• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 17 بهمن 1398
کد مطلب : 94557
+
-

روسیه و ترکیه؛ از مذاکره با آتش تا مذاکره با کلمات

روسیه و ترکیه؛ از مذاکره با آتش تا مذاکره با کلمات

سعید الحاج _ تحلیلگر امور ترکیه

بر خلاف معمول، مواضع اخیر ترکیه نسبت به روسیه لحن تندی به‌خود گرفته است. پیش از این آنکارا مسئولیت هرگونه تنش نظامی را در شمال سوریه به‌رغم مشارکت روسیه در بمباران‌ها، منحصر به دولت سوریه می‌دانست تا جایی که این کشور را به تلاش برای تخریب تفاهم‌های روسی-ترکی متهم می‌کرد. اما حالا شرایط تغییر کرده و ترکیه، روسیه را هم برای وضعیتی که برای شهروندان در ادلب به‌وجود آمده مسئول می‌داند. این وضعیت بدون شک نشان‌دهنده نارضایتی ترکیه از  سلب مسئولیت روس‌ها نسبت به تفاهم‌هایی است که با این کشور به امضا رسانده بودند؛ ازجمله آتش‌بس ادلب که بعد از توافق دوجانبه پوتین-اردوغان اعلام شد. میزان نارضایتی در مواضع رسمی طرف ترکی به اندازه‌ای است که در آن عباراتی مانند «به پایان رسیدن مسیر آستانه» به چشم می‌خورد، چرا که به گفته اردوغان؛ «روسیه نه به این مسیر متعهد بوده و نه به توافق سوچی!»
موقعیت سخت و پیچیده‌ای که ترکیه را در ادلب گرفتار کرده به سادگی قابل ملاحظه است. از یک سو روس‌ها از تفاهم مستقیمی که در جریان مذاکرات روسای جمهور 2 کشور به‌دست آمده سلب مسئولیت کرده‌اند. از سوی دیگر به‌نظر می‌رسد ترکیه در این معادله قادر به جلوگیری از پیشروی نظامی سوریه و تضمین  تکرار نشدن تنش از سوی آن نیست. درحالی‌که همین تفاهم‌‎ها، عملکرد مخالفان نظام سوریه را در چارچوب تفاهم به‌طور کامل تضمین می‌کند. علاوه بر آنچه ذکر شد، پیشروی سریع ارتش سوریه تعداد قابل توجهی از ایست‌های نظامی ترکیه را در موقعیت محاصره قرار داده که تعداد آنها رو به افزایش است. این در حالی است که ترکیه حاضر به استفاده از گزینه میدانی و نظامی پیش از رسیدن به توافقی سیاسی نیست و بر این اساس، اکنون نه‌تنها منافع مخالفان دولت سوریه، بلکه منافع ترکیه نیز در معرض خطر قرار دارد.
حالا می‌توان تغییر لهجه اردوغان، اعزام گسترده نیروهای نظامی به مرزهای سوریه (مخصوصا ایست‌های نظامی که به تازگی در محیط سراقب برای جلوگیری از پیشروی ارتش تاسیس شده) و حتی تهدید به اجرای عملیات نظامی را در ادلب بهتر درک کرد. در واقع بعد از تمام آنچه در هفته‌های اخیر در شمال سوریه رخ داد، دیگر چاره‌ای برای ترکیه جز اتخاذ چنین موضعی باقی نماند؛ تحولاتی که نقطه اوج آن مرگ 8سرباز ترک در اثر بمباران توپخانه‌ای ارتش سوریه بود. اما از آنجا که نمی‌توان انتظار داشت چنین رفتارهایی از سوی ارتش سوریه بدون هماهنگی یا دست‌کم چراغ سبز مسکو رخ داده باشد روشن است که ما در آستانه شدیدترین تنش‌ها میان روسیه و ترکیه از زمان سرنگونی جنگنده سوخو در نوامبر 2015قرار داریم.
تمام اینها نشان می‌دهد توافق سوچی برای ادلب عملا تمام‌شده و مسیر آستانه نیز به‌طور کلی در معرض آزمون سختی قرار دارد؛ چرا که 2 ضامن اصلی آن، یعنی روسیه و ترکیه به‌طور روزانه مواضع تند و آتشینی علیه یکدیگر اتخاذ می‌کنند. حال باید پرسید تحولات پیش رو چه مسیری را طی خواهد کرد؟
بدون شک آنکارا پاسخ سختی به مرگ سربازانش توسط ارتش سوریه خواهد داد؛ پاسخی که حتما پیامی ضمنی و غیرمستقیم برای روسیه نیز به همراه دارد. از سوی دیگر ترکیه تا اندازه ممکن به سمت افزایش حضور نظامی‌اش در شمال سوریه و استفاده از تحولات جاری برای تغییر معادلات میدانی حرکت خواهد کرد؛ سیاستی که ازجمله اهداف آن می‌توان به مهار ارتش سوریه و توقف (یا کند کردن) پیشروی‌های آن اشاره کرد. اما عملیات نظامی گسترده از سوی ترکیه در شرایط کنونی محتمل نیست؛ چرا که از یک سو تنش‌های آنکارا با مسکو به اوج خود بازگشته و از سوی دیگر، تعداد قابل توجهی از ایست‌های نظامی ترکیه در محاصره ارتش سوریه قرار دارد.
بر این اساس پیش‌بینی می‌کنم مذاکره با آتش در آینده‌ای بسیار نزدیک جای خود را به مذاکره با کلمات دهد؛ همان‌طور که معمولا بعد از هرگونه تنشی میان روسیه و ترکیه شاهد هستیم. این مسیر به امضای تفاهم یا توافق‌های جدیدی میان دو کشور منتهی خواهد شد. درهرحال تکیه بر تحولات میدانی همواره احتمال وقوع حوادثی را به همراه دارد که عواقب آن غیرقابل تحمل است.
اما درباره پیشروی‌های نظامی ترکیه؛ درصورت وقوع این پیشروی‌ها، سناریوهای مختلفی ممکن است رخ دهد. از حمله به سربازان این کشور گرفته تا نزدیکی ارتش سوریه به مناطقی خارج از تفاهم دوجانبه روسی-ترکی یا تلاش ارتش سوریه برای حرکت به سوی مرزهای ترکیه و سیطره بر گذرگاه‌های مرزی. چرا که ترکیه با وجود تلاش‌های مسکو به‌منظور نزدیک کردن دو کشور به یکدیگر (از جمله برگزاری نشستی مشترک با حضور هاکان فیدان و علی مملوک که به‌طور جدی از سوی ترکیه تکذیب نشد) هنوز وجود نظام سوریه را در نزدیکی مرزهای خود تهدید به شمار می‌آورد.
به‌طور خلاصه، روسیه و ترکیه اکنون خواهان درگیری مستقیم با یکدیگر نیستند اما در عین حال، تفاهم‌های سابق میان این دو کشور دیگر از بین رفته است. امری که نشان می‌دهد مسکو و آنکارا به توافقی جدید نیازمندند؛ فارغ از آنکه تا چه اندازه با توافق‌های پیشین همخوانی داشته یا نداشته باشد.
شاید طبیعی باشد که با توجه به اختلاف در چشم‌اندازها و تضارب منافع 2کشور، هرگونه توافقی در آینده هم متزلزل باشد اما داده‌های فعلی نشان می‌دهد هر دو طرف می‌دانند که تنش‌های کنونی باید با توافقی سیاسی خاتمه یابد. بنابراین هدف از تمام اقدامات سیاسی، دیپلماتیک و نظامی روسیه و ترکیه چیزی جز تثبیت مواضع و کسب کارت‌های بیشتر برای استفاده در مذاکرات احتمالی پیش‌رو نیست. 

این خبر را به اشتراک بگذارید