• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
یکشنبه 13 اسفند 1396
کد مطلب : 8514
+
-

مهاجر، همیشه مهاجر باقی‌می‌ماند

مهاجر، همیشه مهاجر باقی‌می‌ماند

پیمان شمسیان :

معتقدم نخستین چیزی که یک مهاجر از دست می‌دهد، توانایی طنزپردازی و جک‌گفتن است که دلایل مختلفی هم دارد؛ از موانع زبانی و ارتباطی بگیرید تا تفاوت‌های فرهنگی و خیلی چیزهای دیگر... . طنزپردازی یکی از نخستین نشانه‌های برقراری ارتباطِ عمیق با یک فرهنگ، محیط و زبان جدید است؛ حداقل برای من. آن اوایل مشکلم این بود که کسی شوخی‌هایم را نمی‌فهمید؛ خیلی‌وقت‌ها هم قاعدتا شوخی‌هایم از لحاظ سیاسی نادرست بودند و دوستانم با یک لبخند، قضیه را حل‌وفصل می‌کردند. نا‌توانی در شوخی با موقعیت‌ها، به یکی از کابوس‌های چند سالِ ابتدای دوران مهاجرتم تبدیل شده بود. نمی‌دانستم باید چه کنم. باید مدتی در هر کشوری زندگی می‌کردم تا با فرهنگش آشنا و اخت شوم و بتوانم شوخی کنم؟ امکان‌پذیر نبود! من هر چند وقت یک‌ بار، جا عوض می‌کردم؛ در طول 6سال مهاجرتم، در 7کشور زندگی کرده‌ام! منتظر می‌ماندم که یک ایرانی در جمع باشد که حداقل او بخندد؟ این هم امکان‌پذیر نبود؛ خیلی جاها اصلا ایرانی‌ای دوروبرم وجود نداشت! این قضیه تا یکی‌دو سال ادامه داشت؛ تا اینکه دیدم می‌توانم با توجه به همان تجربه زیسته خودم، طنز درست کنم؛ به‌عنوان یک مهاجر.

قلق مهاجرها هم دستم آمده بود. آدم‌ها وقتی مهاجرت و سفر می‌کنند، معمولا تجربه‌ها و داستان‌های مشترک زیادی دارند؛ فرقی هم نمی‌کند که آن انسان مهاجر، آلمانی باشد، میانماری باشد یا استرالیایی. زندگی در 5-4کشور مختلف باعث می‌شود که نوع نگاه انسان‌ها تغییر کند و یکدیگر را بهتر بفهمند؛ خط‌قرمزهایشان را هم. ‌می‌دانم مثلا با یک آلمانی نباید در مورد هیتلر شوخی کنم ولی یک آلمانی مهاجر که در چند کشور دیگر زندگی کرده است، قاعدتا بهتر می‌تواند جک‌های هیتلری را به شوخی بگیرد و بخندد؛ یا مثلا با یک فرانسوی که در الجزیره، تایلند و لبنان زندگی کرده است و سر آخر سر از آرژانتین درآورده راحت‌تر ‌می‌توان در مورد تروریسم شوخی کرد. یک مهاجر، همیشه مهاجر می‌ماند؛ یعنی بعد از چند سال، نه راه پس دارد، نه راه پیش؛ نه می‌تواند کاملا عضو جامعه جدید شود و نه می‌تواند به‌راحتی به مملکت خود بازگردد و مانند قبل زندگی کند؛ همین باعث می‌شود که یک هویت جدید پیدا کند. هویت یک مهاجر ملغمه‌ای است از فرهنگ‌های کشورهایی که در آنها زندگی کرده؛ از تجربه‌هایی که پشت سر گذاشته. اگر مهاجر با این قضیه کنار بیاید که حتما لازم نیست کاملا جزوی از جامعه جدید شود یا اینکه تمام اتصالاتش را با جامعه قبلی خود حفظ کند، کارش خیلی راحت‌تر می‌شود؛ از شوخی‌کردن بگیرید تا خیلی چیزهای دیگر زندگی.  

این خبر را به اشتراک بگذارید