• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
چهار شنبه 20 شهریور 1398
کد مطلب : 77806
+
-

هزار حرف نهفته در«لایه‌لایه»

کرمی، پژوهشگر: مادران در قالب لالایی‌های کُردی عشق، شهامت و حماسه را به کودکان خود آموزش می‌دهند

گپ
هزار حرف نهفته در«لایه‌لایه»

هیوا محمدپور| دیواندره- خبرنگار:

قسمتی از فرهنگ عامیانه مردم کُرد را تصنیف‌ها تشکیل می‌دهند. این تصنیف‌ها در قالب‌ها و موضوعات متفاوتی سروده شده‎اند؛ یکی از آنها لالایی است که مادران برای نوازش فرزند خردسالشان زمزمه می‎کنند. لحن لالایی‌ها موزون و بسیار نرم و آرام و به شیوه مویه کردن است که با صدای محزونی اجرا می‌شود.‌

محقق و پژوهشگر مسائل تاریخی منطقه دیواندره در ارتباط با لالایی‌های مادرانه می‌گوید: از دل همین ملودی و سروده‌ها، خیلی ناگفته‎ها و نانوشته‎های تاریخ منطقه را می‌توان برداشت کرد.

 در زمانی که نداشتن سواد یا اجازه نداشتن برای در مکتوب کردن تاریخ در منطقه حاکم بود، مردم مناطق کردنشین اما رخدادهای تلخ و شیرین زمان خود را از طریق بیت، فرد، مقام و سرودن اشعار در قالب «هوره»، «لوره»، «گورانی»، «لالایی»، «به‎رکارانه»، «به‎رتونانه» و... را به نسل امروز انتقال داده‎اند. لذا بی‌تفاوت و به‌آسانی از کنار دل‌سروده‌های این ملودی‌های حماسی عبور نکنیم. ‌

«سیف‌الله کرمی» ادامه می‎دهد: آن هنگام که تاریکی شب همه‌جا را فرا می‌گرفت و سکوتی عمیق بر فضا حاکم می‎شد صدایی دلنشین و حزین به‌آرامی طنین‌افکن می‌شد و مادری به قصد خواباندن نوزاد دلبندش نوایی دلنشین سر می‎داد. 


روایت سینه به سینه لالایی‌ها‌

این کارشناس بیان می‎کند: نوای لالایی بود که در دل شب‌ها به‌آرامی روح کودک را می‎نواخت، لالایی یا لایه‌لایه در اصطلاح آوازی است که مادران برای خواباندن کودکان می‌خواندند. 

در زبان کُردی نیز این آهنگ‌های دلنشین سینه به سینه روایت شده‌اند و هدف اصلی آنها در نهایت خواباندن کودکان است،کودکانی که هنگام خواب با صدای شیرین و دلنشین مادر سرگرم می‎شوند و لحظاتی بعد خوابی آرام و عمیق آنها را دربرمی‎گیرد.

 وی می‎افزاید: در واقع لالایی‎ها عمیق‌ترین احساسات مادرانه هستند که ضمن آرام کردن کودک و خواباندن او می‌توانند به‌خوبی بیانگر آرمان‌ها، آرزوها، عقاید، اندیشه‌ها و عواطف فرو خورده یک مادر باشد. در پس هر لالایی مادرانه چه‌بسا دردها و رنج‌های عمیقی هستند که جایی بهتر از کنار بستر فرزند برای خود نمایی نداشته باشند.‌

کرمی بیان می‎کند: نوای لالایی زیبا، دلنشین و آرام‌بخش بود. مادر از ته دل می‌خواند. لحن صدای سوزناک و غم نهفته در آن بیانگر مفاهیمی عمیق بود مفهوم لالایی‌ها در بسیاری موارد مشترک است. کودک باید زود بخوابد زیرا فرصت اندک است. 

فرزند باید شجاع باشد و مقاوم. مادر از بند بیزار است و از آینده کودک هراسان. گاه فرزندش را به میدان جنگ می‎فرستد و گاه او را در رخت عروسی می‌بیند و گاه از آینده شیرین برایش می‌گوید. 


آیینه‌ای تمام‌نما از مسائل روز

محقق و پژوهشگر مسائل تاریخی منطقه دیواندره اظهار می‌کند: لالایی‌ها می‌توانند آیینه‌ای تمام‌نما از مسائل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیط زندگی، مذهب و حتی اشارات تاریخی و اساطیری باشند. 

کودک با لالایی مادر به‌آرامی می‌خوابید و مادری که بی‌مکتب و استاد، دغدغه‌های درونی خود را با ریتمی هنرمندانه بر زبان جاری می‌ساخت و در خلوت شبانه چه زیبا این لحن دلپذیر تا اعماق وجود نفوذ می‌کرد و چه بسیار بزرگسالانی که پنهانی گوش به این آهنگ دلپذیر می‌سپردند و غرق رویاهای شیرین می‌شدند. 

سیف‌الله کرمی ادامه می‌دهد: نوای لالایی زمانی گیراتر و دلپذیرتر می‌شد که با صدای ریتمیک و هماهنگ جیرجیر گهواره چوبی قدیمی درمی‌آمیخت و موسیقی سراسر احساس و خاطره‌انگیز را ماندگارتر می‌کرد. 

وی اضافه می‌کند: لالایی‌ها بخشی از ادبیات شفاهی و ترانه‌های عامیانه و از نخستین سروده‌های انسانی هستند که در هر ملتی رنگ و بویی خاص دارند و به صورت شفاهی به نسل‌های بعدی منتقل شده‌اند. 

هر چند در دوران متاخر بسیاری از این آهنگ‌ها به صورت مکتوب نگارشیافته‌اند اما کیست که نداند خواندن آنها مدت‌هاست رو به زوال است و دیگر اثری از این آهنگ‌های دلنشین و نجواهای شبانه مادران باقی نمانده است. 

 این پژوهشگر ادامه می دهد: لالایی‌ها دل‌انگیزترین نغمه‎های مادرانند که بر جان و دل کودکان خود می‌نشانند تا آنها را از بی‎خوابی و بی‌تابی دور کنند.

 این سروده‎های فولکلور از یک طرف آیینه تمام‌نمای باورها و شیوه زیستن عصر خود بودند و از طرفی اولین عهد و رابطه‌ای که بین مادر و کودک بسته می‌شود. رشته‌ای بود نادیدنی که از لبان مادر تا گوش‎های کودک می‎پرید و اثر آن خواب عمیق و آرامی که بر کودک چیره می‎شد.

کرمی بیان می‎کند: آن هم پس از یک روز کاری سراسر خستگی که بر مادر گذشته بود در فضایی که مادر مثل یک مرد کار می‎کرد.

 رشته‎ای بود نامرئی که نمایانگر آرمان‎ها و آرزوهای راستین مادر بود. عشقی فروخورده زنی بود که مأمن و ماوایی بهتر از اینجا برای بروز نیافته است. اعترافی بود به رازهای نهفته در دل و یا قدم نهادن در دنیای شیرین و پران آرزوها و رویاهایی که در سر داشت و تحقق آنها را تنها در فردای کودکان می‎دید.

 دنیای رنگی مادران بر بال این نوازش‌های عاشقانه خود را نشان می‌داد و تخیل مادر در خلق سروده‌های زیبا می‌شکفت و جنبش پیاپی گهواره، رنگی از توازن و تکرار بر آن می‌افزود.وی می‌گوید: اینک اما اثری از این آهنگ‌های دلنشین بر این گهواره‌های مدرن و هوشمند و آراسته به تکنولوژی نیست، گویی قطع ارتباط و جدایی مادر و فرزند بسیار زودتر از هر زمانی شروع می‌شود.

کرمی اضافه می کند: زندگی پیشرفته امروزی مجالی برای حفظ این میراث گران بها نگذاشته است. امروز شاید کمتر نوزادی باشد که با نوای دلنشین لالایی مادر به خواب رود. آهنگ‌های وارداتی از زبان عروسک‌های سخنگو و یا اسباب‌بازی‎های جادویی و… خواب نوزاد را نیز تسخیر می‌کنند و این نجواهای دلنشین نیز مانند بسیاری از آداب و رسوم قدیمی ما به بوته فراموشی سپرده می‌شوند.

این خبر را به اشتراک بگذارید