• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
چهار شنبه 22 آبان 1398
کد مطلب : 87660
+
-

افکار مرگ

تاب‌آوری
افکار مرگ


میلاد زاهدی ـ  روانپزشک

آیا تابه‌حال واقعا از خدا طلب مرگ کرده‌اید؟ جملاتی مثل اینکه سکته کنم و خلاص شوم یا سرطان بگیرم بمیرم و...
اگر این افکار از ذهنتان می‌گذرد، در واقع شما افکار خودکشی دارید، منتهی نه از نوع فعال آن بلکه از نوع منفعلانه. به‌عبارتی ترس از گناه خودکشی یا ترس از اذیت شدن بستگانتان یا حتی ترس از ناقص شدن در اثر خودکشی ناکامل، شما را از خودکشی بازداشته ولی این لزوما به این معنی نیست که بیمار نیستید. اصولا در علم روانپزشکی چیزی به اسم خودکشی فلسفی یا عقلانی وجود ندارد. هر کس که افکار خودکشی دارد یا اقدام به خودکشی می‌کند «بیمار» است. شاید بگویید فلانی ورشکست شد و خودکشی کرد یا فلان شخص بدترین اتفاق برایش افتاد و خودکشی کرد اما هیچ‌کدام از اینها دلیل کافی برای خودکشی نیست. پس افکار و اقدام خودکشی معادل بیماری زمینه‌ای روانپزشکی است و به درمان سریع روانپزشکی نیاز دارد. حتی اگر کودک یا نوجوان یا هر شخصی با هر سنی در ظاهر به قصد جلب توجه، افکار خودکشی را بیان یا اقدام کند و اقدامش هم خطرناک نباشد باز هم باید آن را جدی گرفت. خطرناک نبودن روش خودکشی به معنی خفیف بودن بیماری نیست. افکار خودکشی و اقدام به‌خودکشی یک اورژانس مهم روانپزشکی است و نیاز به درمان و گاهی بستری اورژانسی دارد. عجیب است که ما به قلب و روده و معده و مثانه حق بیمار شدن می‌دهیم ولی تصور می‌کنیم مغز انسان سالم به دنیا می‌آید و سالم از دنیا می‌رود! همانطور که قلب و سایر اعضا به دلایل ژنتیک یا محیطی می‌توانند بیمار شوند، مغز ما هم از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین نباید از مراجعه به روانپزشک هراس داشت. اگر اهل آزمایش و بررسی مرتب بدن خود هستید، مغز شما مهم‌ترین عضو بدن شماست که نیاز به بررسی مرتب دارد. علت مراجعه نکردن اغلب بیماران، ترس از عوارض دارویی از قبیل چاقی، خواب‌آلودگی و وابستگی به داروست. البته خوشبختانه نسلِ جدیدِ داروهای روانپزشکی عوارضی بسیار کمتر از داروهایی دارند که اغلب ما روزانه به راحتی مصرف می‌کنیم.


 

این خبر را به اشتراک بگذارید