• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
شنبه 13 مهر 1398
کد مطلب : 82950
+
-

نفت چگونه با سیاست و قدرت گره خورده است؟

نفرین نفت

مرور تاریخ نشان می‌دهد که نفت همواره تأثیر زیادی بر رویدادها و کشمکش‌های جهانی گذاشته است

نفرین نفت

شبنم سید مجیدی_خبرنگار

«نفت بیش از آنکه به اتومبیل‌ها و هواپیماها سوخت‌رسانی کند، قدرت‌های نظامی، خزانه‌های ملی و سیاست‌های خصمانه بین‌المللی را تقویت می‌کند. نفت تعیین‌کننده حال خوب، امنیت ملی و قدرت نظامی برای آنهایی است که این منبع حیاتی را در تصرف دارند و آنها که ندارند در وضعیتی برعکس قرار گرفته‌اند.»؛ رابرت ابل، عضو مرکز مطالعات بین‌المللی و استراتژیک این سخن را گفته بود؛ گفته‌ای که مروری بر تاریخ نفت، آن را تأیید می‌کند. اتفاقات اقتصادی و سیاسی زیادی از نفت تأثیر گرفته‌اند و برعکس بر آن تأثیر گذاشته‌اند و همچنان نیز این اتفاقات بر قیمت این ماده اثر می‌گذارند. این نفت بوده است که در طول دهه‌های گذشته بیشترین کشمکش‌ها را در دنیا به‌وجود آورده است. اما آیا این راهی منصفانه و عادلانه برای ادامه حیات در زمین است؟ نفرین نفت تا به حال دامان بسیاری از ملت‌ها را گرفته است و همچنان نیز قربانی می‌گیرد.

جنگ‌هایی که بر سر نفت درگرفت
از زمان هیتلر تا صدام، نفت همیشه یک وسوسه خطرناک برای وقوع فجایع بوده است
در 100سال گذشته، نفت همواره یکی از دلایل اصلی وقوع جنگ‌ها بوده است. ملت‌های مختلفی در میدان‌های زیادی نبرد کرده‌اند یا استراتژی نظامی خود را طوری شکل داده‌اند که میدان‌های نفتی را فتح کنند.همواره رهبران دنیا سعی کرده‌اند از کنترل رقیبانشان بر کالایی که برای اقتصادهای صنعتی و ارتش‌های مدرن، حیاتی است، جلوگیری کنند. اما تصاحب یک میدان نفتی وقتی کشورت را به‌خاطر آن ویران کنی، چه فایده‌ای دارد؟ ملت‌های مختلفی در طول تاریخ یاد گرفتند که هزینه تصاحب نفت می‌تواند بسیار بالاتر از ارزش واقعی آن باشد

استالینگراد
اگر یک رهبر در دنیا باشد که عقده نفت داشته است، آن یک نفر قطعا هیتلر است که می‌گفت: «ژنرال‌های من هیچ‌چیز در مورد جنبه‌های اقتصادی جنگ نمی‌دانند.» تلاش آلمان برای شکست اتحاد جماهیر شوروی در یک کارزار کوچک در تابستان سال 1941ناکام ماند. در ژوئن سال 1942ارتش‌های نابودشده آلمان به اندازه‌ای قدرت داشتند که فقط به یک بخش از جبهه پهناور روسیه یورش ببرند. هیتلر بهترین نیروهای خود را در جنوب روسیه متمرکز کرد تا در مزارع نفتی قفقاز پیشروی کنند. اگرچه عملیات آبی آلمانی‌ها به خوبی شروع شد و آنها تا‌ماه آگوست تقریباً به استالینگراد رسیدند اما خیلی زود با یک معضل مواجه شدند؛ اینکه نیروهای خود را گسترش دهند و برای به‌دست‌آوردن نفت به سمت جنوب بروند یا پیشروی به سمت غرب را ادامه دهند تا استالینگراد را فتح کنند.هیتلر با توجه به شخصیتی که داشت سعی کرد تا به هر دوی این اهداف برسد. نیروهای آلمانی تقسیم شدند، یک بخش به سمت قفقاز  و بخش دیگر به سمت استالینگراد پیش رفتند. هر دوی این گروه‌ها به موفقیت نزدیک شدند اما هیچ کدام نیروهای کافی یا امکانات برای تکمیل ماموریت خود نداشتند. طی 6‌ماه گروه‌های آلمانی اعزام شده به قفقاز عقب‌نشینی کردند و بیش از 100هزار سرباز آلمانی در استالینگراد تسلیم نیروهای شوروی شدند. این اتفاق تبدیل به نقطه عطف جنگ جهانی دوم شد و رویاهای نفت با فروپاشی رؤیای آهنین هیتلر به پایان رسید.

تهاجم صدام حسین به کویت
در سال1991، عراق به‌دلیل اختلافاتی که با کویت بر سر بدهی‌های جنگی و تولید بیش از حد نفت از سوی کویت داشت با این کشور وارد جنگ شد. این نبرد به جنگ اول خلیج‌فارس مشهور است. عراقی‌ها ادعا می‌کردند که کویت در حقیقت بخشی از عراق بوده و باید منابع نفتی کویت را تصرف کنند. ارتش عراق برای دفع همسایه کوچک خود مشکل زیادی نداشت اما این تهاجم خیلی زود باعث واکنش آمریکا شد که در جنگ ایران و عراق، از عراق حمایت کرده بود. با وجود اعلام ضرب‌الاجل از سوی سازمان ملل متحد برای خروج نیروهای عراقی از کویت، صدام به این کار تن نداد. نتیجه آن ورود 500هزار سرباز آمریکایی و ویرانی قدرت نظامی عراق بود. عراق که قبلاً یکی از قدرت‌های مهم جهان عرب بود، در نتیجه طمع‌های صدام حسین برای نفت، شکسته و منزوی شد.

جنگ اقیانوس آرام
تصمیم ژاپن در دسامبر سال 1941برای جنگ با آمریکا دلایل بسیاری داشت؛ دلایلی مثل گسترش قدرت نظامی ژاپن یا اختلافات بر سر تحت کنترل‌درآوردن چین ضعیف، تا این سؤال بی‌جواب که بالاخره چه‌کسی قدرت برتر اقیانوس آرام خواهد بود؟ اما کاتالیزور نهایی، تحریم نفتی ژاپن از سوی آمریکا و اروپا بود که به‌خاطر جنگ ژاپن در چین و اشغال شبه‌جزیره هندوچین اتفاق افتاد. ژاپن فاقد نفت داخلی بود اما به‌عنوان یک اقتصاد صنعتی و با داشتن ناوگان دریایی و نیروی هوایی قدرتمند به محصولات پتروشیمی نیازمند بود. رهبران ژاپن 2 انتخاب داشتند: در مواجهه با تحریم، عقب‌نشینی و از جاه‌طلبی‌های خود چشم‌پوشی کنند یا از فتوحات هیتلر استفاده و زمین‌های نفتی در هندشرقی و آسیای جنوب‌شرقی را تصاحب کنند (اروپاییان قبلاً این زمین‌ها را از مردم محلی گرفته بودند). اروپایی‌ها برای دفاع از مستعمرات خود بسیار ضعیف بودند اما آمریکا نیروی دریایی قدرتمندی داشت که می‌توانست در این کار مداخله کند. از بین‌بردن نیروی دریایی آمریکا در بندر پرل هاربر مشکل نفتی ژاپن را حل نکرد. به تصرف‌درآوردن میدان‌های نفتی آسیا برای ژاپن به سادگی اتفاق افتاد اما انتقال این نفت به ژاپن اصلاً آسان نبود. در سال 1945محاصره زیردریایی ایالات متحده آمریکا و همچنین استخراج هوایی از آب‌های اقیانوس، ناوگان نفتکش ژاپن را چنان نابود کرد که ژاپنی‌ها مجبور شدند برای تامین سوخت هواپیماها، درختان را قطع کنند. حمله به آمریکا قرار بود دسترسی نامحدود ژاپن به نفت را تضمین کند اما در عوض منجر به نابودی این امپراتوری شد.

جنگ نفتکش‌ها میان ایران و عراق
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (در سال‌های 1980تا 1988) برای 8سال خونین ادامه داشت و به هر دوطرف جنگ صدمات سختی وارد کرد. هر دوطرف وقتی در جنگ روی زمین به بن‌بست رسیدند، تلاش کردند تا از طریق نفت به طرف مقابل ضربه بزنند. عراق جنگ نفتکش‌ها را با حمله به امکانات و کشتی‌های تجاری ایران در سال 1984 آغاز کرد تا از صدور نفت ایران جلوگیری کند اما در رسیدن به این هدف شکست خورد. ایران با حملات هوایی و دریایی، به کشتی‌ها و سایت‌های نفتی عراق یورش برد. با وجود حمله به حدود 450کشتی هیچ کدام نتوانستند طرف دیگر را تسلیم کنند. اما جنگ نفتکش‌ها یک نتیجه بزرگ داشت: آمریکا با به کارگیری نیروی دریایی خود، خصومت مستقیم با ایران را آغاز کرد. بعد از اینکه موشک‌های ایرانی به کشتی‌های آمریکایی آسیب رساندند، ناوهای جنگی آمریکا، هواپیماها، کماندوها، کشتی‌ها و تاسیسات دریایی ایران را هدف نابودی قرار دادند. آمریکا می‌خواست با حضور فعال نظامی، امنیت صادرات نفت مورد نیاز خود را تضمین کند. در نهایت این جنگ با اعلام آتش‌بس در سال1988 خاتمه یافت.

جنگ آمریکا در عراق
در مورد اینکه نفت تا چه اندازه انگیزه جنگ‌های آمریکا در سال‌های 1991و 2003 در عراق بود، اختلاف‌نظر وجود دارد. با این حال حتی اگر دلایل دیگری هم برای حمله‌های بزرگ نظامی آمریکا به خلیج‌فارس وجود داشته، قطعاً نقت بزرگ‌ترین انگیزه بوده است. مثلا اگر نیجریه به کامرون حمله می‌کرد، آمریکا نیم‌میلیون نیروی نظامی خود را به آنجا نمی‌فرستاد! میلیون‌ها نفر در جنگ آمریکا در عراق کشته شدند و در آخر نیز حضور سربازان آمریکایی در عربستان سعودی به قدرت گرفتن اسامه بن‌لادن، القاعده و سرانجام اتفاقات مربوط به یازده سپتامبر منجر شد.



بحران‌های اقتصادی و نفت
بعد از بحران اقتصادی جهانی که در سال 1931 اتفاق افتاد، بزرگ‌ترین بحران‌های اقتصادی آمریکا، با بالا رفتن استثنایی قیمت نفت همزمان بوده است. 2 بحران نخست، هر کدام 16‌ماه به طول انجامید. نخستین بحران در سال 1973 اتفاق افتاد و دیگری در سال1981. آخرین بحران اقتصادی جهانی هم در اواخر سال2007 آغاز شد و برای 18‌ماه ادامه یافت. آمارها نشان می‌دهد که بالا‌رفتن ناگهانی قیمت نفت باعث ایجاد بحران‌های اقتصادی جهانی می‌شود

 

این خبر را به اشتراک بگذارید