• جمعه 31 فروردین 1403
  • الْجُمْعَة 10 شوال 1445
  • 2024 Apr 19
شنبه 19 مرداد 1398
کد مطلب : 71319
+
-

مشارکت صنفی روان‌شناسان برای ارتقا‌ی سلامت جامعه

محمد ترکمان
 روان‌درمانگر:

 در سال‌های اخیر اقبال به دریافت خدمات روان‌شناختی افزایش چشمگیری داشته است و کم‌کم به سمتی می‌رویم که مراجعه به روان‌شناس نشان‌دهنده توسعه افتگی و پختگی اعضای جامعه است.

در مقابل به سبب همین اقبال، بازار روان‌شناس‌نماها یا اصطلاحا روان‌شناسان زرد نیز گسترش یافته و فضای مجازی نیز به این موضوع بسیار دامن زده است. تحت چنین شرایطی ضرورت وحدت و همدلی جامعه روان‌شناسی برای حفظ و نگهداری تمایل مردم به خدمات روان‌شناختی که نتیجه آن افزایش سلامت روان جامعه است، اهمیت بسیاری پیدا می‌کند. 

در ایران برای این‌که بتوانید خدمات مشاوره و روان‌شناسی را به صورت تخصصی و حرفه‌ای به مردم ارائه دهید باید از 2 نهادی که متولی خدمات سلامت روان هستند، یعنی سازمان بهزیستی و سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره، مجوز کار دریافت کنید.

در این مسیر، شما باید حداقل مدرک کارشناسی ارشد روان‌شناسی داشته باشید و صلاحیت خود را در مصاحبه تخصصی که توسط 2 سازمان فوق برگزار می‌شود، ثابت کنید که البته کار ساده‌ای نیست. پس از آن می‌توانید خدمات تخصصی ارائه دهید که البته این کار هم بسیار سخت و پرچالش است. اکنون تعداد نفراتی که از طریق این 2 نهاد به عنوان افراد دارای صلاحیت معرفی می‌شوند رو به افزایش است.

این امر می‌تواند بسیار مطلوب باشد، زیرا طبق آمارهای منتشرشده از هر 4 ایرانی یک نفر نیازمند خدمات تخصصی روان‌شناسی است و لزوم پرورش و معرفی روان‌شناسان و مشاوران با صلاحیت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. در این میان، ورود و حضور همه روان‌شناسان و مشاوران در قالب تشکل‌های صنفی اهمیت پیدا می‌کند، اما این امر با چالش‌هایی مواجه است. در ادامه به برخی چالش‌های پیش رو خواهیم پرداخت. 


نبود هماهنگی میان سازمان‌های متولی

سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره به عنوان یک سازمان حرفه‌ای با رسالت‌هایی نظیر «حمایت از حقوق مراجعان به روان‌شناسان و مشاوران و حمایت از حقوق صنفی روان‌شناسان و مشاوران» و سازمان بهزیستی کشور به عنوان نهادی دولتی با رسالت‌هایی نظیر «پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، ساماندهی و توانمندسازی طیف آسیب‌پذیر جامعه» از حوزه‌های عمل مشترک زیادی برخوردارند، اما مناقشه اصلی در بحث صدور مجوز مراکز مشاوره است.

هم سازمان نظام روان‌شناسی و مشاوره و هم سازمان بهزیستی به این بحث ورود کرده‌اند و هریک از این سازمان‌ها در دفاع از مجاز بودن یا متولی بودن برای صدور مجوز مراکز، دلایل حقوقی خودشان را مطرح می‌کنند. جالب توجه است که ارگان‌های دیگری مانند فرهنگ و ارشاد، آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و نهادهای دیگر هم در حال حاضر به صدور مجوز برای خدمات تخصصی می‌پردازند!

در این فضا آنچه اهمیت پیدا می‌کند تعامل 2 نهاد فوق به جای اختلاف بر سر مسائل حقوقی و تفاوت‌هاست. این 2 سازمان می‌توانند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های خود اقدامات مشترکی انجام دهند مانند برگزاری جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها و بدین‌ترتیب هرچه بهتر خدمات مشاوره و روان‌شناسی را به آحاد مردم معرفی کنند. 


مشارکت نداشتن روان‌شناسان در فعالیت‌های صنفی

هم‌اکنون جامعه روان‌شناسی متشکل از طیف وسیعی از دانشجویان و فارغ‌التحصیلان این رشته است که می‌توانند با مشارکت گروهی از همه ظرفیت‌های بالقوه برای افزایش سلامت روان جامعه استفاده کنند، اما متاسفانه مشارکت روان‌شناسان در امور صنفی خود بسیار کم است.

مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی، همگانی و یا صنفی با درگیر کردن افراد در امور مربوط به صنف خود، احساس مسئولیت و تعلق به آن جامعه را تقویت کرده و نوعی وحدت و انسجام را جایگزین تفرقه می‌کند. به همین علت میزان مشارکت نشان‌دهنده همبستگی اعضای آن جامعه است.

مشارکت اعضا باید از طریق شوراها و سازمان‌ها تقویت شود، زیرا نبود بهره‌گیری از مشارکت افراد به عنوان عامل اصلی شکست در برنامه‌های توسعه ارزیابی شده است. نگاهی به انتخابات اخیر سازمان نظام روان‌شناسی به خصوص استان همدان نمونه واضحی از مشارکت ‌نکردن چشمگیر است.

در سازمان بهزیستی هم جلسات هم‌اندیشی یا تشکیل اتاق صنفی روان‌شناسان هنوز مورد غفلت قرار گرفته است. اما علت چیست؟ پاسخ این است که چطور انتظار داشته باشیم که اعتماد، رابطه متقابل، یکپارچگی، همکاری، درک اجتماعی، همبستگی، احساس مسئولیت و تعلق رخ دهد در حالی که موارد ذکرشده در سازمان‌های متولی به خصوص سازمان نظام کمرنگ است. 


برخوردهای سلیقه‌ای و قضاوت صنفی

متاسفانه در فعالیت‌های صنفی روان‌شناسان مانند بسیاری از اصناف دیگر، برخوردهای سلیقه‌ای و قضاوتی مشاهده می‌شود. مثلا بدون نوبت پروانه فعالیت فردی داده می‌شود اما فرد دیگر باید سال‌ها در نوبت بماند یا در مثال دیگر برخی از اعضای شوراهای استانی و مدیران برای خود امتیازهایی قائل می‌شوند و دست به فعالیت‌های مختلف می‌زنند، اما جلو همان فعالیت‌ها را برای سایر افراد می‌گیرند.

در تحلیل این پدیده و نتیجه آن باید عنوان کنم در روان‌شناسی رویکردها و نظریه‌های متفاوتی وجود دارد. گذشته از هر نوع رویکرد یا سبک خاص، ویژگی مشترک همه درمان‌ها عبارتند از اعتماد، حمایت، رابطه متقابل، قضاوت‌ نکردن، جانبداری ‌نکردن و موارد دیگر. درمان در بسیاری رویکردها ماهیت مشارکتی دارد. اگر در فعالیت‌های صنفی همین ویژگی‌ها وجود نداشته باشد پس مشارکت رنگ می‌بازد و اجتناب همان راهبردی است که همه آن را انتخاب خواهند کرد. 


پیشی گرفتن کمیت بر کیفیت خدمات

موج مدرک‌گرایی در جامعه ما در سال‌های اخیر باعث بروز آسیب‌های متعدد شده است. یکی از این آسیب‌ها فعالیت دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی است که مدرک تحصیلی با گرایش‌های مشاوره و روان‌شناسی ارائه می‌دهند در حالی که کیفیت آموزش بسیاری از این مراکز آموزشی پایین است و دانشجویان خود را بدون تجربه و کار عملی فارغ‌التحصیل می‌کنند.

حالا ما با موجی از فارغ‌التحصیلان روان‌شناسی و مشاوره طرف هستیم که فقط روان‌شناسی و مشاوره خوانده‌اند و هیچ‌گونه صلاحیتی برای ارائه خدمات تخصصی ندارند. از سویی برخی ارگان‌ها و سازمان‌ها افرادی را به کار گرفته‌اند که صرفا به ارائه خدمات روان‌شناسی بپردازند، اما بر کیفیت این خدمات نظارتی وجود ندارد. ضرورت دارد روان‌شناسان و مشاوران در یک فضای همدلانه و البته متعهدانه جلو این موضوع را بگیرند. این امر در سایه ایجاد و گسترش فعالیت‌های هدفمند صنفی امکان‌پذیر است. 


آگاهی کم مردم درباره صلاحیت حرفه‌ای روان‌شناسان

شاید هفته و روزی نباشد که با فردی رو‌به‌رو نشوم که عنوان می‌کند توسط روانشناس‌نما مورد آزار قرار گرفته یا خدمات نامناسب دریافت کرده است. متاسفانه بخش عظیمی از آحاد جامعه ملاک‌ها و معیارهای تشخیص یک روان‌شناس با صلاحیت را نمی‌دانند.

این ناآگاهی به کوتاهی سازمان‌های متولی برمی‌گردد که باید با برخورد جدی با سوءاستفاده‌کنندگان و معرفی روان‌شناسان با کفایت و دارای صلاحیت حرفه‌ای، مسیر را برای دریافت خدمات تخصصی برای آحاد مردم هموار کنند. علاقه‌مندان به دریافت خدمات روان‌شناسی و مشاوره خود نیز می‌توانند به سادگی صلاحیت یک روان‌شناس و مشاور را بررسی کنند.

برای این کار باید چند ملاک را مبنا قرار دهند: اول اطمینان یابند مشاور و روان‌شناس دارای مدرک حداقل کارشناسی ارشد است، دوم اطمینان یابند از سازمان نظام روان‌شناسی یا بهزیستی پروانه فعالیت دارد (در سایت هر 2 سازمان اسامی افراد و مراکز معتبر معرفی شده است) و سوم اطمینان یابند روان‌شناس در حوزه‌ای که خدمات ارائه می‌دهد تخصص و تجربه کافی دارد مثلا اگر افسرگی دارید باید به یک روان‌شناس بالینی مراجعه کنید نه یک روان‌شناس تربیتی. این 3 ملاک حداقل‌های یک روان‌شناس و مشاور باصلاحیت است. 

این خبر را به اشتراک بگذارید