بیوفا
از انتهای دهه 70 سروکله مردان خیانتکار در فیلمهای ایرانی پیدا شد
مسعود پویا
بعد از انسداد نیمه اول دهه70 که محافظهکاران عرصه فرهنگ را در اختیار گرفته بودند، نوبت به گشایش نیمه دوم این دهه رسید که اصلاحطلبان بر مسند قدرت نشستند و فضا را باز کردند. محصول این گشایش، تغییر لحن و رویکرد سینمای ایران از سینمای اکشن به ملودرام اجتماعی بود. در انتهای دهه70، ردپای خیانت هم در فیلمها پیدا شد. سال79 بهرام بیضایی با «سگکشی» پس از یک دهه غیبت به سینما آمد و ماجرای زنی را روایت کرد که مسئولیت سنگین پرداخت بدهیهای شوهرش را برعهده گرفته و در این مسیر انواع و اقسام آزار و تحقیر را متحمل شد تا در انتها متوجه شود مرد با منشیاش قصد ازدواج دارد. عاقبت خیانت در فیلم بیضایی گرفتار شدن در دام مردان خشمگین بود؛ مردانی که برای سگکشی به میدان آمده بودند.
اگر گلرخ (مژده شمسایی) در انتهای فیلم بیضایی به خیانت شوهر پی میبرد، مریم بانو (بیتا فرهی) در همان اوایل «بانو» (داریوش مهرجویی1370) متوجه بیوفایی همسرش محمود (خسرو شکیبایی) میشود. محمود برای پیوستن به زنی مطلقه، خانه بانو را ترک میکند و پس از آن ما شرح تنهایی زن و حضور آدمهای طبقه فرودست را شاهدیم که در نهایت فروپاشی روحی بانو را در پی دارد. در انتهای فیلم محمود مغبون و پشیمان بازمیگردد ولی حالا نوبت بانو است که خانه را ترک کند.
فیلم بانو که در سال70 غیرقابل نمایش تشخیص داده شده بود، سال77 روی پرده آمد و جنجالی هم به پا نکرد. در گذر زمان تغییرات گسترده اجتماعی-فرهنگی، لحن فیلمهای ایرانی را عوض کرده بود و آنچه روزگاری ممنوع به شمار میرفت، حالا معمول و متداول بود.
سینمای ایران حالا سراغ مردان خیانتکار میرفت که به دست خود کانون خانواده را فرومیریختند.
در انتهای دهه70، «شوکران» (بهروز افخمی) از راه رسید و چیزی را به نمایش گذاشت که در سینمای پس از انقلاب بیسابقه بود.