• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
دو شنبه 8 مهر 1398
کد مطلب : 81857
+
-

کارشناسان دانشگاه و آموزش عالی در گفت‌وگو با همشهری از سوء استفاده از سهمیه‌های دانشگاه‌ها و بی‌عدالتی و تخلفات صورت گرفته می‌گویند

سایه سهمیه برسر عدالت آموزشی

گزارش
سایه سهمیه برسر عدالت آموزشی


محمدصادق خسروی‌علیا ـ خبرنگار

  بحث سهمیه‌ها در کنکور سراسری پرچالش‌ترین موضوعی است که بر سر آن در نظام آموزش عالی مناقشات بسیاری وجود دارد و مدت‌هاست با ابهامات و اعتراض‌های مختلفی روبه‌روست و عدالت آموزشی را در کشور زیر سؤال برده است. نحوه سهمیه‌بندی و امتیازدهی در بزرگ‌ترین آزمونی که خیلی‌ از والدین هنوز معتقدند نقش تعیین‌کننده‌ای در آینده فرزندان‌شان دارد، سال‌هاست پیچیده و مبهم باقی مانده است. درباره سهمیه‌بندی کنکور انتقادهای بسیاری مطرح است و حتی برخی آن را به‌عنوان نوعی «رانت‌خواری» و «تبعیض» و «بی‌عدالتی آموزشی» تعبیر می‌کنند. این اواخر آمار و ارقامی در رابطه با سهمیه‌های کنکور سراسری منتشر شده که بر آتش این مناقشه دمیده ونحوه پذیرش در دانشگاه‌ها را زیر سؤال برده است.
حمید اکبری، قائم‌مقام معاون آموزشی وزیر بهداشت چندی پیش اعلام کرد: بیش از ۶۰درصد دانشجویان رشته‌های علوم پزشکی براساس سهمیه وارد دانشگاه می‌شوند. بشیر خالقی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز خبر داد: براساس اطلاعات رسیده در سال گذشته حدود ۷۰درصد از دانشجویان دندانپزشکی با سهمیه در دانشگاه‌ها پذیرفته شده‌اند که این موضوع نشان‌دهنده ضایع شدن حق دانشجویان مستعد دیگر است. فرشاد مهرافشان، مشاور آموزشی و کارشناس آموزش عالی نیز به همشهری گفت: «فرزندان 80هزار عضو هیأت علمی دانشگاه‌ها بخش مهمی از سهمیه کنکور را به‌خود اختصاص می‌دهند.» در کنار همه اینها بحث سهمیه‌ها تحت عناوینی مانند «صندلی فروشی» در دانشگاه‌ها، دانشجویان فیک (قلابی) و... در رسانه‌ها و فضای مجازی داغ است و اکثریت دم از بی‌عدالتی آموزشی می‌زنند.
مهرافشان که خود سال‌هاست در حوزه آموزش عالی فعالیت می‌کند با بیان اینکه سال‌هاست که مسئله صندلی فروشی مطرح است اما این بحث بیشتر برپایه شنیده‌هاست تا سند و مدرک، توضیح داد: تا به حال شخصا با چنین موردی مواجه نشدم که افراد با پرداخت مستقیم پول بدون کنکور به دانشگاه رفته باشند، هرچند این موضوع همچنان بر سر زبان‌هاست. بحث صندلی فروشی در دانشگاه‌ها نیاز به تحقیق و تفحص بیشتری دارد. اما موضوع سهمیه بندی فرزندان هیأت علمی شفاف و اظهرمن الشمس است. هر سال بعینه شاهد این ماجرا هستم. امسال نیز یکی از دانش‌آموزانم که پدر او هیأت علمی دانشگاه آزاد بود، انتخاب رشته کرد و در دانشگاه اردبیل رشته دامپزشکی پذیرفته شد. این دانش‌آموز با استفاده از سهمیه هیأت علمی پدرش، انتقال داده شد به دانشگاه روزانه خرم آباد و مجاز شده تا در رشته دندانپزشکی ادامه تحصیل بدهد. اسناد و مدارک این ادعا هم موجود است.

دانشجوی قلابی
این مشاور آموزشی با استناد به این مطلب که وزارت بهداشت چندی پیش اعلام کرده ما 211دانشجوی قلابی در پزشکی داریم، تحلیل کرد: «این تعبیر به‌معنای صندلی‌فروشی نیست؛ منظور تعداد دانشجویانی است که در خارج از کشور یک یا دو ترم پزشکی خوانده و حالا طبق قوانین، جذب دانشگاه معتبر داخلی می‌شوند. البته این قانون شامل بندها و شرایطی است که خیلی از دانشجویان طبق آن مجاز به تحصیل در دانشگاه‌های داخلی شده‌اند اما این اواخر تخلف‌هایی مبنی بر در نظر نگرفتن شرایط قانونی برای برخی نورچشمی‌ها مشاهده شده که باعث شد تحت عناوینی چون دانشجوی فیک (قلابی)، صندلی فروشی در دانشگاه و... در رسانه‌ها و فضای مجازی جنجالی شود.»
او با ارائه این آمار که در رشته تجربی 14هزار دانش‌آموز با معدل20 مطلق داریم، مشکلات موجود در رشته تجربی و شوق دانش‌آموزان برای پزشک شدن را اینطور ارزیابی کرد: «کل ظرفیت رشته پزشکی در ایران (پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی) در دانشگاه‌های دولتی، خودگردان، آزاد و پردیس‌ها حدود 8هزار نفر است. این در حالی است که ما 14هزار دانش‌آموز با معدل 20مطلق و 28هزار دانش‌آموز با معدل در حد 20 در رشته تجربی داریم که غالبا با انگیزه پزشک شدن درس می‌خوانند. این آمار‌ها نشان می‌دهد اگر کنکور هم حذف شود و شرط معدل برای جایگزین این آزمون شود باز هم با ظرفیتی که اکنون برای این رشته وجود دارد نمی‌توان پاسخگو بود و مشکل را حل و فصل کرد.»
مهرافشان معتقد است که ظرفیت پزشکی در کشور قابل افزایش نیست: «رشته پزشکی نیازمند بیمارستان و فضای آموزشی خاصی است که هم‌اکنون با حداکثر ظرفیت و توان دانشجوی پزشکی در سال پذیرش می‌شود. همین الان که در مورد این موضوع بحث می‌کنیم خیلی از دانشجویان پذیرفته شده در رشته پزشکی برای گذران واحد‌های عملی به ناچار به شهرهای دیگر سفر می‌کنند تا در بیمارستان‌های خارج از حوزه دانشگاه های‌شان آموزش ببینند.»

پزشکان کابینت‌ساز!
 این مشاور آموزشی با تأکید بر اینکه ما کمبود پزشک در کشور نداریم و مشکل آنجاست که پزشکان ما از کشور خارج می‌شوند، گفت: «باید در کنار زیرساخت‌هایی که برای تحصیل در رشته پزشکی مهیا می‌شود تدبیری اندیشیده شود و زیرساخت‌هایی برای فعالیت آنها در کشور فراهم شود تا پزشکان ما از کشور خارج نشوند. طبق آمارها تحصیل هر دانشجوی پزشکی سالانه 100میلیون تومان برای کشور هزینه در بر دارد. در واقع دانشجویی که 7سال در این رشته درس می‌خواند خرج و مخارجش برای دولت 700میلیون تومان تمام می‌شود. جالب است بعد از این همه خرج و هزینه، پزشکان ما به کشورهای عربی و دیگر کشورها مهاجرت می‌کنند و متأسفانه تحقیقاتی که در این زمینه به عمل آمده نشان می‌دهد برخی از آنها به پیشه‌هایی به‌جز پزشکی مشغول به‌کار می‌شوند که درواقع یک فاجعه آموزشی است. به‌هرحال اگر این تعداد فارغ‌التحصیلی رشته پزشکی حتی در خارج از کشور هم طبابت کنند حداقل به لحاظ وجدانی و انسانی قابل پذیرش است. بالاخره در جایی و در نقطه‌ای از این جهان با طبابت‌شان به خلقی کمک می‌کنند اما وقتی فارغ‌التحصیلان پزشکی ما به‌خاطر شرایطی که در داخل برای اشتغال آنها فراهم نشده مجبور به مهاجرت می‌شوند و در خارج از کشور نیز با بن‌بست و عدم‌پذیرش مواجه می‌شوند و در نهایت به مشاغلی مانند کابینت‌سازی‌، رانندگی تاکسی، خدمات تیوپلس و... روی می‌آورند، واقعا تکان‌دهنده است.»

آمار‌ها با جزئیات و شهامت منتشر شود
احمد شیرزاد، عضو اسبق کمیسیون آموزش مجلس و کارشناس حوزه آموزش عالی نیز در گفت‌وگو با همشهری با بیان اینکه در رابطه با سهمیه‌ها در دانشگاه‌های غیردولتی و دولتی ممکن است تخلفاتی صورت گیرد که باید نظارت‌ها و اعمال ضوابط جدی‌تر دنبال شود، توضیح داد: «تخلفاتی ممکن است وجود داشته باشد اما اینکه به شکل سیستماتیک و نظام یافته صندلی دانشگاه‌ها به فروش می‌رود به‌نظر بنده بعید و غیرممکن است. الان دانشگاه‌های دولتی ما به‌خصوص در مقطع کارشناسی نمی‌توانند راسا و مستقیم دانشجو بپذیرند و حتما باید از طریق سازمان سنجش پذیرش دانشجو صورت گیرد.» به عقیده او، هم‌اکنون راه‌ها و مسیرهای کافی برای پیشرفت دانشجویان و تحصیل در رشته‌های دلخواه وجود دارد: «قبلا نسبت معناداری بین تعداد داوطلبان ورود به دانشگاه و صندلی‌ها وجود داشت. فاصله بسیار بود مثلا از هر 10نفر یک نفر پذیرفته می‌شد اما حالا در اغلب رشته‌ها صندلی خالی داریم. دراین میان برخی رشته‌ها مانند پزشکی همچنان رقابت وجود دارد اما مثل قبل نیست و رقابت تا حدودی فروکش کرده است وحساسیت سهمیه بندی در دانشگاه‌ها به انداره 10 یا 15سال پیش نیست.»
این کارشناس آموزش عالی درباره سهمیه فرزندان هیأت علمی اینطور توضیح داد: «یک سری امکانات در حد جابه جایی برای فرزندان هیأت علمی دانشگاه‌ها درنظر گرفته شده که بین دانشگاه‌های دولتی صورت می‌گیرد. همه اینها آیین‌نامه و ضوابطی دارد؛ هیچ‌کس در این زمینه ادعایی نمی‌کند که تخلفی صورت نمی‌گیرد اما به‌صورت نظام یافته و فراگیر نیست.» شیرزاد در رابطه با سخنان قائم‌مقام معاون آموزشی وزیر بهداشت مبنی بر اینکه بیش از ۶۰درصد دانشجویان رشته‌های علوم پزشکی براساس سهمیه وارد دانشگاه می‌شوند واکنش نشان داد و گفت: «ما در کنکور چند نوع سهمیه داریم. سهمیه مناطق، ایثارگران، جانبازان، خانواده شهدا و هیأت علمی. مسئولانی که در مورد سهمیه پزشکی صحبت می‌کنند و می‌گویند این رشته رانتی و سهمیه‌ای شده باید مشخصا نوع سهمیه آن را مشخص کنند. بزرگ‌ترین سهمیه بعد از سهمیه مناطق، سهمیه ایثارگران و جانبازان بوده که الان سال‌هاست از جنگ تحمیلی گذشته و این سهمیه ناچیز است. باید مسئولان در رابطه با سهمیه‌ها شفاف و با شهامت صحبت کنند. فرقی نمی‌کند این سهمیه هیأت علمی باشد یا ایثارگری؛ بالاخره باید مشخص شود چه کسانی از سهمیه‌ها و چگونه استفاده می‌کنند.»


چراغ خاموش‌ها

در کنکور سراسری علاوه بر سهمیه مناطق (طبقه‌بندی مناطق کشور برحسب میزان دسترسی به منابع آموزشی و رفاهی و محل زندگی متقاضیان به 3منطقه آموزشی) و سهمیه رزمندگان، ایثارگران و خانواده شهدا، سهمیه دیگری وجود دارد تحت عنوان سهمیه فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها که اتفاقا هم به‌صورت مشخص درباره آن هیچ صحبتی به میان نمی‌آید و آماری هم ارائه نمی‌شود ولی قابل‌‌تأمل‌ترین نوع امتیازدهی در کنکور همین سهمیه است و همه‌ساله به‌صورت چراغ‌خاموش ذینفعان از آن بهره‌‌مند می‌شوند؛ سهمیه‌ای که در سال‌های اخیر فرزندان اعضای هیأت علمی دانشگاه‌ها بسیار از آن بهره برده‌اند و چندین برابر سهمیه فرزندان شهدا بوده است و همچنین یک عضو هیأت علمی گاهی برای چند فرزند خود از آن استفاده می‌کند..برای مثال طبق آمار متقاضیان سهمیه‌های کنکور97، در گروه آزمایشی هنر کل داوطلبان سهمیه خانواده شهدا 8نفر، ایثارگران (25درصد) 321نفر، ایثارگران (5درصد) 755نفر و رزمندگان 17نفر بوده‌اند درصورتی که مجموع داوطلبان سهمیه در این گروه آزمایشی 12هزار و 237نفر بوده که شامل انواع سهمیه‌ها می‌شده و اتفاقا هیچ نامی هم از سهمیه اختصاص داده‌شده به اعضای هیأت برده نشده است. در حساس‌ترین و پرطرفدارترین گروه آزمایشی کنکور97 یعنی رشته علوم تجربی نیز از بین 642هزار و 761نفر شرکت‌کننده، 927سهمیه به خانواده شهدا اختصاص یافته است. درحالی‌که بسیاری از اعضای هیأت علمی به راحتی فرزندان‌شان را از هر نقطه‌ای که در دانشگاه قبول شده باشند به بهترین دانشگاه‌های کشور منتقل می‌کنند و از سهمیه بهره می‌برند. در این بین حتی دیده می‌شود که یک عضو هیأت علمی نه‌تنها یک فرزند بلکه چند فرزند خود را با استفاده از سهمیه هیأت علمی به بهترین دانشگاه‌های کشور منتقل کرده است.









 

این خبر را به اشتراک بگذارید