• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
پنج شنبه 17 بهمن 1398
کد مطلب : 94502
+
-

پیام‌ها و اطلاعات مرتبط با انقلاب 57 چگونه به میلیون‌ها ایرانی در داخل و خارج کشور می‌رسید؟

انقلاب زیبا؛ انقلاب ساده

انقلاب زیبا؛ انقلاب ساده

عیسی محمدی

می‌دانید قدرت بالای شبکه‌های اجتماعی مجازی امروز از چیست؟ به قول زاکربرگ، این قدرت از حق «به اشتراک گذاشتن» می‌آید. یعنی وقتی که شما این امکان را پیدا می‌کنید یا این امکان را برای خودتان و دیگران ایجاد می‌کنید که اطلاعات و پیام‌ها را به اشتراک بگذارید و این به اشتراک گذاشتن، خودش باعث ایجاد قدرت و فراگیرتر شدن آنها و شفافیت بیشتر می‌شود. اما چنین قدرتی، یعنی قدرت انتقال و به اشتراک گذاشتن اطلاعات و پیام‌ها، در سال انقلاب و بهمن57 چطور اتفاق افتاد؟ چطور میلیون‌ها ایرانی در داخل و خارج کشور، متوجه شدند که چه ساعتی حکومت نظامی است و چه ساعتی باید بیرون بیایند و چطور باید این حکومت را بشکنند و چطور باید پیام‌های رهبران نهضت را به مردم و بدنه منتقل کنند؟ پاسخ به این سؤال‌ها، باعث می‌شود وارد بحث رسانه‌های انقلاب در دهه50 شویم.

کلام‌های آتشین
کلام‌های غیرآتشین

رسانه منبر در دهه 40 و 50شمسی در ایران، البته داستان جذابی دارد. در این مورد، منبرهای اثربخش را به 3گروه سنتی و انقلابی و میانه می‌شود تقسیم کرد. در منابر سنتی، اشخاصی را مشاهده می‌کردیم که به وعظ و تبلیغ اسلام می‌پرداختند و طرفداران زیادی هم داشتند. این وعاظ سنتی، غالباً سعی می‌کردند با شبهه‌های اعتقادی وارد شده به جریان تشیع که از سوی دیگران وارد می‌شد نیز مبارزه کنند. مرحوم شیخ حسینعلی راشد از معروف‌ترین وعاظ سرشناس این شاخه بود که البته به نسبت دیگر وعاظ این نحله، روشنفکرتر محسوب می‌شد. منبرهای او حتی از رادیو هم پخش می‌شد. از دیگر افراد مطرح این نحله را باید علی سدهی، محمدحسین خندق‌آبادی، سیدمرتضی برقعی، انصاری قمی، سلطان‌الواعظین شیرازی و سیدمحمد موسوی واعظ بدانیم. اما در سوی دیگر، واعظان انقلابی و مبارز قرار داشتند که گاهی انتقادات تندی را هم به دیگر واعظان غیرسیاسی مطرح می‌کردند. معروف‌ترین شخصیت این واعظان را، باید شیخ محمدتقی فلسفی بدانیم. او چنان شهرتی به هم زده بود که حتی برخی سران رژیم پهلوی، ناچار بودند برای حفظ ظاهر هم که شده، پای منبرهای او بنشینند. او از شب عاشورای 1342 به بعد، بعد از سخنرانی در حرم حضرت معصومه(س)، انتقادهایش را صریح‌تر و جدی‌تر کرد. تهدید، ممنوع‌المنبری و در نهایت زندان، نتیجه همین انتقادهایش بود. از دیگر چهره‌های سرشناس منبرهای انقلابی، باید به شیخ عباسعلی اسلامی، سیدمحمود طالقانی (مسجد هدایت)، شیخ محمدرضا مهدوی‌کنی (مسجد جلیلی)، شیخ محمد مفتح (مسجد قبا)، آیت‌الله خامنه‌ای (مسجد کرامت مشهد)، شیخ مرتضی مطهری (حسینیه ارشاد و مسجد الجوادع)، سیدعبدالکریم هاشمی‌نژاد (مشهد)، سیدعبدالحسین دستغیب (شیراز) و ... اشاره کرد. 

تیترها در انقلاب
تیترها در مبارزه

در دهه 50، کماکان روزنامه‌های اطلاعات و کیهان بزرگ‌ترین روزنامه‌های کشور بودند. البته روزنامه‌هایی چون آزادگان و رستاخیز و... هم وجود داشتند که قاعدتاً مناسب افراد انقلابی نبودند. در ابتدای دهه 50 نیز هفته‌نامه‌هایی در قطع روزنامه وجود داشتند که به‌ناگاه تعطیل شدند. باقی نشریات هم جزو نشریات زرد و جوان‌پسند و چهره‌محور بودند. در سال‌های نزدیک به انقلاب، غالباً اخبار مربوط به اعتراضات و راهپیمایی‌ها منتشر می‌شد و به قول فعالان مطبوعاتی آن روزگار، البته تماس‌هایی برای تذکر گرفته می‌شد، اما عملاً اتفاقی نمی‌افتد. بیژن نفیسی، روزنامه‌نگار باسابقه ایرانی که بیشتر عمرش را در روزنامه اطلاعات گذرانده، در این مورد به ایسنا گفته بود: «مصاحبه‌هایی که روزنامه‌ها در آن زمان تهیه می‌کردند به شکل جداگانه، نو و بکر با کسانی انجام می‌شد که در آن زمان بخش‌هایی از اعتصاب‌ها و تظاهرات‌ را هدایت می‌کردند... در آن زمان به میزان زیادی از روزنامه استقبال می‌شد و خبرها به‌طور مرتب تغییر می‌کرد. مواردی وجود داشت که روزنامه اطلاعات تا 4 بار در طول یک روز تجدید چاپ می‌شد». مهم‌ترین اتفاق در حوزه مطبوعات نیز، در 19مهر سال57 بود که روزنامه‌نگاران دست به اعتصاب زدند. پس از 4روز اعتصاب، عملاً سانسوری وجود نداشت و این مشکل رفع شده بود. در این چند ‌ماه و تا سال 59، مطبوعات و جراید آزادی عمل زیادی داشتند. البته در دوره ازهاری هم حمله به روزنامه‌ها و تعطیلی و اعتصاب آنها مجدداً اتفاق افتاد. جدا از این موارد، انقلابیون مسلمان نیز در نشریاتی چون مکتب اسلام حضور داشتند؛ ماهنامه‌ای که گاهی تیراژ آن حتی از نشریات جوان‌پسند آن روزها مانند جوانان هم بیشتر می‌شد. این نشریه، افکار مذهبی جدید را پوشش می‌داد و البته در بخشی نیز، به مباحث اسلامی سیاسی به‌عنوان ایدئولوژی تغذیه‌کننده انقلاب اسلامی می‌پرداخت. نخبگان انقلابی مسلمان نیز همچون علامه مطهری، هر از چندی مقالات و پاسخ‌هایی به نشریات رایج ارسال می‌کردند تا چاپ شود. 

انقلاب نوار کاست
یکی از اختصاصی‌ترین رسانه‌های انقلاب اسلامی را، باید نوار کاست‌ها بدانیم. به واقع پیام‌های امام از طریق همین کاست‌ها، از طریق 200هزار مبلغ دینی و 90هزار مسجد در سراسر کشور، به راحتی به گوش همه می‌رسید؛ و چه‌کسی می‌توانست با این شبکه مویرگی دقیق و کامل مقابله کند؟ ویلیام هاکتن، استاد دانشگاه ویسکانس آمریکا و پژوهشگر حوزه ارتباطات، در این مورد و در یکی از کتاب‌های خودش، چنین نوشت: «در سال‌های اخیر 2 نوآوری ارتباطی دیگر ماشین زیراکس و نوار کاست، نقش با ارزش خود را در کوشش‌های انقلابی اثبات کرده‌اند. در ایران، انقلاب آیت‌الله خمینی نخستین «انقلاب نوار کاست» بود. هزاران نوار کاست که از بیانات آیت‌الله خمینی در مورد تبلیغ برای عقاید اسلامی پر شده بود، در مساجد گذاشته می‌شد و از چشم پلیس مخفی پنهان بود. آنتونی سامپسون روزنامه‌نگار آمریکایی می‌گوید، روی قبر شاه بنویسند: او نوار کاست را فراموش کرد....» الوین تافلر نیز در کتاب «جابه‌جایی قدرت» خود چنین نوشته است: «آیت‌الله خمینی رسانه موج اول یعنی موعظه‌های چهره به چهره روحانیون را با تکنولوژی موج سوم ترکیب کرد. نوارهای صوتی حاوی پیام‌های سیاسی که در مساجد به‌طور مخفی توزیع می‌شد... به کمک دستگاه‌های ارزان قیمت تکثیر می‌شد».

زیراکس‌های مبارز
زیراکس‌ها اعلامیه‌ها را چاپ می‌کردند تا توسط انقلابیون، به‌دست مردم برسند. لابد شما هم در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های مرتبط با انقلاب دیده‌اید که یکی از دلایل دستگیری مبارزان، وجود همین اعلامیه‌ها در کیف و ساک‌شان و لباس‌شان بوده. البته از این اعلامیه‌ها، همه گروه‌های مبارز علیه رژیم استفاده می‌کردند، اما بیشترین سود را گروه‌های مذهبی می‌بردند که از این طریق، پیام‌ها و نکته‌ها و توصیه‌های امام را به دیگران منتقل می‌کردند. یکی از کارهای نیروهای امنیتی دستگاه پهلوی، پیدا کردن مکان‌ها و اشخاصی بود که این اعلامیه‌ها را چاپ می‌کردند. گاهی نیز چاپخانه‌هایی به‌صورت مخفیانه اقدام به چاپ این اعلامیه‌ها در شمارگان بالا می‌کردند. اعلامیه‌هایی که در چاپخانه‌ها چاپ می‌شدند، در بسته‌های 500تایی و در کارتن‌های 5000 تایی تولید می‌شد و با ظاهرسازی‌های خاصی، منتقل می‌شد. البته این اعلامیه‌ها تخس شده و با تعداد کمتر، توسط نیروهای دیگر و از طریق ساک و کیف و ماشین و مخفی‌سازی زیر لباس و... پخش می‌شدند. در خاطرات یکی از انقلابیون آمده که این کاغذها و اعلامیه‌ها را که از طریق وانت می‌آوردند، با عنوان ماکارونی ارسطو تحویل می‌گرفتند و جابه‌جا می‌کردند. چون نیروهای ساواک هم پنهان و آشکار مراقب بودند، از طریق رمزی بین خودشان، متوجه می‌شدند که در حال جابه‌جایی اعلامیه هستند و باید دقت بیشتری کنند. بعد هم که نیروهای دیگر می‌آمدند و کارتن کارتن این اعلامیه‌ها را با همان عنوان ماکارونی تحویل گرفته و می‌رفتند تا توزیع کنند. از نکته‌های جالب دیگر چاپ کارت پستال‌های تبریک سال نو با تصویر امام بود که توسط عکاسی‌ها و چاپخانه‌های آشنا صورت می‌گرفت و بین علاقه‌مندان توزیع می‌شد. جالب اینکه این کارت پستال‌ها را، انقلابیون حتی برای ساواکی‌ها و طرفداران رژیم هم می‌فرستادند!

رد انقلاب 
روی دیوارها

بیشترین دیوارنوشته‌ها را می‌شد در جنوب شهر پیدا کرد؛ چرا که مبارزات اجتماعی و تعقیب و گریزهای صورت گرفته در این نقطه بیشتر بود. بعد از آن بیشترین حجم این شعارنویسی‌ها و دیوارنویسی‌ها را می‌شد در مرکز شهر پیدا کرد. در شمال شهر هم که تعداد آنها خیلی کم بود، مگر اینکه منطقه‌ای خاص باشد و در آن نهادی حکومتی قرار داشته باشد. در اطراف دانشگاه تهران و مکان‌هایی از این دست نیز این دست شعارنویسی‌ها زیاد بود. نامزدهای اصلی شعارنویسی نیز، خیابان‌ها و اماکنی بودند که به نوعی مسیر اصلی راهپیمایی و تظاهرات بوده یا به‌عنوان معبر اصلی تردد مردم شناخته می‌شدند. بیشتر این شعارها حین راه رفتن و حتی دویدن نوشته می‌شد؛ چرا که همیشه خطر شناسایی و دستگیری وجود داشت. به همین دلیل شعارها بدخط و غالبا افقی بودند. بیشتر آنها هم در شبانگاهان نوشته می‌شد تا از دید مردم و نیروهای امنیتی دور باشد. برای نوشتن این شعارها از اسپری‌های رنگ استفاده می‌شد. اما به واسطه محدود بودن این اسپری‌ها در بازار، گاهی از رنگ و فرچه‌های نازک و کوچک هم به این منظور استفاده می‌شد. نیروهای امنیتی هم به محض مشاهده این شعارها، با پاشیدن رنگ روی آنها مشکل را حل می‌کردند. هرچند دوباره روی رنگ پاشیده شده شعارنویسی می‌شد. در ماه‌های نزدیک به انقلاب، در کنار شعارنویسی حتی اعلامیه و عکس امام هم به دیوارها چسبانده می‌شد.متن شعارهای نوشته شده، تأثیرگرفته از شعارهایی بود که در اجتماعات مردمی داده می‌شد. 
 

این خبر را به اشتراک بگذارید