سرگذشت آدم‌های واقعی

فیلم‌های زندگینامه‌ای معمولا مقطعی از زندگی چهره‌ای مشهور را که بین مردم شناخته شده است روایت می‌کنند. نکته جالب در مورد این فیلم‌ها این است که بازیگران معمولا به بازی در نقش اول این فیلم‌ها علاقه‌مندند و حتی گاهی خودشان حقوق کتاب زندگینامه شخصیتی را که به او علاقه دارند می‌خرند تا شانس حضور در نقش او را از دست ندهند. از سوی دیگر، فیلم‌های زندگینامه‌ای با محوریت مردان معمولا روایت پیروزی و موفقیت است و فیلم‌های زندگینامه‎‌ای با مرکزیت زنان به ماجرای قربانی شدن آنها می‌پردازد. در ادامه، برخی از مشهورترین فیلم‌های این ژانر را معرفی کرده‌ایم:

  سرپیکو (1973)



«سرپیکو» ساخته سیدنی لومت یکی از فیلم‌های تحسین شده دهه 70است که زندگی شخصی و حرفه‌ای پلیسی نیویورکی- فرانک سرپیکو- را روایت می‌کند. سرپیکو- با نقش‌آفرینی آل‌پاچینو- پلیسی بود که علیه فساد همکارانش طغیان کرد و دشمنی همقطاران و مقامات بالادستی‌اش را برانگیخت. او بارها تهدید به مرگ شد و حتی یک‌بار از ناحیه صورت مورد اصابت گلوله یکی از همکارانش قرار گرفت. پاچینو برای اینکه به ریزه‌کاری‌های شخصیت سرپیکو پی ببرد، مدتی را با او گذراند.


  کلوزآپ (1990)



شاید قرار گرفتن نام «کلوزآپ» یا «نمای نزدیک» عباس کیارستمی در میان فیلم‌های زندگینامه‌ای کمی عجیب به‌نظر برسد اما حقیقت این است که این فیلم ستایش‌شده کیارستمی نوع یکه و بی‌مانندی از فیلم زندگینامه‌ای را که آمیزه‌ای از مستند و فیلم رئالیستی است عرضه کرد. شخصی به نام حسین سبزیان به‌دلیل شباهتش به کارگردانی معروف وارد زندگی خانواده‌ای که فرزندانشان به سینما علاقه‌مند هستند می‌شود و در نهایت هویت واقعی‌اش فاش می‌شود.


  گاو خشمگین (1980)



این فیلم داستان زندگی بوکسوری به نام جیک لاموتا است که خشونت و عصبانیت ذاتی‌اش او را در ورزش به موفقیت می‌رساند اما زندگی شخصی‌اش را تباه می‌کند. رابرت دنیرو که فیلم قبلی‌اش «نیویورک، نیویورک» با شکست مواجه شده بود، از مارتین اسکورسیزی خواست این فیلم را بسازد. دنیرو برای بازی در نقش لاموتا تمرینات سنگین بدنسازی و مشت‌زنی را پشت سر گذاشت و برای اینکه دوران افول لاموتا پس از کنار گذاشتن ورزش را بهتر نشان دهد، 30کیلوگرم خود را چاق کرد.


  ارین براکویچ (2000)


یکی از معدود فیلم‌های زندگینامه‌ای با محوریت یک زن که داستان زندگی زن جوانی به نام ارین براکویچ با بازی جولیا رابرتز است که 3فرزند دارد و از شوهرش طلاق گرفته و بیکار است اما پس از گذراندن ماجراهایی موفق می‌شود یک شرکت قدرتمند را که متهم به آلوده کردن منبع آب شهر است رسوا کند. استیون سادربرگ، کارگردان این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بود و جولیا رابرتز موفق به دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.


  ذهن زیبا (2001)



این فیلم داستان زندگی جان نَش- ریاضیدان برنده جایزه نوبل اقتصاد- است و به مشکلات ناشی از بیماری روان‌گسیختگی او می‌پردازد. این فیلم براساس کتابی به همین نام به قلم سیلویا ناسار و به کارگردانی ران هاوارد ساخته شده‌ است. راسل کرو در نقش جان نش و جنیفر کانلی در نقش همسر وی نقش‌آفرینی‌های تحسین‌برانگیزی دارند و کانلی برای این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر زن نقش مکمل شد.


  اگه می‌تونی منو بگیر (۲۰۰۲)



این فیلم به کارگردانی استیون اسپیلبرگ بر پایه خودزندگینامه‌ فرانک آبیگنل جونیور ساخته شده‌ و لئوناردو دی‌کاپریو و تام هنکس نقش‌های اصلی این درام مفرح را برعهده دارند. فرانک آبیگنل جونیور تا پیش از ۱۹سالگی موفق می‌شود با هویت‌های جعلی میلیون‌ها دلار چک جعل کند. کارل هنراتی- مأمور اف‌بی‌آی- همواره در تعقیب اوست و همیشه نیز از او عقب می‌ماند.


  ۱۲ سال بردگی (2013)



این درام تاریخی براساس خودزندگینامه سالومون نورثاپ است که سیاهپوستی آزاد بود اما ربوده و به‌عنوان برده فروخته شد. استیو مک‌کوئین کارگردانی این فیلم را برعهده داشت و این فیلم برنده بهترین فیلم درام از هفتاد و یکمین مراسم گلدن‌گلوب و همچنین بهترین فیلم سال۲۰۱۳ توسط آکادامی اسکار شد. این فیلم نخستین فیلم تاریخ سینماست که در آن یک سیاهپوست اسکار بهترین فیلم را تصاحب کرده‌است.