• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
شنبه 23 شهریور 1398
کد مطلب : 78182
+
-

سینمای پیمانکاری

یادداشت
سینمای پیمانکاری

علیرضا محمودی _ دبیر گروه ادب و هنر

پروژه خصوصی‌سازی‌ سینمای ایران نه‌تنها با شکست که با عقب‌نشینی همه‌جانبه‌ای روبه‌رو شده. شعار برگرداندن کار مردم به مردم و مدیریت سینما توسط اهالی سینما با پروژه‌هایی مانند شفاف‌سازی و حمایت سینمای امید فقط در حرف‌ها زنده است. ریشه‌های اهمیت خصوصی‌سازی‌ سینما از آنجا اهمیت پیدا می‌کند که به‌نظر می‌رسد حضور سینما در دولت پس از چندین سال تجربه به نتیجه مطلوب نرسیده و تنها اهرم‌های کنترلی دولت‌ها روی سینما، صدور پروانه ساخت و نمایش است. علت اصلی کاهش قدرت دولت در سینما، خارج شدن دولت از خاستگاه‌های مهم سرمایه‌گذاری در سینماست. فهرست شفاف‌‌سازی‌ مالی که درباره بنیاد سینمایی فارابی منتشر شده به‌خوبی نشان می‌دهد که دولت کاری جز وام و مشارکت در سینما ندارد و از آن حضور همه‌جانبه سینمای گلخانه‌ای دیگر خبری نیست.

تولید فیلم در ایران را می‌توان براساس خاستگاه‌های اقتصادی به 6دوره تقسیم کرد. دوره اول از سال1279 تا 1309 که تولید فیلم مختص دربار و رویداد‌های پیرامون‌ آن است. از 1309 تا 1327 تولید پراکنده و محدود فیلم در ایران یا شکلی آکادمیک دارد، (ساخته‌های صامت آوانس آوگانیانس در مدرسه هنرپیشگی)، یا حالت تجربی، (ساخته‌های ابراهیم مرادی) و یا ساخته‌های عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی که تولیدات خارج از کشور محسوب شده و برای مصرف در بازار ایران تولید می‌شد. از سال1327 و با فیلم طوفان زندگی ساخته علی دریابیگی و با همت دکتر اسماعیل کوشان، تولید فیلم داستانی به‌صورت صنعتی در ایران آغاز شد. از سال1363 و با تشکیل بنیاد سینمایی فارابی تجربه پراکنده تولید فیلم‌های داستانی در بخش دولتی به شکل متمرکز به‌عنوان مهم‌ترین نحوه تولید در سینمای ایران، دوره جدیدی از تولید فیلم داستانی در ایران آغاز شد. از سال1376، معاونت‌های سینمایی سعی کردند تا قدرت بخش دولتی را کاهش دهند و بخش خصوصی که حالت پیمانکاری بخش دولتی را داشت متحول کنند. این پروژه در نیمه اول دهه90 همزمان با تمرکز نهاد‌های غیرفرهنگی روی سینما و حضور سرمایه‌گذاران تازه در پروژه‌های سینمایی تقریبا با بازگشت پیمانکاری به تهیه‌کنندگان آغاز شد که همچنان ادامه دارد.

دوره جدید پیمانکاری اهالی سینما مانند دهه60، در مراکز و اشخاصی است که در سینما سرمایه‌گذاری و درباره فیلم‌ها تصمیم‌گیری می‌کنند. نزدیک به یک دهه است با همکاری فیلمسازان، سینمای ایران به ویترینی از حضور سرمایه‌ها تبدیل شده تا به ویترین فرهنگ عمومی. تهیه‌کنندگان، پیمانکارانی بدون نقش و سرمایه‌گذاران با بیشترین میزان تأثیر، نقش اول همه پروژه‌‌ها را بازی می‌کنند. سینمای پیمانکاری امروز، به‌دلیل فقدان نگرش‌های حرفه‌ای دچار شکست‌های بزرگ و بی‌تدبیری‌های عمیق می‌شود. فیلم‌های گران نمی‌فروشند و نیمی از سال فیلم مهمی برای اکران وجود ندارد. سینمای پیمانکاری دهه90، برای اهداف داخلی ساخته می‌شود و برای عرضه بین‌المللی حرفی برای گفتن ندارد و فعالیت‌های صنفی به اندازه همکاری پیمانکارها اهمیت دارد تا مشکلات صنفی.
119سال از 23مرداد1279 می‌گذرد. در این روز میرزاابراهیم‌خان عکاس‌باشی در ساحل شهر اوستاند بلژیک از مظفر‌الدین‌شاه فیلمبرداری کرد. در سال1379 موزه سینمای ایران، فیلمبرداری از شاه توسط عکاس دربار را نخستین رویداد سینمایی برای ایرانیان اعلام کرد و جشن‌هایی برای صدسالگی سینمای ایران برگزار شد. در آن سال قرار شد روزی به‌عنوان روز ملی سینما در تقویم ایرانی ثبت شود.‌ مرداد آن سال همزمان با ایام سوگواری بود و امکان برگزاری جشن نبود. به همین دلیل ستاد برگزاری مراسم جشن‌های صدسالگی سینمای ایران همه مراسم را از مرداد به شهریور منتقل و روز 21شهریور را به‌عنوان روز ملی سینما در تقویم نامگذاری کرد. روز ملی سینما روز مناسبی برای یادآوری مسیری است که سینمای پیمانکاری آن را به فراموشی سپرده بود. سینمای متعهدی که قرار بود بدون حضور دولت روی پای خودش بایستد. سینمای مطلوب دهه60 در میان حرف‌های مدیران سالخورده است و بس. انگار رویداد‌های تاریخی بیش از رویداد‌های تازه برای نشان دادن شرایط امروز سینما به‌کار می‌آیند.

این خبر را به اشتراک بگذارید