• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
سه شنبه 17 بهمن 1396
کد مطلب : 6286
+
-

گفت‌وگو با استاد گیاه‌شناسی دانشگاه تهران

پشت پرده گیاه‌شناسی

پشت پرده گیاه‌شناسی

 

اسدالله افلاکی

 

ایران با 7500 گونه گیاهی از تنوع گیاهی ارزشمندی برخورداراست.این تنوع گیاهی از آن رو اهمیت دارد که حفاظت از آن می تواند از بروز بسیاری از بحران‌های محیط‌زیستی جلوگیری کند؛ با وجود این، گیاه‌شناسان و زیست‌شناسان کشور برای پژوهش در این زمینه با مشکلات فراوانی مواجه‌ هستند. دکتر حسین آخانی ـ استادتمام دانشگاه تهران ـ که دکتری گیاه‌شناسی از دانشگاه مونیخ دارد، در گفت‌وگو با همشهری، از یک سو به عواملی اشاره کرد که تنوع گیاهی کشور را تهدید می‌کند و از سوی دیگر از تنگ‌نظری‌ها و مشکلاتی سخن به میان آورد که مانع از شکوفایی دانش گیاه‌شناسی در کشور می‌شود. آخانی، بنیانگذار بخش گیاه‌شناسی موزه تاریخ طبیعی ایران در سازمان محیط‌زیست و آزمایشگاه تحقیقاتی گیاهان شورپسند و چهارکربنه در دانشگاه تهران است. علاوه بر این، بالغ بر 100مقاله و اثر تحقیقی به قلم وی در نشریات پژوهشی منتشر شده و 25هزار نمونه گیاهی از ایران و 18کشور دیگر جمع‌آوری کرده است. او می‌گوید با آنکه شمار فارغ‌التحصیلان کارشناسی‌ارشد و دکتری رشته علوم‌گیاهی بیش از تعداد گونه‌های گیاهی‌ شناسایی‌شده در کشور است و صدها مقاله در مورد گیاهان ایران منتشر می‌شود، به دلیل نبود برنامه‌ریزی درست، نه فارغ‌التحصیلان از سطح علمی شایسته‌ای برخوردارند که در تقویت علم گیاه‌شناسی نقش مؤثری داشته باشند و نه مقالات منتشر‌شده پاسخگوی نیازهای علمی در سطح ملی و بین‌المللی است.

 

 

 گیاه‌شناسی چه نقشی در حفاظت از طبیعت دارد؟

اگر ما از داشته‌های خودمان اطلاع داشته باشیم طبعا برای حفظ این داشته‌ها تلاش می‌کنیم. واقعیت این است که فلات ایران بخشی از «هلال بارور» بوده و هست؛ به این معنا که تعداد قابل‌توجهی از گیاهان زراعی‌ای که امروز در جهان از آنها استفاده می‌شود زمانی در ایران، آسیای میانه، آناتولی و بین‌النهرین اهلی شده‌اند. ولی امروزه متأسفانه در اثر تخریب‌های شدیدی که در طبیعت شاهد آن هستیم، بسیاری از گونه‌های گیاهی که از نظر غذایی و دارویی مهم هستند و نیز در حفظ خاک و جذب آب نقشی کارساز دارند، در حال نابودی‌اند. در چنین شرایطی گیاه‌شناسی کمک می‌کند که ما این گیاهان را بشناسیم و بدانیم که پراکنش آنها در چه مناطقی است؛ به عوامل تهدید‌کننده آنها پی ببریم و این یافته‌ها را در اختیار برنامه‌ریزان و سازمان‌های مسئول قرار‌بدهیم تا برای حفظ این گیاهان اقدام کنند.

 

 چند گونه گیاهی در کشور ما شناسایی شده و چه تعداد از این گیاهان با خطر انقراض مواجهند؟

حدود 7500گونه گیاهی در ایران شناسایی شده و از این تعداد، رویشگاه نزدیک به 2هزار گونه (یعنی 24درصد از کل گیاهان شناسایی‌شده  در کشور) منحصر به ایران است. متأسفانه با وجود این تنوع گیاهی، هنوز آمار دقیقی از گونه‌های گیاهی در حال انقراض در کشور وجود ندارد؛ زیرا انجام چنین پروژه‌هایی نیازمند همکاری گسترده همه گیاه‌شناسان داخلی و متخصصانی‌است که در خارج از کشور زندگی می‌کنند و با این گیاهان، آشنایی دارند. البته مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور قبلا کتابی به قلم 2مولف منتشر کرده که در آن، فهرست قرمز گیاهان در معرض تهدید ایران ارائه شده است منتها این کتاب با استفاده از منابع موجود تهیه شده و دارای اشکالات فراوان است و از آنجا که در تهیه و تدوین آن از بدنه تخصصی کشور استفاده نشده نیاز به بازنگری کامل دارد. ظاهرا این مؤسسه، کار بازنویسی کتاب موصوف را هم به عهده دارد ولی من گیاه‌شناس که در چند پروژه بین‌المللی با اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (ای‌یوسی‌ان) درخصوص تعیین درجه تهدید گیاهان مدیترانه و شبه‌جزیره عربستان همکاری داشته‌ام و تا به حال با کمک دانشجویانم 20درصد گیاهان ایران را ارزیابی کرده‌ایم، اطلاعی از کم‌وکیف این پروژه ندارم و آنچه می‌گویم بر اساس گفته‌های شفاهی برخی از دوستان است. این نگاه تنگ‌نظرانه و سازمانی به مسائل ملی مسلما راه به جایی نمی‌برد و نمی‌گذارد که شناخت درستی از گیاهان در حال انقراض ایران داشته باشیم.

 

کدام گونه‌های گیاهی در دهه‌های اخیر در معرض انقراض قرارگرفته‌اند؟

در 3دهه اخیر که درباره گونه‌های شورپسند مطالعه می‌کنم متوجه شده‌ام که در یکی‌دو دهه اخیر تعداد قابل‌توجهی از گیاهان بسیار نادر بر اثر خشک‌شدن تالاب‌ها، چرای بی‌رویه و تغییر کاربری زمین، در حال انقراض هستند اما متأسفانه سازمان حفاظت محیط ‌زیست و سازمان جنگل‌ها و مراتع که مسئول حفاظت از گونه‌های گیاهی هستند، برای نجات این ‌گونه‌ها هیچ اقدامی نکرده‌اند. اکنون آنچه نیاز داریم ارزیابی کامل تمامی گونه‌های گیاهی کشور در سطح بین‌المللی، ملی و استانی‌است تا این ارزیابی به صورت قانون دربیاید و سازمان‌های متولی ملزم شوند که بر اساس طبقه‌بندی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، هر جا گونه‌های در حال تهدید در حال رویش هستند، از آنها حفاظت کنند؛ مثلا اگر یک گونه در حال انقراض در منطقه‌ای هست که در آنجا می‌خواهند سد یا جاده بسازند وجود همین گونه کافی‌است که کل محاسبات ارزیابی را منفی کند تا سد یا جاده ساخته نشود. اینها مواردی‌است که بارها به مسئولان سازمان جنگل‌ها و محیط‌زیست تذکر داده‌ام. حتی در جلسه‌ای که چندی پیش با آقای کلانتری ـ رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست ـ داشتم این مسائل را با ایشان در میان گذاشتم اما متأسفانه نگاه بعضی مسئولان به این موضوعات در حد حرف و شعار است و طبیعی‌است که این هشدارها و تذکرات راه به جایی نمی‌برد. در حالی که کشور امارات با همکاری اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت و باغ گیاه‌شناسی ادینبورگ انگلیس در شارجه، هر سال کارگاهی برای تعیین درجه تهدید گونه‌های خودروی شبه‌جزیره عربستان برگزار می‌کند. در ایران هم هر سال ما شاهد برگزاری همایش‌ها و سمینارها  بی‌آنکه در یکی از این همایش‌ها از کارشناسان و مدیران اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت دعوت کنیم تا گونه‌های گیاهی در معرض انقراض را در فهرست قرمز اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت ثبت کنند؛ در حالی که ثبت جهانی گونه‌های در معرض انقراض، یک تکلیف قانونی برای دستگاه‌های اجرایی ایجاد می‌کند و در نتیجه، آنها ملزم به حفاظت از این ذخایر ژنتیک کشور می‌شوند.

 

بر اساس آنچه گفتید، وضعیت گیاه‌شناسی در کشور بسیار نامطلوب است.

البته صحبت‌های من خیلی غم‌انگیز است. بعد از انقلاب، این فرصت برای جامعه علمی و به‌خصوص گیاه‌شناسان فراهم شد که تحقیقات گیاه‌شناسی عمدتا توسط متخصصان داخلی انجام شود. فعالیت‌های گیاه‌شناسی کشور هم در 2وزارتخانه جهاد کشاورزی و علوم و فناوری انجام می‌شود. این تحقیقات در وزارت جهاد کشاورزی توسط مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع که باغ‌های گیاه‌شناسی زیرمجموعه آن است و مؤسسه گیاه‌پزشکی که دارای بزرگ‌ترین هرباریوم‌های (موزه‌های گیاه‌شناسی) کشور است، انجام می‌گیرد. در وزارت علوم و فناوری هم تحقیقات در دانشگاه‌ها و توسط دانشجویان فوق‌لیسانس و دکتری انجام می‌شود و البته استادان راهنما هم در آن سهم اندکی دارند. آنها موضوعات متعددی را بررسی می‌کنند ولی متأسفانه نتایجی که منتشر می‌شود رضایت‌بخش نیست. خوب است بدانید که در هیچ کشوری به اندازه ایران، مقالات مختلف درباره گیاهان منتشر نمی‌شود اما با کمال تأسف باید گفت که بیش از 90درصد این مقالات فاقد ارزش علمی و اطلاعات مفیدی‌است که بتواند به افزایش دانش گیاه‌شناسی کمک کند.

 

چرا؟

این وضعیت، ناشی از چند عامل اساسی‌است؛ نخست اینکه هرباریوم‌های ما خیلی بد مدیریت می‌شوند و برخلاف هرباریوم‌های بین‌المللی که دسترسی به منابع آنها برای هر گیاه‌شناسی در هر نقطه دنیا به‌سادگی امکان‌پذیر است، در ایران دسترسی آزادانه به این منابع وجود ندارد. حتی گیاه‌شناسی مثل من که 35سال است کار گیاه‌شناسی می‌کنم و عمرم را در همین مراکز گذرانده‌ام، به گیاهانی که خودم جمع‌آوری کرده‌ام دسترسی ندارم. به طوری که من گیاه‌شناس، برای مطالعه گیاهان ایران ـ به‌رغم هزینه‌های زیاد و دشواری‌های فراوان ـ ترجیح می‌دهم از موزه‌های گیاه‌شناسی خارج از کشور استفاده کنم. برای نمونه، امسال یک ماه برای تحقیق به روسیه رفتم تا از هرباریوم آکادمی علوم روسیه در سن‌پترزبورگ استفاده کنم. اخیرا هم به دعوت باغ گیاه‌شناسی سلطنتی ادینبورگ و با حمایت مالی آنها به انگلستان سفر کردم و 3هفته در مورد گیاهان ایران و خاورمیانه تحقیق کردم. در هر 2کشور من آزادانه می‌توانستم تا پاسی از شب در این هرباریوم‌ها تحقیق کنم. این درحالی‌است که به هرباریوم دانشگاه تهران که در چندقدمی دانشکده محل کار من واقع شده دسترسی ندارم و یک بار هرچه خواهش و التماس کردم که یک نمونه گیاهی را برای بررسی در اختیار من قرار دهند، موفق نشدم؛ به همین دلیل ناگزیر هرباریومی جداگانه درست کرده‌ام که 30هزار نمونه گیاهی دارد. این هرباریوم شاید تنها کلکسیون ایران است که از 30کشور جهان نمونه گیاهی دارد. خوشبختانه مساعدت مراکز تحقیقاتی بزرگ دنیا باعث شده است که به جای آنکه دانشجویانم در هرباریوم‌های ایران کار کنند به هرباریوم‌های مختلف دنیا سفر کنند و ضمن آموزش، از گنجینه‌های میلیونی آن موزه‌ها بهره‌مند شوند.

 

 دانشجویان چه وضعیتی دارند؟

دانشگاه‌های ما مصداق مثل «آفتابه‌لگن هفت دست، شام و نهار هیچی» هستند؛ نه بودجه لازم برای تحقیق دارند، نه بستر آزمایشگاهی و نه دسترسی به امکانات موجود. با این حال مرتب دانشجوی کارشناسی و ارشد می‌گیرند و آمار تولید مقاله را بالا می‌برند. نتیجه این بی‌تدبیری هم گسترش تقلب‌های  علمی و تولیدات علمی بی‌کیفیت است. شاید خنده‌دار باشد اما مقاله‌ای توسط یک عضو هیأت علمی کشور منتشر می‌شود که در آن اسفناج به‌عنوان گونه‌ای جدید معرفی شده است. این تولیدات نه‌تنها دردی دوا نمی‌کند بلکه به‌دلیل اشتباه‌های فاحش، باعث سردرگمی گیاه‌شناسان می‌شود. متأسفانه این فارغ‌التحصیلان یا عضو هیأت علمی می‌شوند و این انحرافات را تکثیر می‌کنند و یا به‌عنوان کارشناس و مدیر برای سرنوشت ما تصمیم می‌گیرند.

 

 

 

ضرورت مطالبه‌گری

 ما تعداد قابل‌توجهی جوان علاقه‌مند به گیاه‌شناسی و زیست‌شناسی داریم. اگر بتوانیم از این ظرفیت به‌درستی استفاده و این جوانان را هدایت کنیم تا داده‌هایی که تولید می‌شود از نظر علمی درست باشد، طبیعی‌است که حساسیت‌ها بیشتر خواهد شد. اگر این شرایط ایجاد شود جامعه زیست‌شناسی به صورت متحد می‌تواند در مقابل رفتارهای غلطی که دستگاه‌های اجرایی در طبیعت مرتکب می‌شوند بایستد و مانع از خطاهای این دستگاه‌ها شود. من فکر می‌کنم اگر سیاستگذاران علمی ما، فارغ‌التحصیلان دوره فوق‌لیسانس و دکتری در رشته گیاه‌شناسی را به‌درستی هدایت کرده بودند، شاید امروز من مجبور نبودم فریاد بزنم که دولت جمهوری اسلامی که برای احیای دریاچه ارومیه حداقل تا به حال 2هزار میلیارد تومان هزینه کرده و نتیجه‌ای هم نداشته است، مویه‌های من گیاه‌شناس را در مورد گونه‌های گیاهی در حال انقراض نشنیده! این نشنیدن نتیجه همان نگاه سطحی و بی‌سوادی برخی مدیران است؛ نتیجه همان عملکرد بد ما دانشگاهی‌هاست که نتوانسته‌ایم افرادی را تربیت کنیم که نسبت به سرزمین‌شان عشق بورزند.

این خبر را به اشتراک بگذارید