• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 21 اسفند 1396
کد مطلب : 9478
+
-

هوتن شکیبا که در تئاتر و تلویزیون خوش درخشید اوضاع اقتصادی که خوب

اوضاع اقتصادی که خوب نباشد هنر می‌رود ته صف

ادب‌و‌هنر
اوضاع اقتصادی که خوب نباشد هنر می‌رود ته صف

آزاده سهرابی

هوتن شکیبا خاستگاهش تئاتر است؛ هر چند به عنوان بازیگر این سال ها در سینما و این روزها در تلویزیون نیز خوش درخشیده است. سال 96 سال پرکاری برای او در تئاتر نبود. حضور او روی صحنه به اجرا در نمایش «الیور توئیست» و «100 درصد» منجر شد که ایفای نقش فاگین در نمایش الیور توئیست شاید به تنهایی بتواند او را به یکی از موفق ترین بازیگران سال 96 تئاتر تبدیل کند. اگر درخشش او در سریال «لیسانسه ها» به کارگردانی سروش صحت را نیز به این درخشش اضافه کنیم، می بینیم این بازیگر جوان این روزها چه میزان محبوب است. با او در آخرین روزهای اسفند به گفت‌وگویی خودمانی نشستیم. 

 به‌نظر می‌رسد در سال‌های اخیر کم‌کارتر شده‌اید، گویا تئاتر را گزیده‌تر انتخاب می‌کنید.

گزیده‌کاری برای من صرفا تعداد کارها نیست. یادم هست یک سال، 6  اجرا داشتم و یک سال هیچ کاری نداشتم چون درگیر تمرین یک کار بودم. از اول سعی کردم در کارهایی که به سلیقه‌ام خوب است کار کنم. اینکه تعدادش بالا و پایین می‌شود به تعداد کار خوب سال که به من پیشنهاد می‌شود ربط دارد چون من ولع بازی کردن دارم.

 احتمالا امسال کار به شما زیاد پیشنهاد نشده است، آیا می‌شود نتیجه گرفت در سال96 کارها جذاب نبوده‌اند؟

البته درباره بخشی از کارهایی که پیشنهاد شد می‌توانم نظر بدهم. موضوع این نیست که نتیجه کارها لزوما خوب نبوده است. ممکن است نقشی که برای من در سال 90جذاب بوده است، در سال96 دیگر جذاب نباشد. مثلا من دوست داشتم کار خاصی را تجربه کنم و نقشی را به چالش بکشم و تجربه‌های گذشته و تکرارشان برایم جذاب نیست.

 البته در سینما و تلویزیون، ما کمتر با نقش پرچالش روبه‌رو هستیم. در تئاتر به‌خاطر برتری متون نمایشی و تنوع، این امکان برای بازیگر بیشتر فراهم است.

شاید بتوان اینگونه گفت. البته در سینما هم نقش‌های چالش‌برانگیز هست و در تلویزیون هم من در «لیسانسه‌ها» خدارا شکر نقش چالش‌برانگیزی را تجربه کردم. نکته این است که عموما نقش‌های تکراری را کارگردان‌ها پیشنهاد می‌دهند و من همیشه می‌گویم فرض کنید نقش تکراری برای من جذاب باشد، برای شمای کارگردان چه جذابیتی دارد مرا در نقش تکراری در کارت ببینی!

 شاید فکر می‌کنند برای مخاطب جذاب است.

نه، برای مخاطب هم بعید می‌دانم جذاب باشد. فکر می‌کنم به این موضوع برمی‌گردد که همه  کمی تنبل شده‌اند. می‌گویند بازیگری بیاوریم که در آن قالب جوابش را پس داده و چه‌کاری است دردسر درست کنیم؛ درواقع ریسک‌پذیر نیستند. من به برخی دوستانم می‌گویم چرا در نقش تکراری بازی می‌کنید، آنها هم می‌گویند وقتی در سال 10کار پیشنهاد می‌شود و همه شبیه هم، ما هم بالاخره باید درآمد داشته باشیم و بازی کنیم. جلوی این وسوسه را گرفتن سخت است. من سعی خودم را کردم حتی زمانی که تحت فشار بودم این کار را نکنم.

 بحث پیشنهاد نقش متفاوت به بازیگران یک مسئله است. اصلا فکر می‌کنید نقش متفاوت نوشته می‌شود؟

اصلا داستان از همین‌جا شروع می‌شود. مثلا من نمی‌خواستم سر سریال لیسانسه‌ها بروم و بعد گفتم 5 جلسه می‌آیم ببینم چه می‌شود که همان جلسه اول وقتی متن را خواندم دیگر دلم نیامد نقش را به کس دیگری بدهم؛ پس همه‌‌چیز از فیلمنامه شروع می‌شود. نقشی در این سریال نوشته شده بود که لایه‌های مختلفی داشت و می‌شد در شاخه‌های متعدد بازیگری تجربه‌اندوزی کرد.

 اما به‌نظر می‌رسد در تئاتر دست بازیگر برای خلاقیت بازتر است.

به‌نظر من فرقی ندارد. شما به بازیگری مانند جانی دپ نگاه کنید. هر نقشی بازی کرده عجیب و متفاوت است. قطعا برای چنین پتانسیل بازیگری نقش نوشته می‌شود و او هم با خلاقیت بازی می‌کند. من همیشه سعی کرده‌ام آن بخشی را که در سینمای ما فرصت چنین تجربه‌هایی نیست در تئاتر جبران کنم. مثلا ایفای نقش‌های فانتزی را در تئاتر تجربه کرد‌ه‌ام. ما بعد از انقلاب تجربه نقش‌های خوبی را در حوزه فانتزی داشتیم، مثل اکثر نقش‌هایی که اکبر عبدی بازی کرد. الان چنین فرصت‌هایی برای بازیگر فراهم نیست. بازیگری که می‌خواهد متفاوت باشد شانس بیاورد نصف نقش‌اش متفاوت باشد که بتواند با استفاده از گریم و لحن کمک کند تفاوت ایجاد کند. اما اگر از بن قضیه که متن است همه‌‌چیز دارای پتانسیل باشد بازیگر هم می‌تواند چگالی‌اش را نشان دهد.

 بازی در نمایش الیور‌توئیست که یکی از برترین تئاترهای سال 96و متفاوت‌ترین‌ها بود، برای شما چه چیزهایی داشت؟

برای من چالش اصلی قبل از بازی‌کردن این نقش، آواز خواندن روی صحنه بود. دوست داشتم کار موزیکال بازی کنم؛ در واقع همیشه فکر می‌کردم کاش قابلیت این را داشتم که کار موزیکال کنم.

 فکر می‌کردید صدایتان خوب است؟

 ببینید؛ خیلی‌ها هستند که فکر می‌کنند صدای خوبی دارند و وقتی برایتان می‌خوانند از فالش‌بودن صدا آزار می‌بینید. من هم فکر می‌کردم نکند من هم این مدل باشم. برای همین وقتی نقش پیشنهاد شد گفتم اول باید تست کنیم، وقتی کاملا مطمئن شدیم قبول می‌کنم و خیلی هم دوست داشتم ازپس آن بر بیایم. خوشبختانه آوازخواندن در این اجرا پیچیدگی‌های یک کار اپرایی را نداشت و ساده بود. من 2‌ماه وقت داشتم تمرین کنم و به کم هم راضی نبودم. خدا را شکر بازخوردی که خصوصا از دوستان خواننده گرفتم خوب بود. روزی که همایون شجریان آمده بود کار را ببیند قبل از اجرا به او گفتم می‌خواهم یک کلاس آواز برایتان بگذارم که ببینید چگونه می‌شود با اعتماد به‌نفس فالش خواند.

  و چالش‌های دیگر...

برمی‌گشت به بازی در نقش فانتزی که نمی‌خواستم شبیه باقی نقش‌های فانتزی‌ام باشد. سعی کردم فیلم را نبینم و الگوبرداری خاصی نکنم. ذهنیت از قبل درباره این اثر و نقش داشتم که البته منفی بود و من سعی کردم کمی شیرین‌تر نقش را بازی کنم.

 چه سنی الیورتوئیست را دیده بودید؟ چه ذهنیتی داشتید؟

یادآوری این کار و بینوایان برایم تلخ بود. زمان ما همه کارتون‌ها تلخ بودند. همیشه یک نفر بود که توی سر یک بچه می‌زد. البته فکر کنم الان هم فانتزی‌اش بیشتر شده و رنگ و لعابی در نمایش هست اما ته قصه همان بدبختی است. چالش دیگر این بود که ما می‌خواستیم نقش یک‌سویه نباشد. برای همین تفاوت‌های زیادی در لحظه‌های خلق نقش ایجاد کردم که به‌خود کاراکتر نزدیک شود. شخصیت فاگین هم جایی ترسوست و جایی شجاع، گاهی بچه‌ها را آزار می‌دهد و گاهی با آنها مهربان است.

 به‌نظرتان خود نمایش الیور توئیست چه شد که این میزان مخاطب را جذب کرد؟

یک ذائقه جدید برای مخاطب بود. مخاطب این بعد تئاتر را ندیده بود. قبلا تجربه‌هایی در حوزه کار موزیکال شده بود اما یا عموما بازیگران، خواننده‌های اپرا بودند یا بازیگرانی بودند که اصلا درست نمی‌خواندند. هر چند در جشنواره تئاتر فجر به‌دلیل اینکه کار تجاری است ما را از داوری کنار گذاشتند که برایم این کار خنده‌دار بود. برای من داوری مهم نیست ولی این یک‌جور دخالت در سلیقه‌هاست. باید اجازه داد هر سلیقه با هر مدلی کار کند و کنار هم کارها سنجیده شوند. ما که جشنواره تئاتر موزیکال نداریم یا یک کمپانی تئاتری بزرگ که این کار را تهیه نکرده است؛ همان تئاتر فقیر ایران سعی کرده چنین کاری تولید کند. 180نفر در این کار ریسک کردند تا این اثر روی صحنه برود.

 بگذارید از این گلایه‌تان استفاده کنم و بپرسم چشم‌انداز سال 97را به‌عنوان بازیگر جوان موفق تئاتر چگونه می‌بینید؟

فکر می‌کنم در این سال‌ها تئاتر خیلی با سرعت در حال تغییر است. تئاتر امروز با 4سال پیش هم قابل مقایسه نیست. مثلا ورود بخش خصوصی هم عوارض دارد و هم مزایا. عوارضش این است که سالن‌های تئاتر شبیه تالارهای عروسی شده است. پشت سر هم گروه‌ها اجرا دارند و زمانی برای تمرکز و تعویض دکور و... نیست. 30درصد پول بلیت را هم سالن می‌گیرد که البته حق دارد چون باید اجاره بدهد. اما همه اینها باعث شده گروه‌ها در همه‌‌چیز تخفیف قائل شوند؛ در دکور و لباس و گریم و حتی تعداد بازیگران. کارها خیلی شبیه یکدیگر شده است. من کمی در این زمینه بدبین هستم و اگر در سال جدید اوضاع اقتصادی همین باشد خوش‌بینانه‌ترین شرایط این است که پسرفت نکنیم. متأسفانه وقتی اوضاع اقتصادی خوب نیست فرهنگ و هنر می‌رود صف آخر در انتظار می‌ایستد.

 امسال خواننده‌ها هم هوس بازی به سرشان افتاد. شما با اینگونه حضور غیربازیگران تئاتر بر صحنه مخالف نیستید؟

من خیلی ایراد نمی‌دانم. به‌نظرم اگر سلیقه مخاطب بالا برود که هر نوع بازی را نپسندد می‌توانیم اجازه بدهیم هرکس توانایی و استعدادی در خودش می‌بیند بیاید در تئاتر. خیلی‌ها از ورزش آمدند و خود را در بازیگری بالا کشیدند. به هر حال یک استعدادی داشته‌اند.

 تجربه بازی در سریال و حضور در تلویزیون را ادامه می‌دهید؟

چه‌کسی از مخاطب میلیونی بدش می‌آید. موضوع این است که من با تلویزیون مشکل ندارم بلکه کیفیت کارها برایم مهم است. افتخاری است برایم با چنین مخاطب میلیونی روبه‌رو باشم و اگر کاری خوب باشد قطعا بازی می‌کنم.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید