• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 21 آذر 1398
کد مطلب : 90107
+
-

همراه با کامبیز درم‌بخش، کاریکاتوریست نام‌آشنایی که این روزها آثارش در نمایشگاه «طنزیم» به نمایش درآمده است

کاریکاتورها گاهی الهام می‌شوند

کاریکاتورها گاهی الهام می‌شوند

پرنیان سلطانی

کامبیز درم‌بخش را نمی‌توان نشناخت! کسی که همه خاطرات تصویری کارتون و کاریکاتور روزهای مختلف زندگی‌مان با او گره خورده، نیازی به معرفی ندارد. فرقی هم نمی‌کند که تا چه اندازه علاقه‌مند به کارتون و کاریکاتور باشیم یا چقدر کارهای فعالان این حوزه را دنبال کنیم؛ دست‌کم به اندازه دیدن یک اثر در روزنامه‌ها، نمایشگاه‌ها و حتی کتاب‌های مرتبط با هنرهای تجسمی، با حاصل 62سال تلاش او در این حوزه آشناییم. اتفاقا دنیا هم به همین اندازه او را می‌شناسد، چون به قول خودش سال‌هاست با زبان بین‌المللی تصویر با مردم جهان سخن می‌گوید و بدون کلام، با فقر، بی‌عدالتی، جنگ و... مبارزه می‌کند. به همین دلیل گفت‌وگو با او نیازی به بهانه ندارد، چون هر روز اثری از آثارش در قالب‌های مختلف منتشر می‌شود و از هر علاقه‌مند به این هنر تصویری دل می‌برد. اما با این حال حضور کامبیز درم‌بخش را در نمایشگاه اساتید کارتون و کاریکاتور بهانه کردیم تا با طراح، کاریکاتوریست و گرافیست برجسته کشورمان از هر دری سخن بگوییم؛ از جایگاه امروز کاریکاتور ایران در دنیا بگیرید تا نسل جدید فعالان کارتون و کاریکاتور و مشکلاتی که این روزها سر راه علاقه‌مندان این حوزه قرار دارد. گفت‌وگوی ما با استاد درم‌بخش را می‌خوانید؛ کسی که کارنامه‌اش از جوایز مختلف بین‌المللی پر شده و آثارش در موزه‌های معتبر دنیا نگهداری می‌شود.

    طراح، کاریکاتوریست، گرافیست
    متولد: 8خرداد 1321
    تحصیلات: دانش‌آموخته هنرستان هنرهای زیبای تهران
    فعالیت‌ها: همکاری با نشریات مختلف ایرانی ازجمله توفیق و نشریات خارجی همچون نیویورک‌تایمز، اشپیگل، نبل اشپالتر و...
    افتخارات: دریافت نشان شوالیه از دولت فرانسه در آبان سال 1393، برنده جایزه بزرگ‌ترین و معتبرترین مسابقات بین‌المللی کاریکاتور ژاپن، آلمان، ایتالیا، سوئیس، بلژیک، ترکیه، برزیل، یوگسلاوی و...

  اگر موافقید گفت‌وگویمان را از نمایشگاه اساتید کارتون و کاریکاتور مطبوعات شروع کنیم. کمی برایمان از این نمایشگاه می‌گویید؟
نمایشگاه گروهی کارتون و کاریکاتور طنزیم، نمایشگاهی است که در آن آثار اساتید این حوزه به نمایش درآمده و از من هم 4اثر در این نمایشگاه در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته است.

  شما که تا‌کنون صدها نمایشگاه انفرادی و گروهی داخلی و خارجی برگزار کرده‌اید، برپایی این نمایشگاه‌ها را تا چه اندازه در دیده شدن آثار فعالان عرصه کارتون و کاریکاتور مؤثر می‌دانید؟
ما در شرایطی زندگی می‌کنیم که مطبوعات به‌خاطر خط‌قرمزهای متعدد ترجیح می‌دهند کمتر از کاریکاتور استفاده کنند. همان‌هایی هم که هنوز کاریکاتور دارند، مبلغ خیلی‌خیلی کم و ناچیزی به‌عنوان حق‌الزحمه به کاریکاتوریست می‌دهند که این موضوع باعث شده کاریکاتوریست‌های ما مجبور شوند به تصویرگری کتاب یا ساخت انیمیشن رو بیاورند که این کارها هم محدود است و کار به همه کاریکاتوریست‌هایمان نمی‌رسد. بنابراین تنها راه نمایش آثار کاریکاتوریست‌ها، به‌ویژه جوان‌ترها همین نمایشگاه‌هاست که در این روزها تنها امید بچه‌های فعال در این حوزه به‌حساب می‌آید.

  یعنی با این حساب معتقدید هم‌اکنون ظرف ارائه کاریکاتور در کشورمان، نمایشگاه‌ها هستند؟
جایگاه اصلی کاریکاتور در همه جای دنیا مطبوعات است، اما در کشور ما به همان دلایلی که گفتم و اینکه مردم این روزها اصلا روزنامه نمی‌خوانند، استقبال کاریکاتوریست‌های ما از نمایشگاه‌ها زیاد شده و جوایز چند هزار دلاری نمایشگاه‌های بین‌المللی، بچه‌ها را به سمت خودشان کشیده‌اند. البته این موضوع یک ویژگی هم دارد و آن این است که دنیا کاریکاتور ایران را شناخته است! امروز بسیاری از کاریکاتوریست‌های خارجی که در نمایشگاه‌های مختلف دنیا شرکت می‌کنند، ایرانی‌ها را یک رقیب جدی برای خودشان می‌بینند و حتی از ما می‌ترسند! 

  به‌عنوان کسی که 62سال از عمر هفتادوهفت‌ساله‌اش را صرف کاریکاتور کرده، نسل جدید کاریکاتوریست‌هایمان را چقدر در کارشان جدی و موفق می‌دانید؟
جوان‌های خیلی‌خیلی بااستعدادی در این حوزه داریم که به‌نظر من کارهایشان بسیار خوب است، به‌طوری که وقتی کارهای این بچه‌ها را با کارهای خودم در قدیم و در همان سن و سال مقایسه می‌کنم، می‌بینم که کارهای اینها به‌مراتب از آن موقع من بهتر است. اما چه فایده که این استعدادها جایی برای ارائه کارهایشان ندارند. متأسفانه سال‌هاست که با این پدیده غم‌انگیز مواجهیم که در یک دوره یکی از این بچه‌ها گل می‌کند، چند کار خیلی خوب ارائه می‌دهد و بعد یکباره محو می‌شود. چون اکثرا مجبور می‌شوند کارشان را عوض کنند و در بهترین حالت دنبال تصویرگری برای روزنامه‌ها و مجلات یا انیمیشن‌سازی بروند که آن هم کار هزینه‌بری است و همه از پس آن بر نمی‌آیند.

  پس با این حساب معتقدید امروز ورود به دنیای کارتون و کاریکاتور در مقایسه با زمان شما و هم‌دوره‌ای‌های‌تان کار سخت‌تری است.
قطعا همینطور است. البته که زمان ما هم این چیزها بود؛ زمان ما هم خط‌قرمزها وجود داشت، پول آنچنانی در این حوزه نبود و مشکلات مختلفی داشتیم، اما به این شدت و به این اندازه نبود. خود من سال‌های سال قبل، 2بار ممنوع‌القلم شدم و هر بار به‌مدت 6‌ماه نمی‌توانستم کار کنم. اما جالب اینجاست که در تمام این مدت حقوقم پرداخت می‌شد! یعنی به هر حال هنرمندان یک حاشیه امنیتی داشتند که الان متأسفانه ندارند.

  به‌نظرتان در چنین فضایی، کاریکاتوریست چطور می‌تواند کار کند؟
همانطور که من و همکارانم داریم کار می‌کنیم! کاریکاتوریست باید با هوش و ذکاوت خودش طرحی بکشد که هم نقدش را ارائه بدهد و هم با چارچوب‌ها و خط قرمزها منطبق باشد. اتفاقا بهترین کاریکاتورهای دنیا زمانی خلق شده‌اند که کاریکاتوریست‌هایشان تحت فشار بوده‌اند! فشار باعث می‌شود هنر هنرمندان شکوفاتر شود، مخصوصا درباره کاریکاتور که اصولا کاریکاتوریست آدمی است که در درونش رنج می‌برد؛ مثل دلقکی که همه را می‌خنداند، اما خودش غمگین است. اصلا هنرمند باید از یک جایی سختی کشیده باشد که بتواند آن را ابراز کند. کسی که سختی کشیده مفهوم بی‌عدالتی را می‌فهمد و می‌تواند از آن انتقاد کند. به همین دلیل به‌نظر من در شرایط سخت، بدترین کار، کار نکردن است! چون همه این کارها حتی آنهایی که امکان انتشار هم پیدا نمی‌کنند، بایگانی می‌شوند و روزی سرانجام قابل استفاده خواهند بود.

  تا از بحث جوان‌های فعال در حوزه کاریکاتور دور نشده‌ایم این سؤال را هم بپرسم که به‌نظرتان کاریکاتوریست‌شدن ذاتی است یا می‌توان آن را به علاقه‌مندان این حوزه آموزش داد؟
به‌نظر من کاریکاتوریست ‌شدن اصلا آموزش‌دادنی نیست. مثل این می‌ماند که شما بخواهید به یک نفر شاعری یاد بدهید! طرف باید ذوق و قریحه شعر گفتن را داشته باشد، بعد شما می‌توانید با یاد‌دادن اصول شعر، از او یک شاعر بسازید. درباره کاریکاتوریست‌شدن هم همین موضوع وجود دارد. فرد باید از درون نبوغ طنزاندیشی داشته باشد، بعد می‌تواند با کوشش و پژوهش دائمی و آموزش‌دیدن طراحی و نقاشی، یک کاریکاتوریست خوب شود. البته که طنزنویسی، طنزنگاری و طنزاندیشی در جهان کار بسیار مشکلی است و افراد کمی هستند که این نبوغ را دارند. شاهد این ماجرا هم اینکه شما ببینید در سال چقدر کتاب در جهان منتشر می‌شود و چند تا از آنها طنز است؟ چقدر نویسنده معروف در دنیا داریم و چند نفر آنها طنزنویس هستند؟ 

  کمی هم برایمان از کارکرد طنز و کاریکاتور در جامعه و حال خوب آدم‌ها می‌گویید؟
ببینید! اول باید به این موضوع اشاره کنم که کاریکاتور هم مثل هر هنر دیگری مخاطبان خاص خودش را دارد. مثل کسانی که به موسیقی یا تئاتر علاقه دارند، کسانی هم هستند که کارتون و کاریکاتور را دنبال می‌کنند. درواقع کاریکاتور برای این دسته از افراد دارای مفهوم است و مخاطب خاص این هنر است که متوجه طنز اثر می‌شود و از آن لذت می‌برد، برای همین من معتقدم که کاریکاتور تأثیرش را روی کسانی می‌گذارد که نسبت به این هنر آگاهی داشته باشند و مفهوم آن را بفهمند. اگر چنین درکی صورت بگیرد، کاریکاتور می‌تواند مثل یک مُسکن قوی برای چند ساعت هم که شده حال افراد را خوب کند و مرهمی برای زخم‌ها باشد. در جامعه هم ترویج فرهنگ نقدپذیری را به همراه می‌آورد؛ همانطور که امروز در دنیا شاهد آن هستیم. امروزه صفحه اول روزنامه‌های بزرگ دنیا به کاریکاتور مسائل روز اختصاص دارد و مردم هر روز این کارهای طنز را دنبال می‌کنند. جالب اینکه سیاستمداران و حتی کسانی که مورد نقد کاریکاتورها قرار می‌گیرند هم از این آثار استقبال می‌کنند. در دفتر برخی از سیاستمداران دنیا می‌توانید کاریکاتورهایی که عملکردشان را به نقد کشیده ببینید که روی دیوار قاب شده‌اند. این همان ترویج فرهنگ نقدپذیری در جامعه است که متأسفانه جای خالی آن در کشور ما به‌شدت احساس می‌شود. متأسفانه در ایران کاریکاتور کشیدن به‌معنای توهین کردن تلقی می‌شود! در حالی ‌که نگاه دنیا به کاریکاتور، به‌عنوان دارویی است که در پی درمان یک بیماری است.

  جایی از قول‌تان خوانده‌ام که گفته‌اید کاریکاتور یک زبان تصویری بین‌المللی است و همه مردم دنیا می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند؛ این اتفاق چطور می‌افتد؟
بله. من بارها گفته‌ام که کاریکاتور یکی از کوتاه‌ترین پیام‌رسان‌های بین‌المللی است که در آن می‌توان با چند خط، احساسات افراد را تحت‌تأثیر قرار داد و با آنها ارتباط برقرار کرد. زبان تصویر، زبانی است که همه مردم دنیا آن را می‌فهمند. خود من در صفحه شخصی‌ام دنبال‌کنندگانی از کشورهای مختلف دنیا ازجمله چین، کوبا، مکزیک، کانادا، هندوستان و... دارم که کارهایم را می‌بینند و برایم پیغام می‌گذارند که از دیدن کارها لذت برده‌اند. به همین دلیل است که می‌گویم کاریکاتور یک زبان تصویری بین‌المللی است و کاریکاتوریست می‌تواند با آن پیام‌های بزرگی را به دنیا مخابره کند.

  شما سعی می‌کنید با کاریکاتورهایتان چه پیام‌هایی را به مردم دنیا مخابره کنید؟
من سال‌هاست که کمتر به مسائل روز می‌پردازم. چون این مسائل تاریخ مصرف دارند و خیلی زود فراموش می‌شوند. شاید باورتان نشود، اما گاهی پیش می‌آید که یکی از کاریکاتورهای قدیمی‌ام را می‌بینم و اصلا یادم نمی‌آید که آن را من کشیده‌ام! یا اگر متوجه شوم کار خودم است، یادم نمی‌آید جریان آن چه بوده و چرا آن را کشیده‌ام! چون مسائل روز مثل گرانی گوجه و اجاره‌خانه و... به همان سرعتی که سر زبان‌ها افتاده‌اند، به همان سرعت هم از یادها می‌روند. البته من کاریکاتور روز را نفی نمی‌کنم. کشیدن این کاریکاتورها برای ثبت وقایع مختلف در تاریخ خیلی کار مهم و ارزشمندی است، اما خود من در کنار این کارهای مصرفی سعی کرده‌ام کاریکاتور را به مفهوم هنر، نزدیک و نزدیک‌تر کنم تا اثری که خلق می‌کنم ماندگار شود، به همین‌خاطر سال‌هاست که موضوع کاریکاتورهایم مشکلات جهان است که شامل محیط‌زیست، فقر، عدالت‌اجتماعی، جنگ، صلح و... می‌شود؛ موضوعاتی که برای ملل دنیا پیام دارند و همیشه ماندگارند.

  یکی از ویژگی‌های آثار شما این است که کارهایتان در عین زیبایی، ساده و همه‌فهم هستند، درحالی‌که برخی از کاریکاتورها پیچیدگی‌هایی دارند که کمتر کسی متوجه مفهوم آنها می‌شود. به‌نظرتان کاریکاتور چقدر باید ساده باشد تا بتواند مفاهیم باارزش را به افراد بیشتری منتقل کند؟
کاریکاتوریست هرقدر تجربه بیشتری داشته باشد و توانمندتر باشد، می‌تواند اثری خلق کند که همه آن را بفهمند و از دیدنش لذت ببرند. من به این کار کیمیاگری می‌گویم؛ اینکه بتوانی با کشیدن چند خط در یک کاغذ سفید اثری خلق کنی که برای همه مردم دنیا قابل فهم باشد. این سهل و ممتنع بودن هم به همین راحتی‌ها به‌دست نمی‌آید. کاریکاتوریست باید مرتب مطالعه کند، پژوهش کند، اخبار روز دنیا را دنبال کند و کارهای کاریکاتوریست‌های بزرگ دنیا را ببیند تا اثری را که خلق می‌کند، هم طبقه عام بفهمد و هم طبقه روشنفکر.

  شکی نیست که مهم‌ترین بخش کاریکاتور، پیدا کردن ایده است؛ شما ایده کاریکاتورهایتان را از کجا می‌گیرید؟
ایده‌ها به چند طریق سراغ کاریکاتوریست‌ها می‌آیند؛ یکی اینکه فرد می‌نشیند و هی خط می‌کشد تا سرانجام از خط‌هایش یک طرح جالب به‌وجود می‌آید. بعضی سوژه‌ها هم یکدفعه در ذهن جرقه می‌زنند و مثل الهام شدن می‌مانند. یک سری سوژه‌ها هم از دیدن کار دیگران به‌دست می‌آیند. خود من سال‌هاست که به‌طور مرتب آثار دیگران را می‌بینم. این کار، هم باعث می‌شود که به ایده‌های جالبی برسم و هم اینکه کار تکراری انجام ندهم! وقتی شما کارهای دیگران را زیاد ببینی، آن وقت دیگر کاری انجام نمی‌دهی که مثلا 50سال پیش کاریکاتوریستی در یک گوشه از دنیا آن را انجام داده است. این آگاهی باعث می‌شود که کار از گزند تکرار دور بماند.

  سؤال خیلی سختی است، اما دوست دارم آن را بپرسم. می‌دانید تا امروز چندتا کاریکاتور کشیده‌اید؟!
اصلا نمی‌دانم! من از چهارده‌سالگی کاریکاتور کشیدن را شروع کردم و حالا 62سال است که کاریکاتور می‌کشم. من سال‌های سال قبل در روزنامه توفیق کاریکاتورهایی کشیده‌ام که امروز اصلا یادم نمی‌آید آنها را من کشیده‌ام! آن‌قدر زیاد است که تعدادشان از دستم در رفته است.
  شما زندگی‌تان با هنر، به‌ویژه کاریکاتور گره خورده. تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که اگر کاریکاتوریست نمی‌شدید، چه‌کاره می‌شدید؟
من 2تا شغل را خیلی دوست داشتم. به‌خاطر شغل پدرم که کارگردان، نمایشنامه‌نویس و هنرپیشه تئاتر بود به فیلمسازی و کارگردانی خیلی علاقه داشتم. دکوراتور داخلی هم مورد علاقه‌ام بود، اما خب، درنهایت کاریکاتوریست شدم.

  این روزها مشغول چه کارهایی هستید؟
این روزها دنبال کارهای هنری مختلفی هستم که همه آنها با رگ و ریشه‌های طنز، وجه‌های مختلف کاریکاتور را به نمایش می‌گذارند؛ از مجسمه‌سازی و عکاسی بگیرید تا طراحی تقویم و چیدمان. 5کتاب از مجموعه آثار کاریکاتورم را هم در دست تهیه دارم که 3-2تای آن تا شب عید منتشر خواهد شد. اردیبهشت‌ماه سال آینده هم نمایشگاهی انفرادی در گالری «باروک» برگزار خواهم کرد که مروری بر آثارم در این سال‌هاست. در این نمایشگاه 100اثر به نمایش در می‌آید که 30اثر آن جدید است.

همه به «طنزیم» دعوتیم

نمایشگاه گروهی کارتون و کاریکاتور «طنزیم» با حضور اساتید این هنر تصویری این روزها در نگارخانه «شمیس» برپاست. در این نمایشگاه که تا روز پنجشنبه 28آذر‌ماه ادامه دارد، آثار کامبیز درم‌بخش، احمد عربانی، بهمن عبدی، جواد علیزاده، علی جهانشاهی، داوود کاظمی، آرمان داوودی، جمال رحمتی، حسن کریم‌زاده، هادی حیدری، علی رادمند، علی میرایی و ثنا حسین‌پور به نمایش درآمده است. گالری شمیس همه روزه ، جز دوشنبه‌ها از ساعت 16تا 20 در فرمانیه، اندرزگو، بعد از سلیمی‌شمالی، کوچه دانیالی، پلاک8، پذیرای علاقه‌مندان به هنر کاریکاتور است.

همه کتاب‌های من

کامبیز درم‌بخش تاکنون چندین کتاب هم روانه بازار کتاب کرده که در این کتاب‌ها می‌توان رد سال‌ها تصویرسازی و کاریکاتورهای این پیشکسوت کاریکاتور ایران را دنبال کرد. بدون شرح، دفتر خاطرات فرشته‌ها، میازار موری که دانه‌کش است، المپیک خنده، سمفونی خطوط، اگر داوینچی مرا دیده بود، هنرهای تبسمی و... ازجمله کتاب‌های منتشرشده از کامبیز درم‌بخش است؛ ضمن اینکه این طراح، کاریکاتوریست و گرافیست ایرانی 5کتاب دیگر هم در دست تهیه دارد که به‌زودی منتشر خواهند شد.


این خبر را به اشتراک بگذارید