• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
پنج شنبه 17 اسفند 1396
کد مطلب : 9055
+
-

سکانس‌های ماندگار

مادرانه

میم مثل مادر رسول ملاقلی‌پور 1385

سینما
مادرانه

سعید مروتی|روزنامه‌نگار:

 «میم مثل مادر» آخرین ساخته رسول ملاقلی‌پور، مثل دیگر فیلم‌های سازنده‌اش، فیلمی گرم و پرحس و حال است؛ یک ملودرام تلخ اجتماعی با پس‌زمینه جنگ که فیلمساز آن را در تکریم مقام مادر ساخته است. نوشتن فیلمنامه میم مثل مادر مصادف بوده با بیمارشدن مادر ملاقلی‌پور: «فیلمنامه را زمانی نوشتم که از نظر عاطفی به شدت وابسته به مادرم بودم؛ مادری که زمینگیر شده بود. هر چه فیلمنامه جلو می‌رفت حال مادر بدتر می‌شد تا اینکه در نهایت مادرم فوت کرد و من بارها فیلمنامه را بازنویسی کردم.»  واضح است که میم مثل مادر برای ملاقلی‌پور فیلمی شخصی محسوب می‌شده که البته در عین حدیث نفس‌بودن، نگاه اجتماعی‌نگر هم در آن به چشم می‌خورده. پیداست که عشق فیلمساز به مادرش، باعث شده تا کاراکتر زن – مادر در شمایلی ویژه نسبت به دیگر آثار ملاقلی‌پور قرار بگیرد. لحن احساساتی فیلم هم با توجه به حال و هوایی که ملاقلی‌پور هنگام نوشتن فیلمنامه و کارگردانی داشته، کاملا قابل درک به نظر می‌رسد. رسول ملاقلی‌پور، فیلمساز بزرگ سینمای جنگ ایران همیشه از دل التهاب با حس و حالی که پس از او دیگر در سینمای دفاع مقدس تکرار نشد، سراغ آدم‌های شناسنامه‌دار و اصیل می‌رفت. در میم مثل مادر هم که ملودرامی با پس‌زمینه جنگ است این حس و حال و گرمای روابط عاطفی کاملا مشهود است.
ملاقلی‌پور که عاشقانه مادرش را دوست می‌داشت کمی پس از اکران «میم مثل مادر» از دنیا رفت؛ انگار که آخرین مأموریتش در سینما ساختن فیلمی به یاد مادرش بوده.
سکانس برگزیده: فیلم «میم مثل مادر» پر از لحظه‌های حسی و عاطفی است؛ فیلمی که اساسش را حس مادرانگی کاراکتر اصلی -سپیده- تشکیل می‌دهد و قصه برمبنای رابطه او و پسرش - سعید- جلو می‌رود. میان سکانس‌های میم مثل مادر، فصل حمام که ظاهرا ریشه در خاطره‌ای از دوران کودکی ملاقلی‌پور هم دارد، فصل درخشانی است؛ جایی که سپیده، به‌زور سعید، پسرش را به حمام می‌برد. در یک کش و قوس، سعید در داخل وان پر از آب پرت می‌شود بی‌آنکه مادر متوجه موضوع شود. چند لحظه بعد که سپیده ماجرا را می‌فهمد سراسیمه وارد حمام می‌شود و از لحظه‌ای که سعید را از داخل وان بیرون می‌آورد، ملاقلی‌پور به حرکت آهسته رو می‌آورد؛ جایی که سپیده پس از ناامیدی از بازگرداندن سعید به زندگی، از استیصال سر بر سینه فرزندش می‌گذارد. با همین حرکت آب از ریه سعید خارج می‌شود و مادر می‌خندد. آنچه این سکانس را به‌یادماندنی کرده، دکوپاژ هوشمندانه ملاقلی‌پور و به‌خصوص قرار دادن دوربین در بالای وان حمام و بعد تقطیع درست نماهاست؛ نماهایی که درپی هم می‌آیند تا حس را تقویت کنند؛ کاری که ملاقلی‌پور در انجام دادنش استاد بود.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید