• شنبه 1 اردیبهشت 1403
  • السَّبْت 11 شوال 1445
  • 2024 Apr 20
دو شنبه 14 اسفند 1396
کد مطلب : 8617
+
-

نیاز به روایت مشترک از ورشکستگی آبی

نیاز به روایت مشترک از ورشکستگی آبی

دیروز همایش بزرگداشت روز ملی آب برگزار شد. این برای سومین سال است که در «نوروز آب‌ها» همایشی با حضور کارشناسان حوزه آب برگزار می‌شود تا مگر اندیشه‌ای برای پیروز شدن بر کم‌آبی شکل بگیرد و حوزه مدیریت منابع و مصارف آب اثر کند. به گزارش همشهری، در همایش امسال، وضعیت آبی ایران فراتر از بحران و در مرحله ورشکستگی توصیف شد که البته خوانش و روایت مشترکی نیز از آن وجود ندارد. از سوی دیگر، سازمان برنامه‌وبودجه نیز دیروز گزارشی با عنوان «بحران آب و امکان‌سنجی اتصال پهنه‌های آبی شمال و جنوب کشور» منتشر کرد که در آن به بررسی وضعیت آبی کشور و راهکارهای مواجهه با تبعات آن پرداخته شده است. در این گزارش تصریح شده است که حرکت به سمت ورشکستگی آبی در ایران شتاب گرفته و درصورت مدیریت نکردن بهینه منابع آب، ورشکستگی آبی گزینه دور از ذهنی نخواهد بود.

 بهره‌وری، حلقه مفقوده در مصرف آب

رئیس اتاق ایران در این همایش، چگونگی مصرف آب را یکی از مشکلات اساسی در ایران دانست و گفت: متأسفانه ما همیشه پس از بروز بحران به فکر یافتن راه‌حل می‌افتیم و یافتن راهکار برای بحران آب نیز از این قاعده مستثنا نبوده است. غلامحسین شافعی با تأکید بر ضرورت تمرکز دولت و بخش خصوصی بر بهره‌وری منابع آب تصریح کرد: در ایران 9میلیون و 600هزار هکتار زمین تجهیز شده آبی داریم و 6میلیارد و 400میلیون دلار صادرات کشاورزی داریم اما ترکیه از 5میلیون هکتار زمین، 16.6میلیارد دلار صادرات کشاورزی دارد. او ادامه داد: همچنین در کره‌جنوبی حجم صادرات کشاورزی 11.2میلیارد دلار با سطح 5میلیون هکتار زمین زیرکشت است؛ ازاین‌رو در ایران بیش از هر چیزی باید روی طریقه استفاده از آب و بهره‌وری منابع متمرکز شویم و این موضوع هم در بخش خصوصی و هم در میان سیاستگذاران کشور باید مورد توجه باشد.

آخرین فرصت برای نجات آب

رئیس مرکز ملی مطالعات راهبری کشاورزی و آب اتاق ایران تنها گزینه در مواجهه با بحران آب را حل این مسئله می‌داند و البته معتقد است که این بحران حل‌شدنی است. محمدحسین شریعتمدار، در همایش بزرگداشت روز ملی آب، با اشاره به اینکه در ایران هنوز به ازای هر نفر هزار و 100مترمکعب آب وجود دارد، تصریح می‌کند: بررسی‌ها و جداول آماری حکایت از این دارند که ما در کف تنش آب قرار داریم و در این شرایط از نظر دانشمندان، با تکنولوژی جدید می‌توان شاخص امنیت غذایی را تأمین کرد؛ اما ناگفته نماند که به‌سرعت در حال سقوط هستیم و فرصتی برای خطا نداریم. به اعتقاد او، آخرین فرصت چاره‌جویی برای بحران آب، برنامه ششم توسعه است و در پایان اجرای این برنامه اگر نتوانیم رابطه منابع و مصارف آب را به نفع نجات منابع آب فائق آییم، اقدامات بعدی پرهزینه خواهد بود؛ چراکه سرعت اقدامات تخریبی و انحطاطی در حوزه آب، از سرعت اقدامات ترمیمی بیشتر است. به گفته شریعتمدار، اگر تعادل‌بخشی در حوزه آب به‌خود مردم واگذار شود، احتمالا نتایجی بهتر از راهکارهای دولتی حاصل خواهد شد.

ورشکستگی آب داریم نه بحران

کاوه مدنی، معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط‌زیست اما می‌گوید: بحران، موقعیت حاد یا حالت حادی را نشان می‌دهد که همه نیروها در آن موقعیت حاد کنار هم آمده و حل مشکل می‌کنند تا سیستم را به حالت اولیه برگردانند و وقتی در مورد آب نیز عنوان بحران را به‌کار می‌بریم باید امید ‌به بازگشت داشته باشیم و همکاری کنیم؛ اما در بحران آب ایران، بسیج عمومی وجود ندارد.

مدنی می‌افزاید: اگر کسی از بحران حرف می‌زند یعنی باور دارد که مشکل دریاچه ارومیه قابل‌حل است، تالاب‌های خشک‌شده بازگشت دارند و زاینده‌رود زنده می‌شود و منابع آب زیرزمینی برمی‌گردد؛ اما آیا طبیعت این‌قدر برگشت‌پذیری دارد تا هر موقع بخواهیم خراب کرده و هر موقع خواستیم درست کنیم؟
معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط‌زیست پاسخ منفی به این سؤال می‌دهد و می‌گوید: عنوان مشکل آب در ایران «بحران» نیست، بلکه ورشکستگی آب است؛ یعنی ما کمبود داریم و در بدهی سیستم از موجودی آن بیشتر است؛ به‌عبارت‌دیگر وضعیت کنونی مملکت می‌گوید ما به‌اندازه آنچه تخصیص داده‌ایم منابع آبی نداریم. البته او این نکته را نیز یادآوری می‌کند که ما درباره ورشکستگی آبی روایت مشترکی نداریم و این باعث می‌شود نتوانیم به مرحله بعدی برسیم.
به گفته مدنی در شرایط ورشکستگی، منابع قابل جبران و بازگشت نیست اما در بحران ممکن است سیستم به حالت قبل برگردد. او می‌گوید: در ورشکستگی، احیاپذیری کامل ممکن نیست اما می‌توان با احیا پذیری و سازگاری وضعیت را مساعدتر کرد؛ ازاین‌رو ما باید شرایط را بپذیریم و در کنار احیا و سازگاری، نوع نگرش خود را نیز تغییر دهیم؛ یعنی بپذیریم که آب نیست.

واکنش جامعه به ورشکستگی آبی

مدنی می‌گوید: واکنش جامعه و متخصصان به بی‌آبی این است که چون 90درصد آب در بخش کشاورزی مصرف می‌شود و الان آب نداریم، باید این بخش را تعطیل کنیم، اما این اولویت‌بندی تصنعی، درست نیست. ما نباید بخش کشاورزی را در مقابل بخش شرب قرار دهیم؛ چراکه خاک و آب را برای اشتغال‌زایی استفاده می‌کنیم تا زمانی که نتوانیم فرصت شغلی در بخش صنعت و خدمات ایجاد کنیم، مجبوریم این منابع را در حوزه کشاورزی به‌کار ببریم و در این وضعیت نمی‌توانیم به آلترناتیو فکر کنیم. به گفته او، نقش بزرگ آب‌وخاک، تأمین اشتغال است و ما در کنار تولید غذا به اشتغال‌زایی نیاز داریم. در این شرایط اگر در صنعت و معدن و خدمات به‌قدر کافی اشتغال‌آفرینی کنیم، می‌توانیم بخش سربار جامعه خود را منتقل کنیم. مدنی ادامه می‌دهد: درصورتی‌که نتوانیم اشتغال‌زایی کنیم یعنی نمی‌توانیم نقش کشاورزی را در مسائل اجتماعی درک کنیم. از سوی دیگر کشور به غذا نیاز دارد و از قبل انقلاب تا امروز دغدغه گندم داشته‌ایم.

کم‌آبی و عدالت در تخصیص

مدنی معتقد است: تا وقتی مناطق، شهرها و استان‌ها از حجم آب موجود و نیاز خود بی‌خبر باشند در مسیر مقابله با کم‌آبی، با هر ایده‌ای مخالفت می‌کنند. از سوی دیگر اگر عدالت در تخصیص نباشد، نمی‌توان به کاهش مصرف امیدوار بود. او می‌گوید: اقتصاد ایران در دوران‌گذار از تصدی‌گری وحشتناک دولتی به سمت خصوصی شدن است و در این شرایط الگوی دولتی، چاره کار نیست. او تأکید می‌کند: باید اطلاعات درست از وضعیت آب به جامعه ارائه شود و مردم مطالبه گر شوند چراکه در وضعیت فعلی، ما هنوز اطلاعات‌پایه‌ای در اختیار نداریم حتی نمی‌دانیم که سطح حجم آب تجدید پذیر در کشور و حجم آب مصرفی در استان‌ها، شهرستان و پایتخت چقدر است و در این صورت مصرف‌کننده شهری و مصرف‌کننده روستایی همدیگر را محکوم می‌کنند. معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط‌زیست می‌گوید: باید به مردم اطلاعات درست داد تا مردم با اعلام مستمر و دریافت مستمر اطلاعات شرایط را به‌طور دقیق درک کنند و همراه شوند.

حرکت به سمت ورشکستگی آبی شتاب گرفته است

ایران گرفتار کم‌آبی است؛ در گزارش سازمان برنامه‌وبودجه اعلام شده است که در 5دهه اخیر، میانگین دمای کشور با شیبی در حدود 0.4سلسیوس بر دهه افزایش و میزان بارندگی با شیب 11میلی‌متر بر دهه کاهش یافته است. از سوی دیگر از سال 1384تاکنون کشور با خشکسالی تجمعی مواجه بوده و در 15سال اخیر منابع آب تجدید پذیر نیز از 125میلیارد مترمکعب به 89میلیارد مترمکعب کاهش یافته است. در این وضعیت، سرعت حرکت به سمت ورشکستگی آبی در ایران شتاب گرفته؛ اما با پیشینه تاریخی ایرانیان در مدیریت منابع آب، نمی‌توان گفت که ایران به ورشکستگی آبی دچار شده است و به‌ناچار مرکز و شرق کشور تخلیه می‌شود، اگرچه درصورت عدم‌مدیریت بهینه منابع آب و درنظر نگرفتن ملاحظات آمایش سرزمین، ورشکستگی آبی گزینه دور از ذهنی نخواهد بود.
 بررسی آمارها نشان می‌دهد در 10سال اخیر، متوسط کسری مخازن آب زیرزمینی حدود 5میلیارد مترمکعب بوده و تاکنون حدود 120میلیارد مترمکعب از مجموع 500میلیارد مترمکعب ذخایر استاتیک منابع آب زیرزمینی از دست رفته است. براساس این گزارش، کاهش نزولات جوی و برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی باعث شده است تعداد دشت‌های ممنوعه کشور از 15دشت در سال 1347به 355دشت در سال 1395افزایش یابد. مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌نگری سازمان برنامه‌وبودجه کشور در گزارش خود با اشاره به کاهش شدید بارندگی در مناطق مرکزی و شرقی کشور و همچنین کم‌آبی شدید این مناطق هشدار داده است که هم‌اکنون بسیاری از روستاهای مناطق مرکزی و شرق کشور از طریق تانکر آبرسانی می‌شود و انگیزه لازم برای مهاجرت ساکنان در این مناطق وجود دارد. توجه به این نکته ضروری است که بحران در سال‌های آینده یک بحران زودگذر و موقتی نیست و می‌تواند زمینه‌ساز مهاجرت گسترده به‌خصوص در مناطق مرکزی و شرقی کشور شود و مشکلات اجتماعی و امنیتی برای کشور به‌وجود آورد. این گزارش، مواردی مانند تغییر اقلیم، خشکسالی، افزایش جمعیت و بالا رفتن نیاز آبی، بهره‌وری پایین در بخش کشاورزی، بی‌توجهی به اهمیت موضوع آمایش سرزمین، نگاه توسعه‌ای فیزیکی و سازه‌ای به بخش آب، عدم‌هماهنگی بخش آب و کشاورزی، بی‌توجهی به ارزش اقتصادی آب، صادرات آب مجازی، حفر بی‌رویه چاه‌های عمیق و بهره‌برداری نامتناسب از منابع را از مهم‌ترین عواملی معرفی کرده که تاکنون منجر به بحران آب و تشدید آن شده‌اند.

از سوی دیگر راهکاری‌های متعددی که برای برون‌رفت از این بحران ارائه شده را بررسی کرده است که ازجمله آنها می‌توان به انتقال آب بین حوضه‌ای، انتقال آب از دریا، انتقال آب‌های برون‌مرزی و مهار آب‌های مرزی اشاره کرد و از این میان به تحلیل طرح اتصال پهنه‌های آبی شمال و جنوب کشور از طریق یک کانال قابل کشتیرانی پرداخته است؛ طرحی که در کنار همه مزیت‌هایی که برای آن برآورد شده است می‌تواند تهدیدات کلانی برای سرزمین به همراه داشته باشد که عملاً این طرح را بلا توجیه می‌کند.

این خبر را به اشتراک بگذارید