سیدرضا حسینی/ مجسمهساز
در عرصه مجسمهسازی نکته اصلی این است که باید میان مفاهیم حجمی و هنری و مردم عادی، درگیری ذهنی ایجاد کرد. اگر مجسمههای شهری بهموقع و بهجا نصب شوند، میتوانند به آرامش فکری شهروندان کمک کنند و طراوت را به شهر بیاورند و ایجاد تنوع بصری کنند. بسیاری از آثار هنری نمیتوانند موجب آرامش فکری شهروندان باشند بلکه حتی ناخواسته فضای سنگین شهر را تشدید میکنند ولی اگر مجسمه شهری آنچه در خور شهر است باشد، میتواند به آرامش فکری شهروندان کمک کند و طراوت را به شهر بیاورد. از سوی دیگر باید توجه کرد که معمولا مناطقی که دارای بافتهای تاریخی هستند، از این بابت مهم و ویژه هستند و باید حفظ شوند؛ یعنی خیلی نباید به آنها چیزی اضافه شود مگر اینکه برخورد بسیار خاص و درستی انجام شود که نه به بافت تاریخی صدمه بزنند و نه اثر حجمی از بین برود.
بسیاری از فضاهای تهران احتیاج به مجسمه ندارد؛ یعنی باید بهمراتب خلوتتر از چیزی که هست باشد تا یکسری المانها و ویژگیها دیده شوند، چون در شلوغیای که به واسطه احجام شهری یا تابلوهای شهری و بیلبوردها به وجود میآید، اثر هنری بهدرستی در دید شهروندان قرارنمیگیرد.
انواع و اقسام المانهای شهری که میبینید و در تهران بسیار است، یکدیگر را کاور کردهاند و دیده نمیشوند؛ پس فضا آنقدر شلوغ میشود که منِ بیننده و شهروند ترجیح میدهم از این مسئله رد شوم؛ یعنی درگیری ایجاد نمیکنند؛ لازم است به این مسئله بسیار توجه کنیم؛ مخصوصا در مورد فضاهای تاریخی که چون دارای عقبه تاریخی خاصی هستند و تبار مشخصی دارند، ماجرا بسیار حساستر میشود.
بنابراین برای سفارش و انتخاب آثار و نصب آنها در سطح شهر باید وسواس بیشتر و مدیریت و داوری داشت.