• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 8 اسفند 1396
کد مطلب : 8031
+
-

امید و عمل‌گرایی اجتماعی

خلاصه مقاله
امید و عمل‌گرایی اجتماعی

احمد میدری| معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی:

این همایش برای پاسخگویی به مسئله‌ای واقعی برگزار می‌شود. برگزارکنندگان این همایش از یأس فراگیر در جامعه کنونی ایران نگران‌اند و حتی از یأس فراگیر ترسیده‌اند.

چگونه می‌توان از یأس به امید گذر کرد؟ تاریخ برای مردم ایران فشرده شده است. تجربه‌های بزرگ و متوالی 4 دهه گذشته در ایران با کدام دوره تاریخی قابل‌قیاس است؟ انقلابی بزرگ، جنگ، سازندگی، اصلاحات، دولت اصولگرا و برجام. همه این تحولات- که هرکدام حامل اندیشه‌هایی نافذ و دنیایی امیدبخش بود- به مجموعه‌ای از حوادث ناخوشایند انجامیده است. چگونه امیدوار باشیم که راهی باقی مانده است تا امید را در وجود فعالان اجتماعی و سیاستمداران دلسوز و مردم زنده کنیم؟ پاسخی که من به این پرسش می‌دهم، عمل‌گرایی اجتماعی است. اگرچه اهمیت ساخت‌ها و سیاست‌های کلان سیاسی و اقتصادی را نمی‌توان انکار کرد، باید توجه خود را به آنچه قابل‌اصلاح است، هرچند کوچک و جزئی، تغییر دهیم. اصلاح مهد‌کودک‌ها، کاهش زمان دادرسی در دادگاه‌ها، کاهش رشوه‌خواری، آموزش بهتر در مدارس، ارتقای اخلاق حرفه‌ای دانشگاهیان و... مسائل کوچکی است که امکان بهبود آنها وجود دارد. اگر نهادهای مردمی به‌دنبال تغییردادن این مسائل باشند، می‌توان آنها را اصلاح کرد.

در زندگی سیاسی، همانند زندگی شخصی، باید به آنچه می‌توانیم انجام دهیم، بسنده کنیم. اما آیا این تغییرات جزئی به امید منجر خواهد شد یا اینکه تقلایی بیهوده خواهد بود؟ این تغییرات ظاهراً جزئی احساس قدرت را به فرد و جامعه بازمی‌گرداند و شبکه‌های کوچک اما مستحکمی از قدرت را ایجاد خواهد کرد؛ به‌این‌ترتیب، همه ما می‌فهمیم که چگونه باید وضع موجود را تغییر دهیم و از آرمان‌گرایی به واقع‌گرایی برسیم. اگر این شبکه‌ها شکل یابند، به‌تدریج ساخت‌های کلان را تغییر خواهند داد. اگرچه مشکلات از حوزه کلان آغاز و به حوزه‌های خُرد سرریز می‌شود، لزوما حوزه‌های کلان نقطه آغاز نیستند؛حوزه‌های خرد می‌توانند سرچشمه تحول در حوزه‌های کلان باشند.

عمل‌گرایی اجتماعی مقدماتی دارد که یکی از آنها، تغییر الگوی فکری حاکم بر دانشگاه‌ها و جریان‌های روشنفکری ایران است. الگوی فکری حاکم بر ایران بیشتر تفکری انتقادی و بنیادگر است، به‌طوری‌که با نقد بنیادهای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی به‌دنبال تحولات بنیادین در کشور است. این الگوی فکری جریان‌های اجتماعی را به‌سوی تغییرات بنیادین در کشور سوق داده و امکان تحولات خرد را کاسته است.

این خبر را به اشتراک بگذارید