• پنج شنبه 6 اردیبهشت 1403
  • الْخَمِيس 16 شوال 1445
  • 2024 Apr 25
چهار شنبه 19 تیر 1398
کد مطلب : 65048
+
-

در آرزوی خدمت به شهر پدری

غلامی، مجسمه‌ساز نظرآبادی: حاضرم برای زیبایی شهر پدری خودم بدون دستمزد کار کنم

گفت و گو
در آرزوی خدمت به شهر پدری

فرزاد عسگری| البرز - خبرنگار


پیکرتراشی، تندیس و سردیس‌سازی از مهم‌ترین شاخه‌های هنر مجسمه‌سازی هستند. «ناصر غلامی» متولد 1350، هنرمند مجسمه‌ساز البرزی در زمینه ساخت تندیس و پیکرتراشی مجسمه‌های بزرگ فعالیت می‌کند. طراحی و ساخت مجسمه‌های بزرگ و غول‌پیکر که به عنوان نماد در میادین شهری استفاده می‌شوند، از دیگر فعالیت‌های غلامی است. وی همچنین به صورت تخصصی در زمینه طراحی و ساخت سردیس مهارت دارد. گفت‌وگو با این هنرمند ارزنده نظرآبادی را در ادامه می‌خوانید.


از چه سالی و چگونه وارد دنیای هنر مجسمه‌سازی شدید؟

علاقه من به هنر به دوران کودکی برمی‌گردد. تا جایی که در خاطر دارم، در خانه به صورت خودجوش نقاشی می‌کردم و این شور و اشتیاق باعث شد تا در 15 سالگی در کلاس‌های طراحی ثبت‌نام کنم. پس از آن نقاشی را ادامه دادم و در چند سبک مختلف فعالیت کردم، اما در نهایت توجهم به مجسمه‌سازی جلب شد و در زیبایی این هنر غرق شدم.

چطور شد به هنر مجسمه‌سازی روی آوردید؟

پیش‌تر با این هنر آشنا بودم اما آن را تجربه نکرده بودم. وقتی نخستین بار برای ساخت یک مجسمه ساده تلاش کردم و متوجه سختی‌های کار شدم و فهمیدم که در این هنر، هنرمند تا چه حد با اثر خود در ارتباط است، لذت زیادی بردم و پس از آن تصمیم گرفتم به صورت جدی این هنر را ادامه بدهم. بنابراین در کلاس‌های آموزشی اساتید بزرگی مانند استاد اینانلو شرکت کردم.

وجه شباهت و تمایز هنر مجسمه‌سازی و نقاشی در چیست؟

پایه‌های هر 2 هنر بر مبنای طراحی است. چه در نقاشی و چه در مجسمه‌سازی، هنرمند باید به اصول طراحی صحیح مسلط باشد تا زیرسازی‌های لازم برای خلق اثر را به وجود بیاورد. اما مجسمه‌سازی به دلیل ارتباط نزدیک بین هنرمند و اثر، جذابیت بیشتری نسبت به نقاشی دارد. هرکسی با دیدن مجسمه‌ای در ابعاد بزرگ از مشاهیر و مفاخر کشور به وجد می‌آید، به طوری که انگار همان فرد را از نزدیک دیده است و این جادوی هنر مجسمه‌سازی است.

چه تفاوتی میان ساخت مجسمه‌های ابعاد بزرگ و کوچک وجود دارد؟ شما کدام یک را می‌پسندید؟

هر 2 برای من جذابیت دارند و سعی می‌کنم هر 2 بخش را تکرار و تمرین کنم تا بتوانم توانایی خود را در این زمینه ارتقا دهم. تنها چیزی که با تغییر ابعاد مجسمه تغییر می‌کند، توجه به جزئیات و کلیات در ساختار بدنی است. در ساخت مجسمه‌های ابعاد بزرگ، هنرمند می‌تواند بیشتر به جزئیات اهمیت بدهد و در طراحی ریز نکات ساختار مجسمه دقت کند، اما در مجسمه‌های کوچک مانند تندیس رومیزی مشاهیر، هنرمند باید تمام تمرکز خود را بر روی شبیه بودن مجسمه به فرد مورد نظر بگذارد؛ بنابراین امکان توجه به جزئیات وجود ندارد.

 المان‌های شهری را چطور طراحی و اجرا می‌کنید؟

برای طراحی فضای میادین شهری، بیشتر از مجسمه‌های مفهومی که به نام میدان اشاره دارد استفاده می‌کنیم و یا از مفاخر کشور بهره می‌بریم. هرچند که از مجسمه‌های واقعی و دست‌ساز در میادین شهری شهرستان نظرآباد و به طور کلی در سراسر کشور استفاده نمی‌شود و معمولا از قالب‌های آماده استفاده می‌شود، اما من همچنان به این کار علاقه‌مندم و دوست دارم در این زمینه فعالیت کنم.

تاکنون از هیچ ارگانی در نظرآباد برای طراحی المان‌های شهری پیشنهاد نداشته‌اید؟

تمام سابقه من در طراحی و ساخت مجسمه‌های شهری، مربوط به شهرستان‌هایی غیر از نظرآباد است. بارها تلاش کردم و نزدیک به یک سال در اداره شهرداری و فرمانداری نظرآباد پیگیر این موضوع بودم اما جوابی نگرفتم و کسی توجهی نکرد. حتی حاضرم بدون دستمزد برای زیبایی شهر پدری خودم تلاش کنم، اما مسئولان، هنرمندان را نادیده می‌گیرند.

نگاه مردم به هنر مجسمه‌سازی چگونه است؟

هنر از زیبایی سرچشمه می‌گیرد و این غیرممکن است که کسی زیبایی را ببیند و توجهش به آن جلب نشود. برخی از  مردم امروز با هنر آشنا نیستند، چون با آن مواجه نمی‌شوند. وقتی مردم نمی‌توانند مجسمه زیبا و فاخر ببینند، چطور باید توقع داشته باشیم که به هنر اهمیت بدهند. مردم باید مجال آشنایی با هنر را داشته باشند.

چگونه می‌توان مردم را با هنر آشنا کرد؟

باید کاری کرد که مردم به هنر احساس نیاز داشته باشند، یعنی متوجه شوند که حضور روح هنر در زندگی، از الزامات است. من حتی برای این‌که بتوانم مردم را با هنر آشتی دهم و بگویم که هنر چه قدر زیباست، یک مجسمه در ابعاد واقعی از خودم ساختم و روبه‌روی آتلیه‌ام در نظرآباد قرار دادم. این کار باعث می‌شد مردم به زیبایی مجسمه‌سازی بیشتر پی ببرند.

چه آرزویی در زمینه فعالیت‌های هنری خود در سر دارید؟

چرا ما نباید در شهر خود، میدانی با مضامین دینی و مذهبی داشته باشیم. مضامینی که مردم ایران عاشقانه آنها را دوست دارند؟ آرزوی من این است که بتوانم میدانی با طرح عصر عاشورا از آثار استاد فرشچیان طراحی و اجرا کنم. احساس می‌کنم با این کار دین خود را نسبت به شهر پدری‌ام ادا کرده‌ام. حتی اگر یک روز از عمرم هم مانده باشد، برای انجام این کار تلاش خواهم کرد. نمونه کوچک این طرح را آماده کرده‌ام و به تمام مسئولان شهر نشان دادم و از آنها خواهش کردم که به من اجازه بدهند تا در یکی از میادین شهری، آن را به مرحله اجرا برسانم، اما با این طرح موافقت نشد.

و سخن آخر؟

از مردم می‌خواهم حتی اگر خودشان علاقه‌ای به هنر ندارند، کاری کنند که فرزندانشان به هنر روی  بیاورند.  کسی که با هنر آشناست، روحی لطیف، فکری خلاق و ایده‌هایی نو خواهد داشت که می‌تواند در سایر بخش‌های زندگی نیز گره‌گشا باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید