• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
پنج شنبه 26 دی 1398
کد مطلب : 92956
+
-

برجام و ثبات منطقه‌ای

نگاه
برجام و ثبات منطقه‌ای

علیرضا میریوسفی- کارشناس مسائل بین‌الملل

ثبات در منطقه خاورمیانه الگوی ساده‌ای دارد. کاهش تعهدات و نیروهای نظامی آمریکایی در منطقه، کشورهای منطقه به‌ویژه همسایگان جنوبی ایران را به همکاری و کار روی سازوکارهایی برای تعامل مثبت با سایر همسایگان و به‌ویژه ایران تشویق می‌کند و برعکس. مطابق این الگو، هرگاه کشورهای بزرگ‌تر حاشیه خلیج‌فارس به منکوب نظامی ایران توسط آمریکا امیدوار می‌شوند، رفتاری پرخاشگرانه و ماجراجویانه در پیش می‌گیرند و هنگامی که این امید کمرنگ می‌شود به تعامل و دیپلماسی منطقه‌ای واقعی جدی‌تر فکر می‌کنند. شاید با توجه به این الگو بتوان توییتی را که ظریف لحظاتی بعد از نهایی شدن توافق هسته‌ای موسوم به برجام در 14جولای2016 منتشر کرد، تفسیر نمود: «توافق هسته‌ای یک پایه است و نه یک سقف. باید از همین امروز ساختن روی این پایه را شروع کنیم». این الگو بارها درستی خود را نشان داده و یکی از انتظارات این بود که با حصول به برجام و همینطور با اجرای سیاست چرخش به شرق حضور سنگین نظامی آمریکا در خاورمیانه به نقطه دیگری منتقل شده و به همان نسبت کشورهای حوزه جنوب خلیج‌فارس را به اتخاذ رویکردی سازنده در قبال ایران سوق دهد. پیام‌هایی که دولت اوباما بعد از حصول به برجام به کشورهای حاشیه خلیج‌فارس مبنی برقصدشان برای کاهش نیروهای نظامی و در نهایت خروجشان از منطقه در 2 مصاحبه با 2نشریه نیویورک‌تایمز و آتلانتیک ارسال کرد، به مذاق همسایگان جنوبی ایران خوش نیامد و به‌ویژه از صحبت درباره لزوم اداره منطقه توسط کشورهای منطقه به‌شدت برآشفته و عصبانی شدند. با این حال این کشورها، به‌رغم مقاومت و سر و صدای اولیه علیه برجام، سرانجام شروع به ارسال علائم روشنی از آمادگی برای انتخاب مسیر تعامل متفاوت ازجمله در قبال جنگ‌های یمن و سوریه از خود بروز دادند و قرار بود در اجلاس سران شورای همکاری خلیج‌فارس در کویت در دسامبر2016 این موضوع را به بحث نهایی بگذارند، ولی در عمل انتخاب غیرمنتظره ترامپ در نوامبر همان سال، این روند را تخریب و متوقف کرد و مجدد آنها را به موضع قبل از برجام برگرداند.
دولت عربستان با میزبانی شاهانه از ترامپ به‌عنوان رئیس سازمان کنفرانس اسلامی و مطمئن کردن ترامپ از همراه ساختن کشورهای اسلامی و فلسطینی‌ها با طرح معامله قرن وی، با مهارت از بی‌تجربگی سیاسی ترامپ نهایت استفاده را کرد و موفق شد در کنار لابی‌های اسرائیلی و سایر مجانی‌سوارهای منطقه‌ای، ترامپ را به خروج از برجام و اتخاذ موضعی به‌شدت خصمانه علیه ایران متقاعد نماید. با وجود این ناتوانی عربستان در برآوردن وعده‌هایش درباره معامله قرن و مقاومت ایران و سایر کشورها و طرف‌ها در قبال سیاست‌های فصلی خاورمیانه‌ای ترامپ، و بعد از آن بی‌عملی ترامپ در قبال سرنگونی پهپاد آمریکایی و حملات به تاسیسات آرامکو و بندر فجیره، امیدهای کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس را به برافروختن جنگی ارزان و آسان به هزینه آمریکا بار دیگر کمرنگ کرد و این کشورها را به تفکر مجدد و بازبینی سیاست‌های ماجراجویانه خود در منطقه واداشت. ارسال علائم مثبت مبنی بر تمایل برای خاتمه جنگ ظالمانه علیه یمن، نمایش تغییر سیاست در قبال قطر و نشان دادن تمایل برای تنش‌زدایی در منطقه در این راستا قابل تفسیر است. در این شرایط، ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و چنگ و دندان نشان دادن ترامپ به ایران، باردیگر این روند را تضعیف کرد و امکان دارد به روند مصالحه در منطقه لطمه بزند.
در شرایط کنونی، حفظ برجام تنها کورسوی امیدی است که می‌توان انتظار داشت بعد از فروکش کردن گردوغبارهای تنش‌های اخیر، مجددا بتواند به‌کار ویژه خود برای ثبات‌سازی‌ در منطقه برگردد. اقدام غیرمعقول و خطرناک 3کشور اروپایی در فعال کردن پروسه حل اختلافات، در واقع ارسال پیامی اشتباه در زمانی اشتباه هم به دولت ترامپ و هم دولت‌های منطقه است و می‌تواند زمینه‌های تشویق طرف‌های درگیر به حل و فصل اختلافات را برای مدت مدیدی به تأخیر بیندازد یا از بین ببرد. اروپا همسایه بلافصل خاورمیانه است و هرگونه بی‌ثباتی و تشدید درگیری‌ها در منطقه، اروپا را به‌شدت متاثر می‌کند و اروپایی‌ها در بازی جدید خود با آتش باید این ملاحظات را درنظر داشته باشند.

این خبر را به اشتراک بگذارید