• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
سه شنبه 12 آذر 1398
کد مطلب : 89373
+
-

آمریکای لاتین؛ سیاستمداران مغلوب خیابان

رکود اقتصادی، گسترش بی‌عدالتی و ترس از فقیرتر‌شدن، مردم کشورهای آمریکای لاتین را به اعتراض علیه دولتمردان وا‌داشته است

آمریکای لاتین؛ سیاستمداران مغلوب خیابان

 اعتراض‌‌های مردمی آمریکای لاتین از کشوری به کشور دیگر سرایت می‌کند و اکنون این کلمبیایی‌ها هستند که طی 2هفته اخیر خیابان‌ها را در اعتراض به سیاست‌های دولت به اشغال خود در‌آورده‌اند؛ اعتراض‌هایی که بخش عمده آن در واکنش به فقیرتر‌شدن طبقه متوسط و فرودست جامعه است. در دیگر کشورهای آمریکای لاتین، اعتراض‌ها با اتفاقاتی ساده آغاز اما دامنه آن رفته‌رفته گسترده‌تر شد. در شیلی، افزایش قیمت بلیت مترو، در هائیتی و اکوادور افزایش قیمت سوخت و در بولیوی بلوا بر سر نتیجه انتخابات، نقطه آغاز اعتراض‌ها به دولت‌ها بود. در کلمبیا اما یک وضعیت نارضایتی دائمی از دولت، منشأ اعتراض‌هاست. این وضعیت، گروه‌های مختلف را به خیابان کشانده است؛ از دانش‌آموزان و دانشجویان گرفته تا اتحادیه‌های کارگری، تا روستاییان و حتی فعالان میراث فرهنگی معترض به گسترش اکتشاف معدن به خیابان آمده‌اند.
اعتراض‌های خیابانی علیه دولت، در آمریکای لاتین چیز تازه‌ای نیست. در سال‌2000 و سال‌های بعد از آن،‌ دولت‌های منتخب در آرژانتین، اکوادور و بولیوی بر اثر همین اعتراض‌ها ساقط شدند. ‌ماه قبل در بولیوی، اوو مورالس بر اثر اعتراض‌های خیابانی مجبور به ترک قدرت و فرار از کشور شد. او به ‌همان شیوه‌ای ساقط شد که 14سال پیش به قدرت رسیده بود. اکثر مناطق جهان این ‌روزها همچون سال‌1968، سراسر اعتراض و نارضایتی است، اما وضعیت کنونی آمریکای لاتین، شدیدتر از دیگر‌ مناطق است. در آن سال، موجی از اعتراض سراسر جهان، از پاکستان گرفته تا لهستان، یوگسلاوی، چکسلواکی، ایتالیا، اسپانیا، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی، ایرلند شمالی، برزیل، مکزیک و حتی آمریکا را فرا گرفت.
اکنون در آمریکای لاتین نارضایتی مردمی تنها به شکل اعتراض خیابانی نمود پیدا نکرده است. زمانی که چهره‌های پوپولیست و افراطی همچون ژائیر بولسانارو در برزیل و مانوئل لوپز اوبرادور در مکزیک به قدرت رسیدند، هواداران آنها سرشار از سرخوشی ناشی از پیروزی خشم‌شان نسبت به طبقه حاکم بودند. در آرژانتین و اروگوئه هم شاهد چنین وضعیتی بوده‌ایم.
دلیل اصلی وضعیت کنونی در آمریکای لاتین، نارضایتی ناشی از رکود اقتصادی است. گسترش بی‌عدالتی در جوامع و ترس از فقیرترشدن باعث شده مردم به‌شدت از وضعیت موجود ناراضی باشند. در آمریکای لاتین شکاف میان فقیر و غنی عمیق‌تر نشده است اما بیش از پیش به چشم می‌آید. در شیلی مردم مرکز خرید بزرگ «کستان‌» را که در طبقات پایینی یک برج 64طبقه ساخته شده غارت کردند. مردمی که به‌طور متوسط 33هزار پزو (برابر با 375دلار) در ‌ماه دستمزد می‌گیرند، در این مجتمع شاهد فروش کیف‌های دستی هستند که 4میلیون پزو قیمت دارند. در خیابان‌های پایتخت، اکنون بیش از هر زمان دیگری ماشین‌های لوکس فراری و مازراتی دیده می‌شود؛ در همان خیابان‌هایی که مردم طبقات دیگر به زحمت خود را در اتوبوس‌های مملو از جمعیت جا می‌دهند. غیر از این، بخش اعظم جامعه شیلی در زمینه تامین مسکن و بهداشت خود دچار مشکل هستند و این آنها را بیش از پیش نسبت به آینده نگران کرده است.

در کشورهای آمریکای لاتین، سیاستمداران به‌خاطر فساد گسترده دیگر اعتباری پیش مردم ندارند. این وضعیت در مقایسه با گذشته در سایه گردش آزاد اطلاعات بیش از پیش به چشم می‌آید. به‌عبارت دیگر، شفافیت در این کشورها حکمرانی خوب را پشت سر گذاشته است. احزاب سیاسی که بیشترشان تضعیف و چندپاره شده‌اند، از وظیفه ذاتی خود که همان کانالیزه‌کردن نارضایتی‌های عمومی است، دست کشیده‌اند. سیاستمداران مغلوب خیابان‌ شده‌اند

در کشورهای آمریکای لاتین، سیاستمداران به‌خاطر فساد گسترده و رسوایی‌‌های مالی دیگر اعتباری پیش مردم ندارند. این وضعیت در مقایسه با گذشته در سایه گردش آزاد اطلاعات، افشاگری‌‌های بی‌سابقه و تلاش‌های روزنامه‌نگاران بیش از پیش به چشم می‌آید. به‌عبارت دیگر، شفافیت در این کشورها حکمرانی خوب را پشت سر گذاشته است. احزاب سیاسی که بیشترشان تضعیف و چندپاره شده‌اند، از وظیفه ذاتی خود که همان کانالیزه‌کردن نارضایتی‌های عمومی است، دست کشیده‌اند. سیاستمداران مغلوب خیابان‌ شده‌اند.
دولت‌ها در آمریکای لاتین رفته‌رفته متوجه شده‌اند که تشخیص درد، کار آسانی است، اما یافتن درمان چندان ساده نیست. بسیاری از مشکلات، ریشه‌دار هستند و راه‌حل‌های آنها زمان‌بر است. بدون‌شک رشد اقتصادی، سیستم پیشرفته مالیات‌ستانی، افزایش حداقل دستمزد و خدمات اجتماعی بهتر، نیازمند افزایش بهره‌وری در جامعه است که خود نیازمند اصلاحات جدی است؛ اصلاحاتی که معمولا مورد اقبال عموم قرار نمی‌گیرد.
در اغلب کشورهای آمریکای لاتین، رویکرد دولت‌ها تعجیل برای سرپوش‌گذاشتن بر بحران است. در اکوادور، دولت لینین مورینو، تصمیم خود را برای افزایش قیمت سوخت لغو کرد. او همچنین در تلاش است نظر مجلس را برای لغو برنامه افزایش مالیات جلب کند. دولتمردان در شیلی برای افزایش بودجه عمومی یورش آورده‌اند. در اکوادور، ایوان دوکه احتمالا از اصلاحات مورد نظر دولت در زمینه حقوق و دستمزد عقب‌نشینی کند. در برزیل، بولسانورو قصد دارد برنامه کاهش حقوق و مشاغل دولتی را لغو کند؛ چرا‌که احتمالا زمینه اعتراض‌های خیابانی را فراهم خواهد کرد.
در آمریکای لاتین، اصلاحات همیشه دشوار بوده است. احتمالا رفته‌رفته سیاستمداران بیشتری راه رئیس‌جمهور پرو را خواهند رفت. مارتین ویکارا طی 20‌ماه گذشته تمامی طرح‌هایی را که با مخالفت مردمی روبه‌رو بوده، لغو کرده است. او سوار موج اعتراض‌های مردمی شد و مجلسی را هم که تحت کنترل مخالفانش بود منحل کرد. او یکی از 4رئیس‌جمهوری است که در کشورهای آمریکای لاتین، محبوبیتی بیش از 50درصد دارند. انجام اقدامات پوپولیستی، شاید خیابان‌ها را آرام کند، اما هرگز نارضایتی را از بین نمی‌برد؛ تنها فوران آن‌را به تأخیر می‌اندازد.

منبع: اکونومیست

 

این خبر را به اشتراک بگذارید