• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 27 بهمن 1398
کد مطلب : 95174
+
-

جنایت پایان دعوای پدر با پسر معتاد

جنایت پایان دعوای پدر با پسر معتاد


معمای قتل پسری معتاد با بازداشت پدر و اعتراف او به جنایت فاش شد.
به‌گزارش همشهری، ساعت23:35 بیست‌وسوم بهمن‌ماه اهالی ساختمانی در شرق تهران صدای فریاد‌های مردی را شنیدند که می‌گفت: پسرم فوت شده است. همسایه‌ها قدم در خانه این مرد گذاشتند و او را بالای سر جسد پسر جوانش دیدند. پدر بی‌تابی می‌کرد و به سر و صورتش می‌کوبید. همسایه‌ها با دیدن این صحنه به اورژانس زنگ زدند. وقتی اورژانس رسید و به معاینه جسد پرداخت اعلام کرد که حدود 7ساعت از مرگ گذشته است. با توجه به اینکه مرگ وی مشکوک بود گزارش این حادثه به پلیس نیز اعلام شد و طولی نکشید که مأموران کلانتری فرجام در محل حادثه حاضر شدند. علت مرگ مشخص نبود و پدر در تحقیقات به مأموران گفت: ظهر بود که برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم. همسرم هم در منزل نبود. شب وقتی برگشتم در زدم اما کسی باز نکرد. با کلید وارد خانه شدم و ناگهان با پسرم روبه‌رو شدم که بی‌جان روی زمین افتاده بود. وحشت‌زده فریاد کشیدم و از همسایه‌ها کمک خواستم. وی ادامه داد: پسرم معتاد به مواد‌مخدر بود و احتمال می‌دهم مرگ او به‌دلیل مصرف بیش از حد مواد بوده است. در این شرایط ماجرا به قاضی محمدتقی شعبانی کشیک جنایی گزارش شد و او به‌همراه تیم جنایی در محل حادثه حضور یافت. پزشکی‌قانونی پس از معاینه جسد اعلام کرد که روی گردن قربانی شیارهایی وجود دارد و احتمال می‌رود مرگ وی به‌دلیل خفگی بوده است. همین نظریه فرضیه جنایت را قوت می‌بخشید. از سوی دیگر تیم جنایی به تحقیق از همسایه‌ها پرداختند و دریافتند که متوفی اعتیاد شدیدی به مواد‌مخدر داشته است. آنها می‌گفتند که این پسر مدام با خانواده‌اش به‌خصوص با پدرش درگیری داشته و مدام خانواده‌اش را تهدید می‌کرده و شیشه‌ها را می‌شکست. همین کافی بود تا با وجود دو دلیل قضایی، حکم بازداشت پدر خانواده صادر شود. نخستین دلیل نظریه پزشکی‌قانونی درخصوص خفگی بود و دومین دلیل اظهارات همسایه‌ها.

من قاتلم
پدر که شواهد را علیه خود می‌دید ناچار شد راز مرگ پسرش را فاش کند. او گفت: من قاتلم؛ پسرم را من کشتم. وی ادامه داد: پسرم سال‌ها بود که به مواد‌مخدر اعتیاد پیدا کرده بود. از وقتی معتاد شد، هم خودش را تباه کرد و هم زندگی ما را به نابودی کشاند. هر نوع موادی می‌کشید؛ از تریاک و هروئین گرفته تا شیشه، گل و حشیش. این اواخر اما شیشه زیاد مصرف می‌کرد. واقعا از دست رفتارهای او خسته شده بودیم. از سوی دیگر آبرویمان پیش همسایه‌ها و آشنایان رفته بود. چندین‌بار او را در کمپ بستری کردم تا ترک کند اما فایده‌ای نداشت. وی درخصوص جنایت گفت: روز حادثه به خانه آمدم که پسرم دوباره از من درخواست پول کرد. هرچه پول داشتم به او می‌دادم و خرج موادش می‌شد. عصبانی شدم و گفتم پول ندارم. او هم طبق معمول شروع کرد به داد و فریاد راه انداختن. وسایل خانه را به‌هم می‌ریخت و با مشت به دیوار می‌کوبید تا هرطور شده از من پول بگیرد و مواد بخرد. هرچه سعی کردم او را آرام کنم فایده‌ای نداشت. پسرم دیوانه‌وار فریاد می‌زد و فحش می‌داد. دستانم را روی گردن و دهانش گذاشتم تا آرام شود اما وقتی به‌خود آمدم دیدم بی‌حال روی زمین افتاده است. واقعا از شدت عصبانیت کنترلم را از دست داده بودم و هرگز نمی‌خواستم جانش را بگیرم.
این متهم پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی بازداشت شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید