• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 27 شهریور 1398
کد مطلب : 79400
+
-

روحانیون در رکاب

نگاهی به سبک زندگی روحانیونی که تلاش می‌کنند حصارهای مرسوم را بشکنند

روحانیون در رکاب

حمیدرضا بوجاریان/خبر‌نگار

«آقا نمی‌شه... این چه حرفیه... در‌ شأن ما نیست... مردم ببینند چی می‌گن؟» اینها و ده‌ها حرف و نظر دیگر تنها مشتی است نمونه خروار از حرف‌هایی که طلبه‌های جوان و آنهایی که چند پیراهن بیشتر در حوزه و مدرسه علمیه پاره کرده‌اند در مواجهه با برخی پدیده‌های اجتماعی می‌زنند؛ حرف‌هایی که بخشی از آنها از دل نگرانی از اینکه قداست لباسشان زیرسؤال برود و برخی دیگر از بی‌میلی به تجربه فعالیت‌هایی که قبلا مرسوم نبوده، زده می‌شود. در این میان، برخی روحانیون دست به‌کار و سپر بلا شده‌اند تا هم ترس از تجربه‌های جدید سبک زندگی را میان طلبه‌های جوان‌تر بریزند و هم  زندگی با سبک امروزی داشته باشند. دوچرخه‌سواری رئیس پژوهشکده فقه حکومتی در تهران و راه‌اندازی مرکزی برای حمایت از حیوانات بی‌خانمان و آسیب‌دیده در شهر آمل از سوی طلبه‌ای جوان، از نمونه این تلاش‌هاست.


ماجرا از یک دعوت ساده در جمعی از روحانیون شروع شد. پیشنهاد می‌شود حالا که قشرهای مختلف مردم پا در رکاب سه‌شنبه‌های بدون خودرو شده و دوچرخه‌سوار شده‌اند، روحانیون هم به این جمع دعوت شوند. پیشنهاد جالبی است و همه دست به‌کار می‌شوند تا روحانیونی را که می‌شناسند، راضی به حضور در پویش کنند. برخلاف انتظار، هر روحانی‌ای که پیشنهاد دوچرخه‌سواری را می‌شنود عذری برای نیامدن می‌آورد. عده‌ای رکاب‌زدن را در ‌شأن روحانیون نمی‌دانند و عده‌ای دیگر نگران از برخورد مسئولان بالادستی می‌شوند. برخی هم نگران از نگاه عموم، ترجیح می‌دهند دوچرخه‌سواری را به زمانی دیگر موکول کنند. در این میان حجت‌الاسلام یحیی صالح‌نیا، رئیس پژوهشکده فقه حکومتی، دعوت را می‌پذیرد؛ امام‌جمعه‌ای هم‌سن و سال انقلاب و عضو هیأت علمی دانشگاه پلیس. او می‌گوید: «فارغ از اینکه مردم چه می‌گویند، چه نمی‌گویند یا چطور به یک موضوع نگاه می‌کنند و نظرشان درباره مسائل چیست؛ روحانیون وظیفه دارند برای برطرف‌کردن مشکلات راه‌حل پیدا کنند. آلودگی صوتی، آلودگی هوا، ترافیک با هزاران مشکلی که از پی آن می‌آید، مشکل امروز جامعه خصوصا در شهرهای بزرگ است. استفاده از دوچرخه و وسایل حمل و نقل عمومی راهکاری است که پیش پای مردم قرار داده شده. روحانیون هم از مردم عادی جدا نیستند و چه اشکالی دارد که روحانی، هم روحانی باشد و هم دوچرخه‌سوار».

واکنش‌های مثبت به یک حرکت
حوزه مانند دانشگاه مملو از سلایق و نگاه‌های مختلف به یک موضوع واحد است. تضارب‌آرا همیشه در حوزه بوده و هست. داستان دوچرخه‌سواری روحانیون هم از این موضوع مستثنا نیست. تمسخر جامعه و واکنش منفی مردم به دوچرخه‌سواری روحانیون، دلیلی شده برای مخالفان دوچرخه‌سواری آنها ؛«حوزه همواره نگاه‌های متنوعی در قبال یک موضوع داشته و دارد. گاهی بحث و گفت‌وگوهای گرمی در باب یک موضوع درمی‌گیرد و نظرات موافق و مخالف زیادی بیان می‌شود. تا امروز بیشتر واکنش‌هایی که درباره دوچرخه‌سواری روحانیون گرفته‌ام مثبت بوده است. کمتر نقدی به این موضوع وارد شده یا شاید منتقدان، نگران از اینکه در مقابلم نقدی وارد کنند، جای دیگری نقد خود را گفته‌اند. حاضرم در این موضوع با کسانی که نقدی دارند باب گفت‌وگو و مباحثه را باز کنم تا به نتیجه برسیم.» رئیس پژوهشکده فقه حکومتی از اینکه طلبه‌ها علاقه‌مند و مشتاق به دوچرخه‌سواری، شنا و ورزش‌های دیگر هستند سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: «آنهایی که نگران آسیب‌دیدن لباس خود هستند، راه ساده‌ای پیش‌رو دارند. لباس ورزشی بپوشند و رکاب بزنند. این کار هم به سلامت و تناسب اندامشان کمک کرده و هم مسئولیت شهرنشینی  را که برعهده دارند، نسبت به شهر ادا می‌کنند». امام جمعه 41ساله غرب‌تهران، فعالیت‌های دیگری هم دارد که کمتر درباره آن گفته شده است؛ «تفنگ شکاری در خانه دارم که برای شکار در مناطق مجاز از آن استفاده می‌کنم. علاوه بر این، هر هفته بعد از نمازجمعه با اهل نماز به استخر می‌روم و تنی به آب می‌زنم. اینطوری ارتباط نزدیک‌تری با مردم برقرار کرده و حرف‌هایشان را می‌شنوم. فوتبال، پینگ‌پنگ و والیبال هم از علایق دیگر ورزشی‌ام است؛ ورزش‌هایی که در دین مبین اسلام به آن تأکید شده است.»

یک لبخند کافی است 
دستاویز نگاه‌های هجو قرار گرفتن، نگرانی‌ای است که بسیاری از روحانیون برای وارد‌شدن به فعالیت‌های اجتماعی دارند؛ نگرانی‌ای که صالح‌نیا، خیلی با آن موافق نیست؛ «دوچرخه‌سواری، راننده تاکسی یا هرشغل حلال دیگری منافاتی با لباس روحانیت ندارد. ایراد وقتی وارد است که یک روحانی در کاری که انجام می‌دهد، رعایت شئونات لباس خود را نکند. به‌عنوان مثال، یک روحانی که شغل راننده تاکسی را برای معیشتش انتخاب کرده است نباید کرایه اضافه بگیرد؛ اگر مردم هم به روحانیت نگاه بدی می‌کنند. برعکس، اگر روحانی برای خریدهای روزانه خود از دوچرخه و وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده کند یا در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت داشته باشد، با کارش هم فرهنگسازی‌ می‌کند و هم  می‌تواند مروج سبک جدیدی از زندگی باشد.» امام‌جمعه غرب تهران به واکنش‌های جالبی که با فعالیت‌های اجتماعی و دوچرخه‌سواری‌اش در شهر از مردم دریافت کرده، گریزی می‌زند و می‌گوید: «با دوچرخه از محل زندگی تا کارم می‌روم. سعی کردم با توجه به جایگاهی که دارم، روحانیون دیگر را ترغیب کنم بیایند پای کار رکاب‌زدن در شهر. حتی برای این کار برنامه دارم؛ نگرانی طلاب را از کسب تجربه سبک‌های جدید زندگی امروز شهری کم کنم. طلبه‌ها نگران کسب تجربه‌های اینچنینی هستند و باید ترسشان بریزد». او حرفش را اینطور ادامه می‌دهد: « بارها پیش آمده مردم وقتی می‌بینند با لباس روحانیت دوچرخه‌سواری می‌کنم، لبخندی نه از سر تمسخر بلکه از رضایت به لبشان نشسته. همین لبخند و نشاطی که برای یک لحظه ایجاد می‌شود، کاری است که یک طلبه باید دنبال آن باشد». 

زندگی در شهر، سبک جدید می‌خواهد 
تردد خودروهای تک‌سرنشین و داستان آن یکی از دردسرهای امروز شهرهاست؛ داستانی که اگر مسئولان و آنهایی که مرجعیتی در جامعه دارند با رفتارسازی تلاش براصلاحش داشته باشند، آن زمان می‌توان به نتیجه‌ای مطلوب برای رسیدن به زندگی بهتر دست پیدا کرد؛ «سعی کردم تابوشکنی کنم و با رفتارسازی بگویم که یک روحانی یا مسئول، همیشه نباید با خودرو جایی برود. الان برخی مسئولان در اذهان مردم طوری جا انداخته‌اند که حتما باید با خودرو تردد کنند. این تفکر باید اصلاح شود؛ کاری که نیاز به زمان دارد و تدریجی اتفاق می‌افتد. شروعش از همین روحانیون اسم و رسم‌دار، طلبه‌ها، بازیگران، ورزشکاران و گروه‌هایی است که مرجعیتی بین مردم دارند. اگر این روند ادامه پیدا کند، سبک زندگی که امروز به آن انتقاد می‌کنیم، اصلاح می‌شود». 

دوچرخه‌سواری، راننده تاکسی یا هرشغل حلال دیگری منافاتی با لباس روحانیت ندارد. ایراد وقتی وارد است که یک روحانی در کاری که انجام می‌دهد، رعایت شئونات لباس خود را نکند


نگرانی از نگاه‌ها
دستاویز نگاه‌های متفاوت قرار گرفتن، نگرانی‌ای است که بسیاری از روحانیون برای وارد‌شدن به فعالیت‌های اجتماعی دارند؛ نگرانی‌ای که صالح‌نیا، خیلی با آن موافق نیست؛ «دوچرخه‌سواری، رانندگی تاکسی یا هرشغل حلال دیگری منافاتی با لباس روحانیت ندارد. ایراد وقتی وارد است که یک روحانی در کاری که انجام می‌دهد، رعایت شئونات لباس خود را نکند»

این خبر را به اشتراک بگذارید