواره فیلم ونیز 2019 گفته بود: افرادی که امروز من را مورد اذیت و آزار قرار می‌دهند من را نمی‌شناسند و هیچ‌چیز درباره این پرونده نمی‌دانند. پولانسکی در پاسخ به این سؤال که آیا در این فیلم او از خود چهره یک قربانی را به تصویر کشیده که توسط نئوفمینیست‌های مک کارتیسم تحت تعقیب است. گفته بود: این فیلم را من برای التیام و درمان نساخته‌ام چرا که اساسا کار من درمان نیست. اما می‌توانم به این نکته اعتراف کنم که با لوازم و ابزاری که برای اذیت و آزار و شکنجه در این فیلم به تصویر کشیده‌ام بیگانه نیستم و اینکه به نوعی خود من اکنون در همین موقعیت قرار دارم و همین الهام‌بخش من برای ساخت فیلم یک افسر و یک جاسوس شده است.  پاسکال بروکنر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی که این مصاحبه را با پولانسکی انجام داده بود، رفتاری که اکنون با پولانسکی می‌شود را به رفتاری که با خانواده وی در دوران آلمان نازی و رفتاری که با خود وی در دوران حاکمیت استالین در لهستان به‌عنوان یک فیلمساز تحت تعقیب شده بود، تشبیه کرده است. 

 نگاهی به یک افسر و یک جاسوس
هالیوود‌ریپورتر درباره یک افسر و یک جاسوس نوشته است: ساخت این فیلم که در آن داستان دریفوس و سرنوشت عجیبش به تصویر کشیده شده کار ساده‌ای نیست، این فیلم نشانگر تحقیقات فراوان تاریخی است که به روایتی زیبا و دلنشین از داستان آلفرد دریفوس انجامیده است. در این فیلم نگاه احترام‌آمیز جامعه فرانسه سال‌های آخر قرن نوزدهم به سامی ستیزی (یهودستیزی) در ارتش به چالش کشیده شده است. داستان دریفوس امروز نیز ارزش باز تعریف دارد. رومن پولانسکی (کارگردان)، رابرت هریس(نویسنده رمان و فیلمنامه یک افسر و یک جاسوس) و ژان دوژاردن(بازیگر نقش سرهنگ پیکارد) توانسته‌اند در نتیجه یک پژوهش موشکافانه و ظریف، فیلمی جذاب با موضوع قضیه آلفرد دریفوس بسازند. داستان این فیلم به اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد، در سال1895 در جریان قضیه دریفوس یک سروان جوان ارتش فرانسه به جاسوسی محکوم شد و از تمام درجات نظامی محروم و در زندانی در جزیره دور افتاده‌ای موسوم به جزیره شیطان محبوس شد. اما رأی دادگاه در مجرم شناختن آلفرد دریفوس همگان را قانع نکرد. حکم دادگاه که لحنی ضد‌سامی از آن استشمام می‌شد، بحث و جدل داغی در فرانسه و در ارتش این کشور به‌دنبال آورد، این واقعه چنان شکافی در جامعه فرانسه پدید آورده بود که بیم آن می‌رفت که بر اثر آن یک درگیری داخلی رخ دهد. فارغ از اینکه فیلم یک افسر و یک جاسوس، بخشی از تاریخ را دوباره در اذهان برخی از تماشاگران زنده می‌کند یا داستانی است که بسیاری از تماشاگران آن را برای نخستین بار دیده و شنیده‌اند، این فیلم اثری سینمایی است که می‌توان آن را به‌عنوان سابقه‌ای تاریخی حفظ کرد یا شاید آن را بتوان یادآور بر‌هه‌ای ترسناک و خوفناک از تاریخ دانست.

 نقش محوری سرهنگ پیکارد در یک افسر و یک جاسوس
داستان فیلم از نگاه سرهنگ پیکارد (با بازی دوژاردن) روایت می‌شود. او در مراسم تحقیر عمومی دریفوس و کندن درجات نظامی‌اش در میان جمع کثیری از ارتشیان فرانسه حضور داشت و می‌دید که در چنین لحظه پرتنشی آلفرد دریفوس (با بازی لویی گارل) همچنان بی‌گناهی‌اش را فریاد می‌زند. پس از محکومیت و محبوس شدن دریفوس، پیکارد جوان که زمانی از آموزگاران دریفوس در مدرسه نظام بوده به‌عنوان رئیس جدید نیروهای امنیتی انتخاب می‌شود و سرنوشت، دوباره پیکارد و دریفوس را به هم می‌رساند. در ابتدای کار پیکارد با یک پرونده جاسوسی جدید مواجه می‌شود، در ادامه شواهدی به‌دست می‌آید که یکی از افسران ارشد ارتش فرانسه به نام فردیناند والسین استرهازی در حال انتقال اطلاعات نظامی ارتش فرانسه به یک افسر ایتالیایی بوده است. از این به بعد داستان فیلم وارد فاز پلیسی و کارآگاهی می‌شود و پیکارد مانند شرلوک هلمز تحقیقات روی این پرونده را آغاز می‌کند. در این فیلم پیکارد در حالی به تصویر کشیده می‌شود که با لباس مبدل با یک واسطه در یک سالن موسیقی دیدار می‌کند یا در سکوت یک کلیسای جامع بزرگ، به دسته‌ای از نامه‌ها دسترسی پیدا می‌کند که توسط خدمتکار استرهازی در آنجا قرار داده شده. در ادامه و با محکم‌تر شدن شواهد، او یک کارآگاه خصوصی را استخدام می‌کند تا همه جا به‌دنبال استرهازی برود. زمانی که امکان لو رفتن این کارآگاه وجود دارد. او یک آپارتمان در نزدیکی محل اقامت استرهازی اجاره می‌کند و تیمی از کارآگاهان را در این آپارتمان مأمور به عکسبرداری و شنود از مکالمات استرهازی با دیگران با استفاده از جدید‌ترین دستگاه‌های استراق‌سمع آن زمان می‌کند. اوضاع با کشف نامه‌ای به قلم استرهازی به‌طور نامنتظره‌ای تغییر می‌کند. پیکارد که نامه‌ای را که منجر به محکومیت دریفوس شده بود قبلا از نظر گذرانده بود، متوجه شباهت‌های زیاد نامه استرهازی با آن نامه می‌شود و به این مسئله پی می‌برد که علیه دریفوس پاپوش دوخته‌اند و به جای استرهازی وی را به‌عنوان جاسوس جا زده‌اند. پیکارد با پیدا کردن این سرنخ مهم شک و تردیدهای خود را کنار می‌گذارد و با مراجعه به دفتر این ژنرال و آن ژنرال ارتش تلاش می‌کند تا راهی برای بررسی مجدد پرونده دریفوس بیابد. تمام ژنرال‌های ارتش یک نظر دارند: پیگیر این قضیه نشو. دریفوس محکوم شده و ارتش نمی‌تواند اشتباه خود در این زمینه را بپذیرد. این به‌معنای آن است که استرهازی باید آزاد باشد تا اوضاع از این هم پیچیده‌تر نشود. در نهایت به پیکارد رسما دستور داده می‌شود که دریفوس را فراموش کند. اما پیکارد از این دستور ارتش سر باز می‌زند. در این زمان او که پشت به دیوار کرده همه‌‌چیز خود را به خطر می‌اندازد تا دیداری سری با طرفداران دریفوس ازجمله امیل زولا - نویسنده مشهور فرانسوی- و ژرژ کلمانسو که سال‌ها بعد نخست‌وزیر فرانسه شد و آن زمان سردبیر روزنامه اورورا بود، داشته باشد. پس از این دیدار تصاویری از خیابان‌های پاریس که در آن کودکان و نوجوانان در حال فروش روزنامه اورورا با تیتر من متهم می‌کنم (تیتر نامه سرگشاده امیل زولا)هستند، نمایش داده می‌شود. در این نامه امیل زولا به شواهدی که پیکارد گرد‌آوری کرده و شواهدی که بی‌گناهی دریفوس را اثبات می‌کند اشاره کرده و انگشت اتهام خود را به سمت ژنرال‌های ارتش که با راه انداختن پرونده‌ای برای استرهازی مخالفت می‌کردند، نشانه رفته بود. البته ماجرا به اینجا ختم نمی‌شود و در این فیلم به‌صورت ماجراگونه و مهیجی، وقایعی که به روشن‌شدن واقعیت و تبرئه دریفوس می‌انجامد، روایت می‌شود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید