• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
سه شنبه 1 بهمن 1398
کد مطلب : 93375
+
-

بهبود حکمرانی بر مبنای ارزشمندترین منبع

بهبود حکمرانی بر مبنای ارزشمندترین منبع

رضا اردکانیان _ وزیر نیرو

وظیفه ملی ماست که در این شرایط دشوار تحریم و تنگناهای اقتصادی، فراتر از مدیریت و پایش حیطه مدیریتی خود، به همه راه‌های مناسب برای بهبود وضعیت کشور بیندیشیم. این وظیفه بالاخص برای کسانی که سال‌های متمادی در رده‌های مدیریت ارشد کشور خدمت کرده‌اند سنگین‌تر است. این یادداشت را هم باید در همین راستا دانست. پرسش اصلی این متن آن است که برای برون‌رفت از وضعیت فعلی باید بر چه عواملی تکیه و بر مبنای آنها برنامه‌ریزی کنیم.

مربعی را تصور کنید که در چهارگوشه آن، منابع انسانی، فناوری، مواداولیه و بازار مصرف قرار دارند. بخش عمده رقابت‌ها، ماجراها و هیاهوها در کره زمین با جمعیت بیش از ۷میلیارد نفر، حول و حوش رقابت بر سر بیشتر داشتن یکی از این گوشه‌ها و حتی تجمیع چند گوشه با یکدیگر است. تنازع و درگیری‌ها هم بر سر همین موضوع رخ می‌دهند. جمعیت زمین روبه‌رشد است و اکنون ۷.۵میلیارد نفر و حتی سال‌های بعد براساس پیش‌بینی‌ها تا ۹میلیارد و حتی تا سال۲۰۵۰ به حدود ۱۱.۵میلیارد نفر می‌رسد و فشار بر این منابع چهارگانه نیز بیشتر خواهد شد.
جمع‌های محدودی در همه ادوار خواسته‌اند بیش از بقیه از منابع، از عواید عرضه محصول در بازار مصرف و رفاه برخوردار باشند. نکته مهم این است که چنین گروه‌هایی فقط به بهره‌مندی بیشتر هم رضایت نمی‌دهند و علاوه بر این، به‌وجود و تداوم فاصله میان رفاه خودشان و دیگران نیز بسیار حساس هستند. لذت مصرف، تنها در خود مصرف کردن و رفاه نیست، بلکه فاصله داشتن با دیگران و زیاد کردن این فاصله و احساس قدرت و عظمت ناشی از آن نیز برایشان لذتبخش است.
کشور و منطقه ما هم از رقابت بر سر منابع و تلاش برای پرکردن فاصله‌ها مستثنی نیست و طبیعی است که بخش عمده‌ای از فشارهای خارجی هم در همین ارتباط است. تصاحب منابع، استفاده از فناوری که در پیوستگی با منابع انسانی است، به‌کارگیری منابع انسانی، عرضه بیشتر و بهتر محصول و تصاحب بیشتر بازار مصرف، اهدافی است که در پس منازعات در این منطقه و البته در سایر نقاط جهان قرار دارند.
ما از نظر منابع طبیعی کشوری غنی داریم و جمعیت هشتاد میلیونی ما هم بازار بزرگی ایجاد می‌کند، اما به‌نظر من اصلی‌ترین، غنی‌ترین و مهم‌ترین ثروت تجدیدپذیر این کشور، منابع انسانی است که با مجموعه همه ثروت‌های خدادادی دیگری که داریم از منابع فسیلی تا موقعیت جغرافیایی هم قابل مقایسه و برابر دانستن نیست و بر همه آنها برتری دارد. منابع انسانی، مهم‌ترین، غنی‌ترین و گرانبهاترین ثروت ماست و خوشبختانه ثروت تجدید‌پذیری هم هست. فعال‌نشدن‌حداکثری این منبع ارزشمند در مسیر توسعه، خواه بر اثر برنامه‌ریزی دیگران رخ دهد یا به‌واسطه کاستی‌های داخلی صورت گیرد، خطرناک‌ترین تهدید علیه کشور است.
استقلال ما در سایه ارزشمند شمردن منابع انسانی حاصل می‌شود، اما سازوکارهای اداری و حکمرانی کشور به‌گونه‌ای است که در استفاده مؤثر از منابع انسانی، چالش ایجاد کرده است. مدیران بسیاری وارد سازمان اداری این حکمرانی شده‌اند و به نسبت‌های مختلف زنده بودن این سازمان اداری را تجربه کرده‌اند. سازمان اداری فقط مجموعه‌ای از منابع انسانی و مقررات نیست که کسی آنها را با یک امضا برقرار کرده باشد و اگر دیدیم به‌شکل مناسب کار نمی‌کند با امضای دیگری آن را فسخ و با روش دیگری جایگزین کنیم. این سیستم یک موجود زنده است. و متأسفانه شدیدا بخشی‌نگر می‌باشد. سیستم ما به‌عنوان یک موجود زنده درست است که زبان ندارد اما با همه اندام و قدرتش حرف می‌زند. این سیستم زنده حکمرانی و سازمان اداری آن در برابر تغییرات عمده عین یک موجود زنده مقاومت می‌کند و بالاخص در مقابل تغییراتی که نتیجه آن تسهیل استفاده از نیروی انسانی کارآمد - این ارزشمندترین سرمایه و منبع ما - باشد بیشتر مقاومت می‌کند. هنر ما دراین شرایط باید آن باشد که درون نظام حکمرانی تلاش کنیم آن یک گوشه مربوط به نیروی انسانی را تقویت و کارآمد کنیم.

فهم من از موضوع «قوی شدن» که در نمازجمعه 27دی‌ماه مورد اشاره مقام معظم رهبری بود، بر محور مدیریت منابع انسانی است. منابع انسانی بالقوه ارزنده‌ای داریم، اکثر منابع اولیه مورد نیاز به اندازه کافی وجود دارد و باید سازوکارهایی را اصلاح کرد که مانعی پیش روی فعالیت ارزش‌آفرین منابع انسانی است. این اصلاح است که سبب قوی شدن می‌شود.

آیا ما از تحریم‌ها استقبال می‌کنیم؟ خیر، استقبال نمی‌کنیم. آیا تلاش نمی‌کنیم تا این تحریم‌ها برداشته شود؟ بله، تلاش می‌کنیم! هر کسی به نسبتی و بعضی‌ها به درستی و به اقتضای وظیفه‌شان تمام کارشان، تلاش در جهت رفع تحریم‌هاست. اما باید در این شرایط تحریمی، ضمن تلاش برای رفع آنها، متفاوت عمل کنیم و این متفاوت عمل کردن، بیش از هر عرصه‌ای شاید در استفاده شایسته از ظرفیت منابع انسانی معنا می‌یابد. آنها که تحریم‌ها را بر ما وضع کرده‌اند با مفروضاتی این کار را انجام داده‌اند و تا زمانی که مفروضاتشان باقی است از نظر خودشان این تحریم‌ها ادامه خواهد داشت مگر اینکه مفروضات آنها را به هم بزنیم تا متوجه شوند این فرضیات از ابتدا غلط بوده یا الان دیگر غلط است. اتکای ما به نفت، ابزاری برای تحت فشار قرار دادن شده است. اما اگر هوشمندانه به اتکای همان منابع انسانی و درک و دریافت از اینکه سازوکارهای حکمرانی باید تغییر کند، در راستای کم کردن اتکا به درآمدهای نفتی پیش برویم، قطعا تغییرات جدی ایجاد می‌شود. آنها که تحریم وضع می‌کنند به‌دنبال رسیدن به نتایجی در بازه زمانی معینی هستند. این خط قرمز زمانی برای آنها هم هست چرا که می‌دانند آن بازه زمانی اگر طی شد و به نتایج مورد نظرشان نرسیدند، نفس خود تحریم‌ها برخی توانمندی‌هایی ایجاد می‌کند که جامعه را تاب‌آورتر از قبل می‌سازد. هفته پیش بود که به‌عنوان وزیر همراه میزبان امیر محترم قطر بودم و به‌طور طبیعی صحبت و گفت‌وشنودی که مرسوم است انجام شد. ایشان اشاره می‌کردند که وقتی اخیرا محاصره اقتصادی قطر صورت گرفت با شرایط خیلی متفاوت از قبل مواجه شدند. گفتند که ما 100درصد مواد لبنی را وارد می‌کردیم و یکباره تأمین لبنیات دشوار شد؛ بلافاصله به راهکارهای جایگزین روی آوردیم و در حد مقدور کارهایی را انجام دادیم بنحوی که الان به نقطه‌ای رسیدیم که علاوه بر نیازهای خود درصدی از شیر تولیدی را هم صادر می‌کنیم. کسی که تحریم و محاصره را وضع می‌کند به‌دنبال آن است که شکستی اتفاق بیفتد اگر صدای شکست به گوشاش نرسید و محاصره‌شونده خوب کار کرد، تحریم‌کننده در وضعیتی متفاوت از وضعیت قبلی قرار می‌گیرد.

زمان محدودی در اختیار ماست که می‌توان با تحمل فشار ناشی از تحریم‌ها، مجموعه‌ای از بیماری‌ها و مشکلات‌مان را درمان کنیم. اگر این دوره طی شد معلوم نیست که زمان مناسب دیگری برای اصلاحات در اختیار داشته باشیم. تلاش برای برنامه‌ریزی استفاده مناسب از نیروی انسانی و اصلاح سازوکارهای شدیدا بخشی شده در سازمان اداری‌مان، یکی از ارکان اصلاح حکمرانی در این دوران‌گذار است. رفتار مصرفی ما اگر مقداری تصحیح شود به‌عنوان یک عادت و اخلاق خوب باقی می‌ماند. زمانه تحریم برای فائق آمدن بر برخی بدمصرفی‌ها هم مناسب است. خوب است بدانیم بخش قابل توجهی از اتکای نیروگاه‌های‌ ما برای تولید برق به گاز است و معدودی هم که سوخت‌های دیگر هم دارند موظف شده‌اند که از این سوخت‌ها به لحاظ نقش آلوده‌کننده‌ای که دارند کمتر استفاده کنند. به‌قرار اطلاع روزانه حدود 700میلیون مترمکعب گاز عرضه می‌شود و 520میلیون مترمکعب برای مصارف خانگی و مابقی بین نیروگاه‌ها که نیازشان 90میلیون مترمکعب است و 50میلیون مترمکعب هم برای صادرات براساس قراردادهای موجود با کشورهای همسایه که علاوه بر درآمد ارزی برای کشور پایبندی به قول و قرارهاست و هر نوع ضعیف شدن این قول و قرارها آثار دیگری هم خواهد داشت. مابقی هم برای صنایع بزرگ و دیگر مصارف است. شرایطی شده که مصرف بخش خانگی از رقم 520میلیون به فراتر از 600میلیون مترمکعب در شبانه‌روز رسیده است و همین پرمصرفی در عرصه‌های گاز، برق و آب مشکلاتی را برای ما ایجاد می‌کند. سؤال مهم این است که آیا حکمرانی ما به‌گونه‌ای هست که از طریق هماهنگی‌های بین‌بخشی، مدیریت مصرف داخلی انرژی را به‌نحو مطلوبی انجام دهیم، یا ما در چنبره این حکمرانی، درنهایت اسیر افزایش مصرف داخلی و در بخش‌های مختلف شده و تحریم‌کنندگان به اهداف‌شان می‌رسند؟ آیا ما قادریم با اتکا به منابع انسانی فکور، خلاق و کسانی که قادرند در چنین شرایطی، رویکرد میان‌بخشی داشته باشند بتوانیم با مدیریت مصرف از این شرایط گذر کنیم؟
آیا ما قادریم با اتکا بر منابع انسانی از طریق توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان، به‌کار گرفتن خرد سیاستگذاری و توسعه خلاقیت‌های فناورانه نیروی انسانی توانمند از فرصت تحریم‌ها برای درمان بدمصرفی‌ها استفاده کنیم؟ اگر چنین کنیم، بعد از به نتیجه رسیدن همه تلاش‌ها برای رفع تحریم‌ها، وضعیت ساختاری به‌مراتب بهتری خواهیم داشت. سخن بر سر این است که نیروی انسانی تجدیدپذیر و خلاق را در خدمت توسعه شیوه‌های مصرف بهینه منابع کمیاب و تجدیدناپذیر قرار دهیم. مهم‌ترین پرسش پیش روی حکمرانی ما این است که چگونه سازوکارهای بین‌بخشی را تقویت کنیم. شاید این راهبردی‌ترین پرسش پیش روی حکمرانی ماست که چگونه می‌توان منابع انسانی را امیدوار ساخت، به‌کار گرفت و چشم‌اندازی برای افق‌گشایی و امیدواری برای آنها ایجاد کرد. مدیران دولتی حضورشان برای آن است که مسیرهای جدید برای به‌کارگیری و فعال‌سازی این منابع باز کنند.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید