• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
یکشنبه 10 شهریور 1398
کد مطلب : 76056
+
-

کسی نمی‌داند چه تعداد یوز داریم

کارشناسان: تکثیر در اسارت این گونه در معرض انقراض یوز آسیایی، به درد طبیعت نمی‌خورد

حیات وحش
کسی نمی‌داند چه تعداد یوز داریم

زهرا رفیعی/خبر‌نگار


از یوزپلنگ ایرانی، تنها نشانی بر لباس تیم‌ملی مانده است و روزی برای بزرگداشت گونه‌ای که در حال تبدیل شدن از گونه در معرض انقراض به گونه منقرض‌شده در طبیعت است، در تقویم مانده. سال گذشته تعداد این گربه‌سان 40‌تا‌60‌قلاده تخمین زده می‌شد اما امسال خبرها بیشتر حول تصادفات مکرر و حمله سگ‌های ولگرد و مرگ‌ومیر یوزپلنگ‌ها می‌چرخد.
علیرضا جورابچیان، نخستین مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در گفت‌وگو با همشهری مشکلات یوز آسیایی را سوای مشکلات سایر گونه‌ها نمی‌داند و می‌گوید: «مشکل اصلی در ارتباط با یوز سوءمدیریت است. یوزها بدون تردید با مشکلاتی مانند توسعه دامداری، تخریب زیستگاه، توسعه معادن در زیستگاه، سگ‌های ولگرد و جاده‌سازی‌ بی‌رویه مواجه بوده و هستند و اما همه این موارد با مدیریت صحیح قابل کنترل و اصلاح است. روزگاری در دهه80 از پروژه یوز به‌عنوان افتخار ملی یاد می‌شد ولی الان شرایط به‌گونه‌ای شده که جز آبروریزی چیزی ندارد. 2سال است که عملا این پروژه متوقف شده است. سازمان باید نسبت به شرایط فعلی پاسخگو باشد. همه منابع کشور در حال تخریب است و گونه‌های جانوری نیز به همین منوال از دست می‌رود. جالب اینجاست که در هفته دولت به این سازمان جایزه سازمان برتر را هم می‌دهند. نخستین اولویت تشکیل سازمان‌های محیط‌زیست در دنیا، حمایت از «حیات‌وحش» است. ماده‌یک قانون سازمان محیط‌زیست هم به این موضوع اشاره دارد که این سازمان به‌خاطر حفاظت و تکثیر جانوران وحشی تشکیل می‌شود. برای اجرای این قانون چه کرده‌ایم؟ پارسال در فصل بهار، پروانه شکار صادر کرده‌ است.» نخستین مدیر پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی افزود: «یوز‌آسیایی که در دهه70 کسی فکر نمی‌کرد یک عدد از آن باقی مانده باشد، در دهه80 با اجرای پروژه یوز 100قلاده از آن به دنیا معرفی شد. چه شده است که استانی مثل یزد که بر اساس گزارش‌های رسمی سازمان روزگاری 50درصد یوزهای ایران در آنجا زندگی می‌کردند به جایی رسیده که مدیرکل حفاظت محیط‌زیستش اعلام می‌کند «2قلاده یوز بیشتر نداریم»؟ آیا این سازمان نباید پاسخگو باشد؟ جمعیت حیات‌وحش ما به کجا رسیده است؟»
او تاکید کرد: «یوزپلنگ برخلاف چیزی که خیلی‌ها تصور می‌کنند، حیوان بسیار ترسویی است و وقتی امنیت زیستگاهش را از دست رفته ببیند، آنجا را ترک می‌کند. هم‌اکنون کاری صورت نمی‌گیرد که به‌طور دقیق بگوییم چند عدد یوز داریم. من با مسئولان زیستگاه‌ها در ارتباطم و می‌دانم کاری برای برنامه‌ریزی پیمایشی و برآورد جمعیت صورت نمی‌گیرد. هیچ‌کس استنادی برای آماری که در مورد یوز می‌دهد ندارد. مسئولان فقط حرف از تکثیر می‌زنند ولی برای چه‌کسی این گونه را تکثیر می‌کنید؟ گونه تکثیرشده در اسارت با گونه وحشی در طبیعت فرق می‌کند. تکثیر در اسارت به هیچ درد طبیعت نمی‌خورد. هر اطلاعاتی که در مورد یوز وجود داشته باشد مربوط به داده‌های اوایل90 است. چرا مستندات جدیدی ارائه نمی‌شود؟ چرا گزارش فاز دوم که 2سال پیش تمام شد به مجامع بین‌المللی ارائه نمی‌شود؟ چرا تعداد زیستگاه‌های فاز3 رو به کاهش است؟ چرا به‌جز میاندشت کسی ادعای مشاهده یوز در زیستگاه را نکرده است؟ مادامی که زیستگاه تخریب شود نمی‌توان بر احیای گونه امید بست.»
وی که بخشی از 35سال زندگی کاری خود را در کویر و کوهستان به‌دنبال یوز سپری کرده است، می‌گوید: امکان تکثیر یوزپلنگ و معرفی به حیات وحش با شرایطی که در سازمان حفاظت محیط‌زیست داریم، صفر است و خرج‌کردن یک ریال در پروژه تکثیر یوز به نیت احیای گونه در طبیعت، خیانت به بیت‌المال است. این همه یوز داشتیم، نتوانستیم از آنها نگهداری کنیم، حالا می‌خواهیم یوز پرورش دهیم برای چه؟ برای باغ‌وحش‌‌ها و کلکسیونر‌ها؟

گربه‌سانان در اسارت و طبیعت بسیار متفاوتند
تکثیر گونه‌های در معرض انقراض و منقرض‌شده در حیات وحش، جزو پروژه‌هایی است که اکثر کشور‌ها برای نشان‌دادن در باغ‌وحش‌ها آن را اجرا می‌کنند. تلاش سازمان محیط‌زیست برای تکثیر و زادآوری یوزهای «کوشکی و دلبر» از آن دست است. ایمان معماریان در گفت‌وگو با همشهری در مورد نفع یوزپلنگ تکثیر‌شده در اسارت برای طبیعت، می‌گوید: گربه‌سانان بخشی از توانایی‌هایشان را از مادرشان در طبیعت یاد می‌گیرند. این توانایی‌ها به آنها کمک می‌کند که در طبیعت زنده بمانند. معرفی مجدد یک حیوان از اسارت به طبیعت نیازمند آموزش این مهارت‌هاست. این کار در ایران به‌دلیل تخریب زیستگاه‌ها اصلا کار ساده‌ای نیست چون مخاطرات موجود در زیستگاه‌ها، آنها را به سوی انقراض کشانده است. به‌نظر من، تا زمانی که این خطرات وجود دارد، یوزپلنگی که در اسارت به دنیا آمده، حتی اگر مهارت‌هایی به او آموزش داده شود، باز هم توانایی زیستن در طبیعت را نخواهد داشت. تجربه در کشورهایی که زیستگاه‌های امن‌تری نسبت به ایران دارند، نشان داده است که تلاش برای بازگرداندن گونه (یوزپلنگ آفریقایی) در اسارت به طبیعت موفق بوده است. برای یوز آسیایی نیز همین شرایط می‌تواند صادق باشد. شانس موفقیت اگر نگوییم صفر است، بسیار کم است. پروژه‌هایی که سازمان انجام می‌دهد، صرفا برای حفظ ژن است. اگر بخواهیم یوز ایرانی را محافظت کنیم، برنامه‌های سازمان به سمت امن‌کردن زیستگاه و کم‌کردن خطرات در آنجا باشد. اگر همه تلاشمان را برای تکثیر گونه بگذاریم، ممکن است فقط به جلوگیری از انقراض کامل کمک کرده باشیم و انقراض در طبیعت رخ دهد. وی در مورد وضعیت یوزپلنگ در کشور می‌گوید: بدون‌شک وضعیت یوز‌ها در کشور بد است و می‌توان گفت که در خطرترین گربه‌سان دنیا‌ست و به انقراض از همه گربه‌سان‌ها نزدیک‌تر است. خیلی از زیستگاه‌ها در 2سال اخیر تخریب شده و کسی هم در مورد تعداد یوزها بررسی نکرده است. بدون‌تردید تعداد یوزها بسیار کمتر از گذشته است. با این حال، همه مشاوران پروژه یوزپلنگ ایرانی معتقدند که حفاظت از یوزپلنگ در ایران امکان‌پذیر است. به همین دلیل همچنان UNDP به ایران کمک می‌کند. به‌گفته او، از آنجایی که تهدید‌های یوزپلنگ در زیستگاهش را می‌دانیم و همه قابل کنترل است، کارشناسان معتقدند می‌توان یوز را نجات داد. بخش عمده اهمیت ماجرای انقراض یوز در این است که آیا ما ایرانی‌ها می‌خواهیم نخستین کشوری باشیم که بعد از سال‌ها یک گربه‌سان در این سرزمین منقرض شود؟ بخشی از مشکلات یوزها در دستان مسئولان است و بخشی نیز در دست مردم. مردم با مدیریت پسماند، جلوگیری از مصرف‌گرایی بیشتر، عدم‌غذا‌رسانی به حیوانات بدون صاحب، مدیریت گله‌ها، کنترل چرای بی‌رویه و... می‌توانند به حفظ یوز آسیایی کمک کنند.

این خبر را به اشتراک بگذارید