• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
یکشنبه 8 دی 1398
کد مطلب : 91461
+
-

آلودگی هوا تا چه میزان موجب افزایش نارضایتی عمومی شده است؟

به هوای بهتر‌شدن

به هوای بهتر‌شدن

زهرا رستگار مقدم_ روزنامه نگار

وقتی از آلودگی هوا حرف می‌زنیم از چه سخن می‌گوییم؟ آیا نارضایتی‌های عمومی ربطی به آلودگی هوا دارد؟ آیا وقتی وزیر بهداشت ایران درباره شیوع افسردگی هشدار می‌دهد، به معنی آن است که مطالعاتی درباره وضعیت جدید هوا هم انجام شده؟ آلودگی چه تعارضی با نشاط عمومی خواهد داشت؟ آیا محدودیت تردد و فعالیت‌های روزانه که به‌علت آلودگی هوای ایجاد شده، زیر ساخت‌های نامناسب و محرومیت از امکانات تفریحی و ورزشی باعث خواهد شد نارضایتی عمومی شکل بگیرد؟ آیا مردم راضی به همکاری با مسئولان برای مدیریت بحران هوا هستند؟ پایداری این وضعیت ممکن است چه تبعاتی برای جامعه داشته باشد؟ در این گزارش برای پاسخ به بعضی از این سؤال‌ها با فرشید مقدم‌سلیمی، پژوهشگر اجتماعی، صحبت کرده‌ایم.

همراهی مردم در نبود زیرساخت‌ها
درست است که آلودگی هوا و معضل کلانشهرها فقط مخصوص تهران نیست، اما چطور می‌توان از تجربه دیگر شهرها و کشورهای جهان در این‌باره بهره برد؟ محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، به‌تازگی آماری از منابع آلاینده اعلام کرده است. هاشمی می‌گوید: «خودروهای سواری با ۳۷ درصد، موتورسیکلت با ۲۱ درصد و تاکسی و وانت با حدود 10درصد، نیروگاه با ۵ درصد، پالایشگاه با ۴درصد و کامیون‌ها با ۳ درصد منابع اصلی آلاینده‌های هوا هستند. در بخش تولید ذرات معلق، سهم خودروهای شخصی کمتر از ۱۴ درصد و سهم کامیون‌ها بیش از ۱۵ درصد و موتورسیکلت‌ها بیش از 10درصد است؛ یعنی سهم کامیون و موتورسیکلت در آلایندگی دو برابر خودروهای شخصی است و ما عملا هیچ برنامه‌ای برای این دو وسیله نداریم». او از رسانه‌ها خواست با ورود کارشناسی و ادامه‌دار به موضوع آلودگی هوا، فضا و شرایط مناسب را برای ایجاد عزمی ملی برای حل این معضل فراهم کنند. اما این عزم چگونه فراهم می‌شود؟ آیا نارضایتی مردم از شرایط فعلی باعث خواهد شد که در حل مشکل آلودگی همکاری نکنند؟ فرشید مقدم‌سلیمی، پژوهشگر اجتماعی، می‌گوید: «با این موافق نیستم که مردم همراهی نمی‌کنند. همین حالا هم مردم همکاری لازم را با مسئولان دارند. آنها از نهایت ظرفیت حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند. زیرساخت‌ها مناسب نیست، ظرفیت‌ها محدود است و از مردم مشارکت بالا می‌خواهیم. مشارکت مردم با توجه به ازدحام ایستگاه‌های مترو و بی‌آرتی بالاست، اما ظرفیتی برای مشارکت بیشتر نیست. همان‌قدر که ظرفیت وجود دارد مردم استفاده می‌کنند.
 اگر همچنان ترافیک و آلودگی وجود دارد، به این خاطر است که ظرفیت محدود است».  مدتی پیش سعید نمکی، وزیر بهداشت ایران، درباره شیوع افسردگی و مشکلات و اختلالات روانی در ایران هشدار داد و آن را «زنگ خطری بزرگ» خواند. شهریار فردی، روانشناس، در این‌باره می‌گوید: «ارتباط میزان افسردگی مردم با شرایط فعلی جامعه چندان بیگانه و غیرمرتبط نیست. آلودگی هوا نیز می‌تواند عاملی بر تشدید این وضعیت باشد، زیرا علاوه بر محدودیت تردد و اختلال در فعالیت‌های روزانه و ورزشی، در سلامت مردم تأثیر گذاشته و همین امر موجب می‌شود زمینه‌های افسردگی را در افراد ایجاد کند». فردی معتقد است تأثیر بیماری بر فرد و خانواده به نوعی خود باعث بروز نارضایتی و ایجاد حس تبعیض خواهد بود. او می‌گوید: «افراد افسرده همواره در حال قیاس خود با دیگران هستند و خود را در میدان مسابقه‌ای حس می‌کنند که در بهتر زندگی کردن از دیگران عقب مانده‌اند. همین امر نوعی تبعیض ایجاد کرده و نارضایتی از شرایط را در مردم تقویت می‌کند».

وظیفه مسئولان؛ حمایت از سرمایه‌داران یا مردم
اما «وظیفه مسئولان چیست؟ حمایت از سرمایه‌داران بزرگ یا مردم؟»؛ مقدم‌سلیمی با طرح این پرسش ادامه می‌دهد: «تعطیلی و متوقف کردن فعالیت‌های روزانه و کاری چندان سخت نیست. برای حل این مسئله باید هزینه صرف شود. باید نوسازی در سیستم حمل‌ونقل رخ دهد. مثلا موتورسیکلت برقی وارد شود تا جای موتورهای چینی که بخش اعظمی از آلودگی هوا را به خود اختصاص داده‌اند، بگیرد. دوگانگی ایجاد شده بین مسئولان، موتورسیکلت‌سواران را متهم به آلودگی می‌کند. ساده‌ترین راه همین است که مصرف‌کننده که اغلب قشر پایین جامعه است به جای تولیدکننده یا واردکننده مقصر باشد. در این‌باره نهادها باید حمایت کنند و به مردم وام با بهره اندک بدهند. باید برای رفع مشکلات از جیب خود برای نوسازی شبکه حمل‌ونقل تا ایجاد زیرساخت‌ها و.... هزینه کنند»؛ امری که هاشمی نیز به آن اشاره می‌کند: «اگر ما یک برنامه علمی برای کاهش آلاینده‌ها داشته باشیم باید اقداماتی نظیر نوسازی موتورسیکلت‌ها، تاکسی‌ها و وانت‌ها، کاهش سرویس ادارات و استفاده کارمندان از سیستم حمل ونقل عمومی، بهبود خروجی‌های نیروگاه‌ها و صنایع حاشیه تهران را در اولویت قرار دهیم، ضمن آنکه اصولی‌ترین اقدام تقویت سیستم حمل ونقل عمومی است که متأسفانه همچنان منابع مالی آن تامین نشده است».

تبعیض در رعایت قوانین ترافیکی
این جامعه‌شناس می‌گوید: حمایت‌ها معمولا معطوف به قشر خاص و برخوردار بوده و تنها این گروه هستند که از تصمیمات کلان صدمه چندانی نمی‌بینند، اقشار کم‌درآمد و ضعیف صدمات جبران‌ناپذیری را تجربه می‌کنند. او می‌گوید: «عملکرد مسئولان را باید در دوراهی‌های مختلف بررسی کرد. اینکه مسئولان در حوزه مسئولیتی خود به سمت قشر مرفه حرکت می‌کنند یا اقشار ضعیف؟ به‌نظر، ذهنیت مردم این است که تصمیم‌گیری‌ها به نفع قشر مرفه گرفته می‌شود، همین امر موجب خواهد شد بی‌اعتمادی و نارضایتی عمومی شکل بگیرد. حتی در رعایت قوانین ترافیکی هم تبعیض وجود دارد. کسانی که ماشین‌های مدل بالایی دارند به‌راحتی رفت‌وآمد می‌کنند و طرح‌های ترافیکی می‌خرند و یا خرید بنزین و پر کردن باک‌هایشان چندان مشکلات مالی برایشان ایجاد نمی‌کند. اما این رویه برای قشر ضعیف جامعه کاملا عکس است و برایشان مشکلات معیشتی خواهد داشت». او درباره نارضایتی‌های شکل‌گرفته در جامعه معتقد است که بر تصمیمات مردم عقلانیتی حاکم است و باید از عقلانیت دفاع کرد؛ «به‌نظر مردم این ساده‌اندیشی است اگر بخواهند به وعده‌هایی توجه کنند که پیش از این به آن جامه عمل پوشانده نشده است. به راستی در شرایط فعلی اعتماد عمومی خدشه‌دار نشده، این اعتماد از بین رفته است. شاید خیلی سخت باشد بخواهیم اعتماد را به مردم بازگردانیم. دولت و مسئولان باید کمی دست‌شان را به زانوهای خود بگیرند.»

این خبر را به اشتراک بگذارید