• چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
  • الأرْبِعَاء 15 شوال 1445
  • 2024 Apr 24
چهار شنبه 25 دی 1398
کد مطلب : 92896
+
-

آدرس اشتباه ندهیم

یادداشت
آدرس اشتباه ندهیم

سعید مروتی- روزنامه‌نگار

تراژدی سقوط هواپیمای مسافربری بازنده‌های زیادی داشت؛ از مقامات لشکری و کشوری تا ما روزنامه‌نگاران که به اتهام انتشار گزارش‌ها و خبرهای خلاف واقعیت سیبل شدیم و تتمه آبرو و اعتبارمان نزد افکار عمومی به‌باد رفت. آنچه در صبح شنبه 21دی98 رخ‌داد، تصویری تمام‌نما و پرمعنا از وضعیت روزنامه‌نگاری در ایران بود. در شرایطی که بیانیه نیروهای مسلح منتشر شده بود و همه در جریان واقعیت ماجرا قرار گرفته بودند، روزنامه‌هایی که روی دکه رفته بودند در عالم دیگری سیر می‌کردند. از روزنامه‌هایی که شایعه اصابت موشک را توطئه خارجی می‌دانستند تا روزنامه‌هایی که با تیترهای دوپهلو به استقبال ماجرا رفته بودند، همه در عمل یا قلب واقعیت کرده بودند یا با محافظه‌کاری، منتظر اعلام رسمی خبر مانده بودند. رهگذرانی که شنبه با خشم به تیترهای درشت روزنامه‌ها نگاه می‌کردند، مخاطبان بالقوه ما بودند که بسیاری‌شان شاید مدت‌هاست روزنامه نمی‌خرند و اساسا به رسانه‌های رسمی اعتماد ندارند. این بی‌اعتمادی محصول امروز نیست و ما در حال درو‌کردن محصول تلخی هستیم که دیگران سال‌ها پیش برایمان کاشته بودند. سهم و نقش روزنامه‌نگاران در انفعال و محافظه‌کاری رسانه‌ها و تبدیل‌شدن به تریبون مقامات رسمی و ایفای نقش روابط عمومی سازمان‌ها و نهادها آنقدر مورد اشاره قرار گرفته که پرداختن به آن در این فضای مسمومی که همه در حال اتهام‌زدن هستند، جز بازتولید نفرت و خشم، کارکردی ندارد. چیزی که این روزها فراموش شده، نقش نهادهای بالادستی است که از سال‌ها پیش به‌شکل سیستماتیک فضای رسانه را محدود کردند؛ نهادهای قدرتی که خودشان صاحب رسانه شدند و سایت و خبرگزاری و روزنامه تأسیس کردند و به‌تدریج مفهوم رسانه مستقل در ایران کمرنگ و کمرنگ‌تر شد. تعریف‌کردن مفهوم امنیت ملی با محدود‌کردن و بستن فضای رسانه‌ای در داخل در شرایطی که انبوهی رسانه خارج‌نشین با فراغ‌بال هرچه می‌خواهند انجام می‌دهند، نتیجه‌اش همین چیزی می‌شود که امروز می‌بینیم. اینکه هر فردی به آنچه از فلان شبکه فارسی‌زبان پخش می‌شود بیشتر اعتماد دارد تا گزارشی که در رسانه رسمی و قانونی منتشر می‌شود، نتیجه همین سیاست است. ما که قبلا بازی را به فضای مجازی باخته بودیم، حالا و بعد از اتفاقات اخیر اندک اعتبار و اعتماد باقیمانده را نیز از کف داده‌ایم. کسانی که این‌روزها روزنامه‌نگاران را زیر تیغ می‌برند، آدرس را اشتباه می‌روند.
اگر قرار بر یافتن مقصر باشد روزنامه‌نگاران کمترین تقصیر را در این ماجرا دارند. روزنامه‌نگار را هم باید با ویژگی‌ها و استانداردهای این حرفه تعریف کرد وگرنه همه می‌دانیم که بسیاری از افرادی که نام خود را فعال رسانه‌ای گذاشته‌اند، با چه نیت‌ها و اهدافی به میدان آمده‌اند. این حافظان وضع موجود، کاری به کشف حقیقت ندارند، اما آنها که واقعا روزنامه‌نگارند هم چنین امکانی دست‌کم در فضای رسمی رسانه را سال‌هاست که از دست داده‌اند.
اینکه در مواردی ما با خودسانسوری تیشه به ریشه خودمان می‌زنیم، گرچه تأسف‌بار است ولی تراژدی واقعی از دل ساختاری بیرون می‌آید که چنین وضعیتی را برای این حرفه رقم زده است.
بازگرداندن اعتماد عمومی به رسانه‌ها، نیازمند پیش‌فرض‌هایی است که بخشی از آن در اختیار روزنامه‌نگاران نیست. برای نقد وضعیت ناگوار موجود هرچه می‌کنیم، لااقل آدرس اشتباه ندهیم.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید