• سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 14 شوال 1445
  • 2024 Apr 23
دو شنبه 31 تیر 1398
کد مطلب : 67496
+
-

بررسی مشکلات مزمن شهرک «مرتضی‌گرد»

منطقه 19/5 تهران اینجاست!

حریم
منطقه 19/5 تهران اینجاست!

فرهاد کنکاش_ خبرنگار

  شهرک «مرتضی گرد» که تا همین چندسال پیش روستایی کوچک در حریم منطقه19 بود و کمتر کسی از وجود آن خبر داشت، اینک محله‌ای پرجمعیت است که مشکلات خاص خودش را دارد؛ مشکلاتی که در کمتر جایی می‌توان نشانی از آنها یافت. از سال1388 به بعد، این روستا به دلیل ساخت‌وسازهای غیرمجاز، به شهرکی با هزاران ساختمان تبدیل و همان زمان اعلام شد این محله زیرنظر دهیاری است و شهرداری فقط موظف به ارائه خدمات شهری به آن است. همین موضوع باعث شد تا سودجویان به زمین‌های بایر این محله دست درازی کرده و اقدام به ساخت بناهای متعدد در آن کنند؛ زمین‌هایی که قرار بود سرانه فضای سبز شهر تهران را بالا ببرد و در آن ردی از ساختمان‌ها نباشد. 

برخی افراد از شهرک مرتضی گرد به‌عنوان شهرک خلازیر یاد می‌کنند که در غرب به شرق بزرگراه آزادگان قرار دارد. شهرکی که حدود 200متر تا بزرگراه خلیج‌فارس فاصله دارد و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، این شهرک که بیشتر شبیه روستایی کوچک بود، نزدیک به 3500نفر جمعیت داشت. در سرشماری سال1395 اعلام شد که 15هزار و 500نفر در این محله زندگی می‌کنند و اگر این روزها در کوچه‌های دراز و پرتراکم این شهرک دور بزنید و خانه‌های بی‌شمار آن را از نزدیک ببینید، متوجه می‌شوید که اکنون بیش از 20هزار نفر در این محله زندگی می‌کنند و هر روز بیش از 7هزار نفر نیز برای کار در کارگاه‌های مختلف به این قسمت از شهر تهران می‌آیند و جزء جمعیت غیرساکن و شناور آن محسوب می‌شوند. 

 ورود مصالح ساختمانی به محله ممنوع
وقتی از بزرگراه آزادگان وارد شهرک مرتضی گرد می‌شویم، نخستین چیزی که نظرمان را جلب می‌کند، کانکسی است که مأموران پیمانی شهرداری، محتویات کامیون‌ها و خودروهای باری کوچک را بررسی می‌کنند. کامیونی با بار ماسه جلو کانکس ایستاده و مأموری در حال صحبت با راننده است. پس از رؤیت برگه‌ای که گویا مجوز ورود مصالح ساختمانی به شهرک است، کامیون اجازه ورود به محله پیدا می‌کند. «مرتضی محب علی» از ساکنان شهرک است و درباره وجود کانکس و مأموران در ورودی محله می‌گوید: «در انتهای شهرک هم، یک کانکس شبیه این وجود دارد. اگر کسی بخواهد مصالح ساختمانی وارد شهرک کند، باید مجوز دهیاری را به مأمورها نشان دهد.»
او می‌گوید، هر کسی که بخواهد در محله خانه بسازد، باید به دهیاری شهرک برود و تقاضا بدهد. دهیاری هم کارشناس‌های خود را به محل موردنظر اعزام می‌کند و در قبال دریافت عوارض (برحسب متراژ بنا و تعداد طبقات) مجوز ساخت به شخص می‌دهد. با همین مجوز هم می‌توان مصالح ساختمانی به شهرک آورد. به‌عنوان کسی که می‌خواهم خانه‌ای در شهرک بسازم، اما نمی‌خواهم پولی به دهیاری بدهم، راه‌های دور زدن این قانون را می‌پرسم. محب علی می‌گوید: «این کار در حال حاضر خیلی سخت است. زمانی که اینجا خبری از کانکس و نظارت مأموران شهرداری نبود، به راحتی می‌توانستید مصالح ساختمانی بیاورید و هرجایی که دلتان می‌خواست، خانه می‌ساختید! الان باید مجوز ساخت از دهیاری بگیرید، وگرنه از ورود شما با مصالح ساختمانی به شهرک جلوگیری می‌کنند. با این وجود، به هرحال همیشه راه‌هایی برای دور زدن قانون وجود دارد و عده‌ای با‌ترفندهای مختلف، مصالح وارد محله می‌کنند.
از طرف دیگر، در هر نهادی کارمند فاسد وجود دارد و شاید بتوانید با پرداخت رشوه، یکی از مأمورهای پیمانکاری شهرداری را با خودتان همراه کنید و مصالح ساختمانی به محله بیاورید.» تا 10سال پیش اثری از این تعداد خانه در شهرک مرتضی‌گرد نبود. عده‌ای از سودجویان و زمین‌خواران با تبانی مسئولان وقت و از همه مهم‌تر عدم نظارت مسئولان، زمین‌های زیادی را قطعه‌بندی کردند و دور آن دیوارکشیدند. برخی از این افراد هم توانستند به راحتی انشعاب آب، برق و گاز بگیرند و این چنین بود که توانستند زمین‌های چهاردیواری شده یا بناهایی که دارای انشعاب بودند را به چندبرابر قیمت، آن هم به‌صورت قولنامه‌ای به دیگران بفروشند.
همین قولنامه‌ای بودن واگذاری‌ها نیز، عده‌ای از مهاجران را به دردسر انداخت؛ چراکه برخی زمین‌ها و ساختمان‌ها به چندنفر فروخته شده بود و کسی نتوانست ثابت کند که حق با اوست. سال1388 هم که مسئولان وقت‌درصدد جلوگیری از این ساخت‌وسازهای غیرمجاز بودند و ماشین‌آلات زیادی برای تخریب بناها به این شهرک اعزام شد، اعلام شد که این شهرک خارج از محدوده شهر تهران است و براساس تقسیمات کشوری، مسئولیت روستای مرتضی گرد برعهده بخشداری و دهداری‌هاست.
این اظهارنظر باعث شد مسئولان شهرداری نتوانند جلو تخلفات را بگیرند و خانه‌های زیادی به‌صورت شبانه و غیرمجاز در این محله ساخته شد. با این وجود، ساکنان این شهرک بلاتکلیف هستند؛ چراکه برای دریافت خدمات شهری به شهرداری منطقه19، برای دریافت برخی انشعاب‌ها به منطقه20 و خدمات دیگر به اداره‌های «چهاردانگه» مراجعه می‌کنند. اهالی عنوان می‌کنند برای دریافت تسهیلات و خدمات بین چند منطقه شهرداری از جمله مناطق 19 و 20 سرگردان مانده‌اند و باید اسم اینجا را منطقه 5/19 گذاشت! 

دریافت انشعاب با مجوز یا بدون مجوز
یکی از اهالی می‌گوید: «قبلاً فقط به ساختمان‌هایی انشعاب آب، برق و گاز داده می‌شد که با مجوز دهیاری ساخته شده بودند. به همین دلیل کسانی که غیرمجاز اقدام به ساخت بنا کرده بودند، نمی‌توانستند انشعاب بگیرند. این افراد سال‌ها با مشکلات زیادی روبه‌رو شدند، اما چندی است مسئولان اداره‌های مختلف با دریافت هزینه انشعاب، به این افراد هم خدمات می‌دهند چون هراس دارند که اتفاقی برای اهالی بیفتد.»
«کریم زمانپور» ادامه می‌دهد: «افرادی که فاقد انشعاب گاز بودند، از همسایه‌های خود که انشعاب داشتند، با شیلنگ آب به خانه‌های خود گازکشی می‌کردند. هنوز هم می‌توانید چنین وضعی را در شهرک ببینید. این کار خطر زیادی دارد و ممکن است شیلنگ‌ها در اثر تابش نور خورشید یا ایجاد ضربه خراش ببیند و باعث انفجار شود. همچنین عده زیادی هم برق خانه‌های خود را از تیرهای برق تأمین می‌کردند و خسارت زیادی به تأسیسات برقی می‌زدند. همین‌ها باعث شد تا مسئولان اقدام به واگذاری انشعابات کنند.» 

دهیاری مصالح می‌فروشد! 
در گفت‌وگو با اهالی شهرک و به‌عنوان کسی که قصد ساخت خانه در این محله دارد، به چند نفر برخورد می‌کنیم که اذعان می‌کنند دهیاری دارای محلی برای عرضه مصالح ساختمانی است و نیاز نیست از خارج از محله مصالح ساختمانی تهیه کنیم. به این محل در خیابان فرهمند می‌رویم. زمین بایر حدود 200متری با مقداری مصالح ساختمانی در آن پیدا می‌کنیم که یک کانکس هم در آن قرار دارد. به مسئول مصالح‌فروشی می‌گویم 15کیسه سیمان لازم داریم که می‌پرسد: «مجوز دارید؟‌» می‌پرسیم از کجا باید مجوز بگیریم و او نشانی دهیاری را می‌دهد. با این وجود در خلال حرف‌هایش می‌گوید که اگر تعداد کمی سیمان و مصالح ساختمانی بخواهیم، نیاز به مجوز نیست. می‌پرسیم اینجا زیرنظر دهیاری است که او تأیید می‌کند. به او پیشنهاد پول بالاتر می‌دهیم تا به ما مصالح بدهد، اما می‌گوید اینجا زیرنظر دهیاری هست و مصالحی که می‌فروشم برطبق یک لیست است و نمی‌توانم به کسی مصالح زیادی بفروشم. 


آب مشکل اول و آخر اهالی 
در خیابان اصلی شهرک مرتضی گرد، کامیون تانکرداری در حال حرکت است. به دنبال آن راه می‌افتیم. کامیون وارد یک کوچه می‌شود و مثل کسی که دنبال مشتری می‌گردد، در کوچه‌های دیگر می‌چرخد. با «مصطفی کولیوندی» یکی از اهالی صحبت می‌کنیم. می‌گوید: «این تانکر آب را دهیاری می‌فرستد. هر کسی آب بخواهد، به او می‌دهند.» می‌پرسیم مگر اینجا آب لوله‌کشی ندارد؟ می‌گوید: «مشکل اول و آخر ما آب است. خیر سرمان به اینجا آمده ایم تا از مستأجری فرار کنیم و خانه‌دار شویم، اما اینجا گرفتار شدیم. در طول شبانه‌روز، فقط 4ساعت آب داریم. شب و روز بیدار هستیم و چشم می‌دوزیم به شیر آب. وقتی آب می‌آید، سریع تانکر آب را پر می‌کنیم یا لباس‌ها و ظرف‌هایمان را می‌شوییم. آنقدر منتظر آب می‌مانیم که از استراحت و خورد و خوراک می‌افتیم. کلی پول دادیم تا خانه‌هایمان لوله‌کشی آب شود. بعد با مشکل فشار کم‌آب روبه‌رو شدیم. بنابراین مجبور شدیم پمپ آب بخریم تا فشار آب بیشتر شود، اما آب خانه‌هایمان آنقدر قطع شد که مجبور شدیم تانکر آب بخریم و آب را انبار کنیم. وقتی آب وصل می‌شود، نمی‌دانیم تانکر آب را پر کنیم، حمام برویم یا لباس و ظرف‌هایمان را بشوییم.
خیلی مواقع در زمان استحمام، آب قطع شده و مجبور شده‌ایم با آب سرد تانکر حمام کنیم.» از او می‌پرسیم دهیاری بابت هر تانکر آب از آنها چقدر می‌گیرد که پاسخ می‌دهد: «آب رایگان است، اما به هرحال به راننده‌اش بین 5 تا 10هزار تومان به‌عنوان انعام می‌دهیم. هر کسی آب می‌خواهد، باید به دهیاری برود و اعلام کند. بعد برایش آب می‌آورند، اما خیلی‌ها به خاطر اینکه این انعام را ندهند، سعی می‌کنند تانکرها را موقعی پر کنند که آب وصل می‌شود، به هرحال خیلی از خانواده‌های این محله درآمد کمی دارند. به همین خاطر شب‌ها به نوبت یکی از اعضای خانواده بیدار می‌ماند و موقعی که آب وصل شد، تانکر را پر می‌کند.» 
در برخی از کوچه‌های ابتدایی شهرک، آسفالت‌ها حفاری شده و کارگرها مشغول لوله‌گذاری آب هستند. یکی از اهالی می‌گوید: «اگر کسی بخواهد انشعاب آب بگیرد، باید برای هر واحد خانه‌اش یک میلیون و صد هزار تومان به شرکت آب صالح‌آباد بدهد. خیلی‌ها توان مالی ندارند و نمی‌توانند این هزینه را پرداخت کنند. گرچه پرداخت این پول هم هیچ نفعی برایشان ندارد، چون در طول شبانه‌روز، فقط چند ساعت آب وصل می‌شود.»

برق دزدی کارگاه‌ها
اداره برق چهاردانگه برای جلوگیری از برق دزدی، اقدام به نصب کابل بین تیربرق‌ها کرده، چراکه قبلاً خیلی از اهالی سیم‌های برق خود را به سیم برق تیرها وصل می‌کردند. با این کار تا حدودی از برق دزدی جلوگیری شده، اما چنین‌کاری در همه کوچه‌ها انجام نشده و از سوی دیگر، عده‌ای از افراد روکش کابل‌ها را بریده و سیم برق به آن وصل کرده‌اند. در ابتدای یکی از کوچه‌ها، اداره برق اقدام به نصب بنری کرده و از اهالی خواسته برای کاهش تلفات برق، به اداره برق مراجعه و کنتور دریافت کنند. کسی از میزان پولی که اداره برق برای واگذاری کنتور دریافت می‌کند، اطلاع ندارد و هر کسی رقمی عنوان می‌کند. یکی از اهالی می‌گوید چند ماه پیش برای دریافت 5کنتور برق، 12میلیون تومان به اداره برق پرداخته است. یکی دیگر از اهالی هم با اعلام اینکه خانه‌اش برق 3فاز داشته و قصد داشت برای هر طبقه از خانه‌اش یک کنتور برق بگیرد تا به این واسطه مدیون مستأجرهایش نشده و میزان برق مصرفی هر کسی مشخص شود، می‌گوید: «وقتی به اداره برق رفتم و درخواستم را دادم، احساس کردم کنتور 3فاز من را به قیمت کم حساب می‌کنند. من هم منصرف شدم و به خانه برگشتم.» خانه این شهروند قبلاً کارگاه بوده و برق 3فاز داشته است. او پس از تبدیل کارگاه به خانه مسکونی، همچنان از این برق استفاده می‌کند. 
برق دزدی کارگاه‌ها نسبت به منازل مسکونی بیشتر است. در این شهرک صدها کارگاه مختلف به‌خصوص کارگاه مبل‌سازی وجود دارد که صاحبان برخی از آنها اقدام به کابل‌کشی مستقیم از تیربرق‌ها کرده‌اند و فاقد کنتور برق هستند. این کارگاه‌ها در همه نقاط شهرک پراکنده‌اند و ایجاد فشار زیاد به تأسیسات برقی باعث شده مدام در این محله شاهد قطع برق منازل و گلایه اهالی باشیم. 

تضییع حق مهاجران
در گفت‌وگو با اهالی، پیرزنی از سوءاستفاده برخی افراد از مشکلات مهاجران برای ما صحبت می‌کند. او از مهاجران افغانستانی است که در ترک‌آباد (انتهای خیابان ولی‌عصر(عج) دهم) ساکن است و می‌گوید: «وقتی به اینجا آمدیم، از طریق یک بنگاه خانه‌ای در ترک‌آباد اجاره کردیم. او برای اجاره این خانه، هیچ قراردادی با ما نبست. 10میلیون تومان به او پرداخت کردیم و وقتی خواستیم به خانه دیگری کوچ کنیم، زیربار نرفت و گفت پولی از ما نگرفته است. شکایت ما هم از او به جایی نرسیده چون قرارداد نداریم. او سر تعدادی از مهاجران افغانستانی کلاه گذاشته و نمی‌دانیم حق خودمان را چگونه بگیریم.» در این زمان پیرمردی وارد بحث شده و می‌گوید: «این افراد با سوءاستفاده از موقعیت مهاجران افغانستانی یا بی‌سواد، حق آنها را ضایع کرده و باعث شده‌اند مهاجران نگاه خوبی به دیگران نداشته باشند.»  

 

این خبر را به اشتراک بگذارید