• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
پنج شنبه 9 آبان 1398
کد مطلب : 86569
+
-

پیشنهادهای دوست داشتنی آخر هفته

 آخرین روز بازپرس
 تئاتر ساعت گس

تئاتر تماشاکردن هم از آن لذت‌های بی‌جایگزین دنیاست. یک جورهایی، انگار دارید فیلم سینمایی بدون روتوش را در یک فضای صمیمانه و بدون واسطه و دقیقاً جلوی چشم‌تان و البته به‌صورتی جمع و جور و حرفه‌ای‌تر و هنری‌تر تماشا می‌کنید. اگر دوست دارید سری به یک نمایش تئاتر بزنید، می‌توانید به نمایش «ساعت گس» فکر کنید. این تئاتر را خشایار پیرعلمی کارگردانی کرده و از بیستم مهر نمایش آن آغاز شده و البته تا پایان آبان‌ماه هم در جریان است. پس فرصت به اندازه کافی دارید. اما موضوع نمایش چیست؟ یک بازپرس پیری، در حال بازنشسته شدن است و دارد کارش تمام می‌شود؛ در واقع آخرین روز کاری اوست. اما در همین آخرین روز، یک پرونده مشکوک را به دستش می‌دهند. او هم این پرونده را پیگیری می‌کند و به یک فاجعه می‌رسد. البته این کلیشه، در فیلم‌های زیادی هم اجرا شده است؛ آخرین روز کاری یک پلیس یا بازپرس یا مأمور امنیتی که حتی ممکن است به پایان زندگی‌اش هم ختم شود. نقش‌آفرینان این نمایش را مصطفی دارابی، سعید حاجی حیـدری و امین‌رضا ملک محمودی تشکیل می‌دهند. خانه‌موزه استاد انتظامی، در قیطریه واقع شده است.


این فیلم کمی تلخ
  فیلم پیلوت

این روزها فیلمی در حال اکران است که به‌عنوان یک گزینه سینمایی برای فیلم‌بازها، می‌تواند مورد مناسبی باشد. نام این فیلم «پیلوت» است و ژانر اجتماعی دارد. این اثر سینمایی را ابراهیم ابراهیمیان ساخته و بازیگرانی چون جواد عزتی، حمیدرضا آذرنگ، سعید آقاخانی، بهدخت ولیان، پریوش نظریه و... هم در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند. ماجرای فیلم، ماجرای فردی است که سال‌ها پیش همسر و فرزندش را ترک کرده. او حالا همراه برادرش برگشته تا پسرش را ببیند. پسر او قرار است تحت عمل جراحی قرار بگیرد اما متوجه می‌شود که او در جریان این عمل جراحی فوت کرده. او همسر سابقش را در بیمارستان به باد کتک می‌گیرد؛ چرا که معتقد است باید با هماهنگی او این عمل جراحی انجام می‌شد؛ نه صرفاً با رأی و نامه دادگاه. حالا گره داستانی، در تحویل جنازه این فرزند چهار ساله است که هر کدام از والدین او تأکید می‌کنند که باید تحویل آنها شود تا به شهر و محل زندگی خودشان ببرند. داستان با همین کش و قوس‌ها به پیش می‌رود. یادتان باشد اگر برای خنده و نشاط می‌خواهید به سینما بروید، این فیلم مناسب شما نخواهد بود؛ چراکه اجتماعی و کمی 
تلخ است.


شب های برج
  برج میلاد

چه دوست داشته باشیم یا نه، برج میلاد را باید نماد زندگی مدرن و تهران مدرن بدانیم. به همین دلیل است که خیلی‌ها که وارد تهران می‌شوند، دوست دارند سری به این مجموعه بزنند. حتی در بخشی از سریال‌ها و فیلم‌ها، مثل سریال «پایتخت»، سعی می‌کنند لوکیشن‌هایی از این مجموعه را هم نشان بدهند تا نشانه‌ای بر توسعه‌یافتگی ایران باشد. از اینها که بگذریم، برج میلاد برای یک شب‌گردی هم گزینه مناسبی است؛ چه زمانی که در این مجموعه کنسرت و رویداد و سمیناری برگزار می‌شود، چه زمانی که صرفاً درهایش برای بازدید عموم مردم باز است. در داخل این برج و مجموعه اطراف آن، گزینه‌های مناسبی برای شب‌گردی و تفریح شما تدارک دیده شده. ضمن اینکه در طبقه لابی برج، ده‌ها واحد تجاری هم جا خوش کرده‌اند تا حتی در زمینه خرید هم مشکلی نداشته باشید. سکوی دید باز و بسته برج میلاد هم گزینه مناسبی برای یک شب‌گردی و تماشای تهران بزرگ در شب‌هاست. در این مجموعه و برج، شما همچنین با گزینه‌های دیگری چون موزه مشاهیر، گنبد آسمان برج، آبشار برج میلاد، کافه و رستوران، کافه تریا، رستوران ویژه برج، رستوران‌گردان و... آشنا می‌شوید.


شب های میدان بزرگ
  پلازای میدان هفت تیر

میدان بزرگ هفت تیر، محل گذر خیلی‌ها به نقاط مختلف تهران است. به همین دلیل چند وقتی بود که انبوهی از خاک و مصالح و ماشین‌های فنی و... را می‌دیدیم که در حال انجام کارهایی بودند. غالباً مردم نمی‌دانستند اینجا چه اتفاقی در شرف افتادن است. اما حالا، میدان هفت تیر هم یک گزینه شب‌گردی مناسب با رویکرد تجاری- فرهنگی شده است. اسمش را هم گذاشته‌اند پلازای هفت تیر. راسته هفت‌تیر از دیرباز محل فروش پوشاک و مخصوصاً مانتوها و لباس‌های مجلسی بوده است. راسته کریمخان هم که غالباً رویکرد فرهنگی داشته است. حالا ترکیب این دو رویکرد در یک میدان، می‌تواند برای هر شهروندی جذابیت‌های خودش را داشته باشد. جالب‌تر اینکه یک خروجی از مترو هم برای این میدانگاه درنظر گرفته‌اند. آمفی‌تئاتر روباز، فضای سبز، فضای مکث و... از بخش‌هایی هستند که برای این پلازا درنظر گرفته شده است. همچنین این فضا برای افراد معلول و کم‌توان مناسب‌سازی شده تا خانواده‌ها نگرانی چندانی نداشته باشند. دفعه بعد که به میدانگاه پرنور هفت تیر رفتید، شب‌گردی در آن را از دست ندهید.


موزه‌ای برای تجسمی‌ها
  موزه هنرهای معاصر

این موزه در ضلع غربی پارک لاله تهران واقع‌شده و یکی از جاهایی است که می‌توانید بابت یک هنرگردی حرفه‌ای‌تر رویش حساب کنید. این موزه در سال 56فعالیتش را شروع کرد، در زمینی به وسعت 2 هزار مترمربع. اطرافش هم فضای سبز جالبی درنظر گرفتند که به پارک مجسمه معروف است؛ با تندیس‌ها و تمثال‌های هنرمندان مشهور ایرانی. معماری ساختمان این موزه هم که ترکیبی از معماری سنتی و مفاهیم فلسفی است، جزو جاذبه‌های آن محسوب می‌شود؛ در واقع ساختمان موزه، تلفیقی از معماری نوین و سنتی ایران و جهان است. گالری‌های مجموعه نیز امکان برگزاری نمایشگاه‌های مختلفی را فراهم می‌آورند تا در کنار رویکرد موزه‌محورانه مجموعه، محل برگزاری رویدادهای هنری هم باشند. در فضای سبز اطراف پارک نیز تندیس‌هایی زیبا از هنرمندانی چون هنری مور، آلبرتو جیاکومتی و پرویز تناولی  قرار دارد. مجموعه دائمی این موزه، جمعاً 3هزار اثر هنری از نخبگان هنرهای تجسمی ایران و جهان را در خودش گرد آورده است. حتی آثاری از هنرمندانی چون رنوار، لوترک، گوگن، پیکاسو، ماکس ارنست و ماگریت را در این مجموعه می‌توانید پیدا کنید. این موزه را مهم‌ترین مجموعه هنر غربی در غرب آسیا نیز لقب داده‌اند.


خانه صد ساله
  سرای خانه کاظمی

بدون شک تا  به حال چند باری گذرتان به مرکز تهران و حوالی بازار پایتخت و البته تهران قدیم افتاده است؛ همان‌جاهایی که به اسم چهارراه سیروس و امامزاده یحیی و مولوی و... می‌شناسیم. با توجه به گسترش بازار تهران در چهار طرف خودش، متولیان شهری تصمیم گرفتند که خانه‌ها و بناهای قدیمی و ارزشمند این حوالی را نگه دارند تا تخریب نشوند. یکی از این بناها، خانه کاظمی است که امروزه به نام سرای کاظمی شناخته می‌شود. شاید اگر کوچه پسکوچه‌های امامزاده یحیی را طی کنید و از میان وانتی‌ها و موتوری‌ها و چرخی‌ها و البته ساکنان بومی منطقه بگذرید، تعجب کنید که با چنین خانه‌های بزرگ و قدیمی و سرسبزی روبه‌رو شوید. اما در دل بازار خسته و شلوغ تهران، بد نیست سری هم به این مجموعه‌ها بزنید. عمارت کاظمی را به اسم خانه‌موزه تهران قدیم هم می‌شناسند که در محله چاله‌میدان قدیم یا همان امامزاده یحیی واقع شده. 100 سالی از ساخت این خانه و عمارت گذشته و می‌گویند که متعلق به یکی از اصطبل‌داران شاهان قاجار بوده است. شکل و شمایل و معماری خانه هم بسیار چشم‌نواز است.



.فریاد در آسمان
  تیوب‌سواری با پرش در آسمان

البته تیوب‌سواری، تفریحی است که از وقتی که لاستیک‌های ماشین‌ها ساخته شده‌اند، وجود داشته است. به این ترتیب که در فضاهایی که سرپایینی و شیب وجود دارد، سوار تیوب‌ها شده و همینطور می‌روند پایین. البته تفریح خطرناکی هم هست. خاصه در کوهستان‌های پربرف این تفریح به‌شدت رایج است؛ یک تیوب پیدا می‌کنند و سوارش شده و همینطور می‌روند پایین. حالا در حوالی دریاچه شهدای خلیج‌فارس یا چیتگر، این تفریح هیجانی، به شکلی مدرن‌تر ارائه می‌شود. اسمش را هم گذاشته‌اند تیوب‌سواری با پرش در آسمان. با مشارکت ایتالیا و هلند هم ساخته شده و انصافاً تفریح آدرنالینی فوق‌العاده‌ای است. به این ترتیب که شما در ارتفاعی که باید شروع کنید، قرار می‌گیرید. یک سرسره بزرگ و موج دار پیش‌روی شماست. تیوب‌هایی هم در اختیارتان قرار می‌دهند. سوار این تیوب‌ها شده و با سرعت مسیر را طی می‌کنید. تا همین‌جا هم کلی داد و بیداد راه می‌اندازید و آندرنالین خونتان بالا  می‌رود. اما هیجان اصلی از اینجا به بعد است. وقتی که این سرسره تمام شد، شما و تیوب و قلب‌تان، یک دفعه به آسمان پرتاب می‌شوید. نگران نباشید، یک تشک بادی بزرگ و امن، در انتظار شماست.


پینت‌بال خلاصه شده
  لیزرتگ
اگر هفته گذشته خاطرتان باشد، درباره پینت‌بال حسابی صحبت کردیم. حالا در این میان این سؤال خلاقانه هم مطرح شده که چرا باید این لباس‌های سنگین را بپوشیم و چرا باید رنگی شویم و.... به همین دلیل بود که بازی‌سازان، بازی لیزرتگ را اختراع کردند. این بازی درست مثل بازی پینت‌بال است، فقط تفاوت‌هایی دارد. اول اینکه بازی شما در فضای سر باز نیست و در فضایی تاریک و سربسته اتفاق می‌افتد. دوم اینکه شما یک جلیقه خاصی را می‌پوشید و نیاز به پوشیدن لباس بزرگ و سنگین و کلاه پینت‌بال نیست. نکته سوم هم اینکه به جای گلوله‌های رنگی، شما با تفنگ لیزری که دارید، شروع به زدن حریفان‌تان می‌کنید و اگر گلوله شما به هدف اصابت کرد، طرف مقابل با لرزشی خفیف، متوجه این امر خواهد شد؛ یک بازی شسته‌رفته که دردسرهای پینت‌بال را هم نداشته ولی همان هیجان را دارد. این عالی نیست؟‌ هم‌اکنون مجموعه پرواز و کاج، در توچال و سرخه‌حصار امکان این بازی را برایتان فراهم کرده‌اند. جالب اینکه در این بازی، موسیقی تندی پخش شده و پیچ در پیچ‌بودن فضا هم باعث هیجان بیشتر می‌شود.



این کافه دوست‌داشتنی
  کافه‌پیانو
  فرهاد جعفری

اگر دوست دارید درگیر یک کتاب درست و حسابی در حوزه ادبیات شوید، ما به شما و برای این شماره، «کافه‌پیانو» را پیشنهاد می‌کنیم. این کتاب را فرهاد جعفری نوشته است. جعفری با نخستین رمان خود، ثابت کرد که نویسنده‌ای کاربلد ظهور کرد؛ هرچند موضع‌گیری‌های سیاسی او، بعدها باعث انزوایش در جامعه ادبی شد. اما اینها هیچ ربطی به داستان کافه‌پیانوی او ندارد. این کتاب، نثری ساده دارد و چندان اثر پیچیده‌ای نیست و راحت‌خوان است. نخستین چاپ آن هم در سال 86 بود که اتفاق افتاد. این داستان، شخصیت‌هایی دارد که نویسنده و اطرافیان او هستند. نویسنده، کافه‌داری هم می‌کند و در شرف جداشدن از همسر خود است. در این میانه، البته اتفاقات دیگری هم می‌افتد؛ ازجمله ورود یک خانم دیگر به زندگی او. اما به‌هم‌خوردن خط روایت‌ها، باعث می‌شود تا گره‌های جالبی در داستان افتاده و خواننده را وادار به‌دنبال‌کردن کار کند. ارتباط نویسنده و دخترش گل‌گیسو نیز از بخش‌های جالب این کتاب است که کاملاً طبیعی و درست و حسابی از آب درآمده است. خواندن این کتاب را از دست ندهید.


کتابی از فردوسی‌پور
  هنر خوب زندگی‌کردن

بیشتر شما عادل فردوسی‌پور را با فوتبال و تلویزیون و گزارشگری می‌شناسید اما این چهره شهیر ایرانی، جنبه‌های دیگری هم دارد که شاید کمی مغفول مانده باشد. ازجمله اینکه استاد دانشگاه است، و اینکه کتاب هم ترجمه کرده؛ کتاب‌هایی که حتی با استقبال هم روبه‌رو شده‌اند. کتاب«هنر خوب زندگی کردن» نوشته رولف دوبلی نیز ازجمله کتاب‌هایی است که فردوسی‌پور، به همراه بهزاد توکلی و علی شهروز ترجمه و از طریق نشر چشمه، راهی بازار کرده. در مقدمه این کتاب و به قلم خود او چنین آمده: «هنر خوب زندگی‌کردن مجموعه‌ای از روش‌های عملی و کاربردی است که به تأکید نویسنده حاصل سال‌ها تحقیق و گردآوری مطالب گوناگون در حوزه روانشناسی، فلسفه، علوم اقتصاد، ریاضی و تجارت است... . در این کتاب با جعبه‌ای شگفت‌انگیز از ابزارهای ذهنی آشنا می‌شوید. با بهره‌گیری از این ابزارهای هوشمند، بسیاری از انگاره‌های ذهنی شما دگرگون می‌شود. اگرچه آشنایی با این جعبه ابزار به‌تنهایی تجربه یک زندگی خوب را تضمین نمی‌دهد، دست‌کم کمک می‌کند تا در زندگی عملکرد بهتری داشته باشیم.» این تیم پیش از این، کتاب «هنر شفاف اندیشیدن» را هم از همین نویسنده ترجمه و راهی بازار کرده بودند.



حیات وحش در بزرگراه‌ها
  پارک جنگلی پردیسان

اگر به شما بگوییم که یکی از جاذبه‌های طبیعی استان تهران، درست در میان بزرگراه‌های اصلی شهر مانند حکیم و شیخ فضل‌الله و... قرار دارد، چه خواهید گفت؟ پارک جنگلی پردیسان، جایی است که می‌خواهیم به‌عنوان یک پیشنهاد گردشگری درباره‌اش صحبت کنیم؛ جایی که از دل آن، برج میلاد به‌عنوان نماد تهران مدرن به خوبی قابل مشاهده است. 
این پارک وابسته به سازمان حفاظت محیط‌زیست بوده و به نوعی معروف‌ترین پارک طبیعت کشور هم محسوب می‌شود. حضور این پارک، به‌عنوان یک ریه تنفسی در غرب تهران، باعث عوض‌شدن حال و هوای مناطقی چون مرزداران، شهرک غرب و... هم شده. در این پارک جنگلی، گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری حیات‌وحش را چه به‌صورت تاکسیدرمی شده و چه زنده، می‌توانید به تماشا بنشینید. ضمن اینکه باغ وحشی هم در دل آن جا خوش کرده است. پارک به واسطه عبور یکی از بزرگراه‌ها از میانش، به 2 بخش تقسیم می‌شود که عملاً با 2 پل، به هم وصل‌شده که جزو زیبایی‌های آن محسوب می‌شود. دسترسی به این مجموعه طبیعی در دل پایتخت هم بسیار ساده است.



نود آبشارهای ایران
  درباره آبشار هفت‌چشمه

بیشتر ما عادت کرده‌ایم که جاده چالوس را به زیبایی و البته عبوری‌بودنش بشناسیم؛ یعنی سریع ماشین را روشن می‌کنیم و داخل این جاده می‌اندازیم تا به شمال برسیم. شاید توقفی هم بین راه کرده تا چیزی میل کنیم یا از منظره‌ای لذت ببریم. اما ابتدای جاده چالوس در کرج و کمی جلوتر هم جاذبه‌های خاص خودش را داشته و دارد؛ یعنی شما اگر با مسیر آشنا باشید و راه‌تان را کج کنید، به منظره‌های عجیب و غریبی خواهید رسید. یکی از این منظره‌های تماشایی را باید آبشار هفت‌چشمه بدانیم که از جاذبه‌های طبیعی استان البرز محسوب می‌شود و البته با90متر ارتفاع، جزو بلندترین آبشارهای پایتخت هم هست. این آبشار در کیلومتر 17جاده کرج به چالوس و در نزدیکی روستای ارنگه واقع شده؛ جایی در بالادست رودخانه ارنگه. البته رسیدن به این آبشار کمی سخت است؛خاصه اگر فصل بارندگی هم باشد. اما در مسیر رسیدن به آن، آبشارهای کوچکی هم واقع شده که ارتفاع آنها به 5متر هم می‌رسد و در مجموع با نام هفت‌چشمه خوانده می‌شوند. این منطقه غارهای طبیعی چشم‌نوازی هم 
دارد. عکس گرفتن کنار این آبشارها و غارها تجربه بی‌نظیری است.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید